کارگردان «نیمه تاریک ماه»: بازیگران توهم عجیبی پیدا کردهاند
در ابتداي اين نشست، داود بني اردلان در مورد انتخاب متن اين نمايش که اقتباس از فيلم «غريبههاي تمام عيار» است، گفت: «البته به غير از من، مرجان شيرمحمدي هم اقدام به بازنويسي متن کرده است. دليل اصلي من براي انتخاب اين متن نگاه جهان شمول آن است.
او افزود: «اقتباس سالها است که در همه جاي دنيا وجود دارد و موفقترين کارها آثاري است که از متني ادبي يا اثري هنري اقتباس شده است اما متاسفانه ما در اينجا خيلي دير به اين فکر افتادهايم.»
بني اردلان در مورد ميزان انطباق متن فعلي اين مايش با متن اصلي آن گفت: «از اين متن به کرات در دنيا اقتباس شده است و در نمونه يوناني آن به دليل اينکه به «ماه» يک نگاه اسطوره اي دارند، خرده داستانهايي را متناسب با فرهنگشان اضافه کردهاند. ما هم ضمن اقتباسي نعل به نعل، سعي کرديم خيلي پيرنگها، کنشها و خرده داستانها را دستکاري نکنيم و گرچه با تغيير برخي پيرنگها و يا اضافه کردن برخي خرده داستانها، با هدف همسانسازي برخي موارد با قوانين شرعي، به متن اصلي پايبند بوديم.»
او در مورد ايرانيزه شدن اثر گفت: «سعي نکردم که فضا را ايراني کنم، چرا که در آن صورت نبايد اصلا اين کار را اجرا ميکردم. ضمن اينکه دوره آداپتاسيون خيلي وقت است که به پايان رسيده است. در دورهاي ما اين کار را ميکرديم. در زمان ناصري و دوران کريم شيرهاي آثار غربي وارد کشور و در اينجا ايرانيزه و آداپته ميشوند و آثار مولير هم به همين واسطه وارد کشور ميشود و طبيب اجباري را براي اولين بار در دربار ميبينيم.»
همراه بودن بازيگر، مهمترين معيار من براي انتخاب است
کارگردان نمايش «نيمه تاريک ماه» ادامه داد: «در انتخاب و چيدمان بازيگر معيارهاي مختلفي مد نظر که همراه بودن آنها با پروژه در اولويت ما است. جالب اينکه من سال گذشته يکبار اين نمايش را با يک گروه متفاوت بازيگر از جمله اميرمهدي ژوله، اميرحسين رستمي، بانيپال شومون و ... دور خواني کردم که از نظر سني با ترکيب بازيگران امسال بسيار متفاوت بودند و اين تغيير به اين دليل است که من فکر ميکنم متن اين نمايش به رده سني بازيگراني که امسال انتخاب کردهام، بيشتر نزديک است.»
او افزود: «طبيعتا براي هر نقش چند گزينه رادر نظر داشتيم، اما به خوبي ميدانيد که اين روزها به جز تئاترهاي دانشجويي يا فيزيکال يا تجربي، هيچ تئاتر ديگري امکان تمرين چند ماهه را ندارد؛ بنابراين وقت آزاد، همراه بودن و قابليت رسيدن به نقش با ميزان تمرين کمي که در طول کمتر از يک ماه ونيم داشتيم، برايم اهميت فراوان داشته است. طبيعتا مي توانستيم سراغ دوستان ديگري از سينما، تلويزيون يا تئاتر رفت اما بايد بر اساس اين معيارها انتخاب ميکرديم. البته ويژگيهاي کلامي و نماي بيروني بازيگر هم از ديگر معيارهاي ما بوده است. چيزي که من به ظاهر کاراکترها فکر ميکنم تصويري است که از شخصيتها در ذهن دارم همه اينها با هم ترکيب و تبديل شده به اين گروه که ميبينيد.»
بهزاد عمراني، بازيگر توانايي است
داود بنياردلان در مورد استفاده از بهزاد عمراني خواننده گروه بمراني به عنوان بازيگر گفت: «تا جايي که من او را ميشناسم، ميدانم که به عنوان موزيسين تجربه بسيار براي حضور روي صحنه داشته و اين اولين تجربه حضور او در زمينه بازيگري تئاتر است.»
او افزود: «وقتي دوستان نابازيگر وارد عرصه تئاتر مي شوند يک جماعتي به اين انتخاب و حضور حمله مي کنند که براي من خيلي قابل درک نيست. اساس هنر در اين است که از دل واژه واژه سونربه معني نيک مرد و نيک زن مي آيد. يعني فضيلت بايد داشته باشيد و صاحب معرفت باشيد تا هنرمند شويد. در آن صورت ديگر مهم نيست که درام مينوازي، روي صحنهاي يا در حال نجاري هستي. ما در اين سالها واژه سونر را فراموش کرده و به ظاهر تحت الفظي آرت غربي چسبيدهايم. آرتيست صاحب تکنيک است و نه معرفت و فضيلت؛ اين تکنيک آموختني است و خيلي پيچيده نيست.»
اين کارگردان گفت: «بهزاد از نظر فيزيکي به کار ما نزديک بود و نسبت به انتخابش از طرف مخاطب عام و نه بازيگران و منتقدين تئاتر بازخورد منفي نگرفتهام. دوست دارم يک شب او را بر روي صحنه تئاتر ببينيد تا متوجه شويد که چقدر توانا است. همه مي توانند از طريق تحصيلات اکادميک، آموزشگاه ها و يا به صورت تجربي روي صحنه حضور يابند اما مهم اين است که چقدر ماندگار خواهند شد. اگر بازيگري به نقش نزديک باشد و خوي خَلق و ذوق آفرينش داشته باشد، با فراگيري برخي تکنيکها ميتواند بر روي صحنه موفق باشد و ماندگار شود.»
شباهت گبه و تئاتر
در بخش ديگري از اين نشست، هانا کامکار گفت: «به نظر من يکي از عوامل موفقيت براي يک بازيگر اين است که صحنه و جو آن را بشناسد. واقعيت اين است که اگر با تماشاگر و صحنه آشنا نباشد، ممکن نيست بتواند به تئاتر ورود کند. با اين حساب بايد گفت که بهزاد عمراني اهلي صحنه تئاتر است چرا که آن را ميشناسد و به جو آن آشناست.»
او در مورد نقش خودش در اين نمايش هم گفت: «شخصيتي که براي من انتخاب شده از لحاظ ظاهري بسيار به من شبيه است. من هم سعي کردهام که هم به سخنان کارگردان و متن توجه کنم و پا به پاي همبازيهايم به نقش نزديک شوم. تغيير ناگهاني هم بازيم براي من چالشبرانگيز بود اما با اشرافي که کارگردان دارد اميدوارم که بتوانم از پس اين کار بر بيايم. فکر ميکنم نقش چالش برانگيزي هم دارم چرا که اولين باري است که نقشي را بازي ميکنم که کاملا مبتني بر بازيگري است و قرار نيست که بخوانم.»
الميرا دهقاني هم در بخشي از اين نشست گفت: «من در پروژه ديگري سر ضبط هستم اما آنقدر مسئله روابط انساني برايم مهم است که به هر شکل ممکن سعي کردم در اين نمايش با اين موضوع حضور داشته باشم. به نظر من در اين دوران مهم نيست که يک بازيگر پرتلاش و همراه در چه مديومي کار کند، اما اين ويژگي که بتواند در راستاي همدل شدن روح ديگر بازيگران کار مثبتي انجام دهد، بر هر ويژگي ديگري ارجحيت دارد.»
نيکي مظفري هم گفت: «رزومه کارگردان، دغدغههايش و متني که با نگاه روانشناختي به روابط انسانها پرداخته بود، مرا براي حضور در اين نمايش متقاعد کرد. ديدن و خواندن اين نمايش به ما کمک ميکند که اگر در مقطعي در مورد همراه يا شريک زندگيمان دچار شک شديم بتوانيم خودمان را کنترل کنيم و مديريت کنيم. ريتم تند و مدت کوتاهي که اين نمايش دارد هم برايم جذاب است و ميتواند مخاطب را همراه خودش کند.»
در ادامه اين نشست، ندا سرمه در مورد طراحي لباس اين اثر گفت: «ما مدتي است که پس از سه سال تحقيق کمپين مد يا مصرف گرايي را آغاز کردهايم. در اين کمپين سعي کردهايم تا تابوي پوشيدن لباس تکراري را بشکنيم. ما با کمک خانم ترکاشوند و کامکار، ابتدا از جشن حافظ و بعد کار آقاي مديري اين حرکت را آغاز کرديم. در واقع ما لباسهاي بلااستفاده و مستعمل هنرمندان را با باز طراحي آنها را قابل استفاده کردهايم. اينبار افتخار اين را داريم که در يک نمايش خوب با يک گروه حرفهاي ميتوانيم اين تجربه را داشته باشيم.»
پس از آن، سام کبودوند در مورد نقشي که در اين نمايش دارد، گفت: «نمايش ما در مورد پيچيدگي روابط انساني است و سعي کرديم اين نمايش را با شرايط بومي جامعه مطابق کنيم. در تئاتر، کار رئاليستي کردن بسيار سختتر از کار فرم است چرا که نياز به تمرکز و باور دارد و بايد باورپذير هم بشود تا تماشاگر را با خود همراه کند. بيشتر از اين نميتوانم در مورد نقشم توضيح دهم چرا که داستان لو ميرود.»
در ادامه، بني اردلان در مورد طراحي صحنه اين نمايش گفت: «طراحي صحنه نزديک به ايده اجرايي کارگرداني است و چيزي متفاوت از آنچه که در نمايشهاي ديگر وجود دارد نيست.»
او افزود: «ما در اين نمايش سه وجه از انسانها را ميبينيم. اول وجه اجتماعي انسانها است، وجه دوم لحظات دو نفره آنها است و وجه سوم، فضاي تنهايي و خلوت آنها است که ميبينيم چقدر متفاوت از دو وجه ديگر است. طراحي صحنه ما با اين ايده همراه است و به نمايش کمک ميکند.»
اين کارگردان ادامه داد: «تکنولوژي در اين نمايش حضور پررنگ و داناي کل است و همه اين وجوه را ميبينيد و ميداند. از همه کاراکترها جلوتر است. در واقع موبايل در اين نمايش حضور پررنگي دارد.»
در بخش ديگري از اين نشست، الميرا دهقاني در مورد نقشش گفت: «بازيگر نقش روبروي من سام کبودوند است و سعي کرديم که از هم حمايت کنيم و با هم همراهي کنيم. من تئاتر را به خاطر بداهههايش دوست دارم.»
کبودوند هم گفت: «ما در کار ديگري با هم همکار هستيم و در آنجا دو دشمن هستيم اما در اين نمايش، نقش يک زوج عاشق را بازي ميکنيم. الميرا دهقاني بازيگر پذيرايي است و گارد ندارد و پارتنر بسيار خوبي است.»
دوره کارگردانان است، نه بازيگران
بني اردلان در اين بخش از نشست گفت: «حال که صحبت از بازيگران و تغيير اجباري ما شد بايد بگويم که اين روزها در تئاتر کار کردن خيلي دردناک شده است و توهم عجيبي به جماعت بازيگر داده شده که احساس ميکنند خدايگاني هستند که اگر نباشند هيچ اتفاقاتي شکل نخواهد گرفت، در حالي که در کل جهان، دوره دوره کارگردانها است.»
او افزود: «در دورهاي که توليد يک تئاتر بدون احتساب دستمزد بازيگران کمتر از دويست ميليون تومان امکان پذير نيست، و به رغم اينکه رواج تئاتر به کم شدن خشونت و رشد جامعه کمک مي کند، دولت به يک باج گير اعظم تبديل شده است و اول ميپرسد چقدر پول داري که به ما بدهي به جاي اينکه کمکي براي اهالي تئاتر باشد.»
اين کارگردان جوان افزود: «شايد بخشي از اين وضعيت به اين دليل باشد که رسانهها نسبت به دولت سر شدهاند و هرگز نميپرسند که دولت در سي چهل سال گذشته چند سالن تئاتر ساخته و در حالي که هرترم هزار و اندي دانشجو جذب اين رشته ميشوند اما معلوم نيست کجا بايد کار کنند و تئاتر از کجا بايد ارتزاق کند. آيا جماعت تئاتري آدم نيستند؟
او ادامه داد: «در حالي که در همان ابتداي کار از هر بليطي که فروخته ميشود در مجموع سهم سالن، ارزش افزوده و سايت فروشنده بليط ۴۵ درصد درآمد تئاتر از دست ميرود و به واسطه تورم فزاينده قشر تئاتررو کم و کم و کمتر شده است؛ ما نميتوانيم بليط تئاتر را زير پنجاه تا شصت هزار تومان قيمت گذاري کنيم و فکر کنيم که هزينه هايمان تامين ميشود.»
در اين شرايط تئاترهاي ما فست فودي شده است
بني اردلان افزود: «به قول منتقدين تئاترهاي ما فست فودي شده است گرچه ما هم بلديم چهار ماه وقت بگذاريم و روزي هشت ساعت تمرين کنيم اما ديگر هيچ گروهي از نظر مالي چنين امکاني را ندارد و بازيگران تئاتر هم با آن شرايط نميتوانند امورات زندگي خود را بچرخانند.»
او افزود: «گرچه به خوبي ميدانم که دستمزد دو بازيکن مطرح فوتبال به اندازه کل بودجه تئاتر کشور است. چرا انجمن نمايشي براي برخي از کارها بودجه دارد و براي برخي ديگر نه! در اين شرايط تئاتر ها به آثاري با حضور دو تا سه کاراکتر تقليل پيدا کرده و همان ها هم ممکن است که ديگر توان اجرا نداشته باشند.» بودجه کم تئاتر بايد با ضوابط مشخص تقسيم شود
داوود بني اردلان در انتقادي تند نسبت به وضعيت بودجهاي و اقتصادي تئاتر گفت: «نبودن بودجه بهانه واهي است همين الان چرا که در کنار ما کاري حضور دارد که در حالي که ما در پلاتو تمرين ميکنيم، چهار ماه سالن براي تمرين دارد و يک ماه بعد هم اجرا ميرود. بنابراين براي برخي بودجه وجود دارد. من انتقادي نسبت به اينکه چرا به ديگران بودجه ميدهند ندارم اما معتقدم که بايد ضوابط مشخصي بر آن حاکم باشد و اصولا چرا شوراي ارزشيابي سالها است که تنها به يک اسم بدل شده است.»
او در بخش ديگري از سخنانش گفت «در حال حاضر بدون توجه به کيفيت کارها، ۱۴۲ تئاتر هر شب در تهران به روي صحنه ميرود در صورتي که اين آمار براي يک کلانشهر همچون تهران کم است و کيفيت هم فراموش شده است. من معتقدم تئاتر آزاد يا انديشمند و حتي تئاتري که نزديک به سيرک است بايد وجود داشته باشند چون مخاطب دارند اما بايد امکانات بيشتري داشته باشند در حالي که در شهرستانها تئاتر تعطيل شده است.»
اين کارگردان در پايان گفت: «من ميخواستم از رفتار بازيگران انتقاد کنم اما بايد بگويم که انتقاد از جاهاي بزرگتر و بالاتر است که بازيگران را هم در وضعيتي قرار داده که براي امرار معاش بايد به فکر چاره باشند و شايد همين باعث شود تا پيشنهاد بهتري در سينما و تلويزيون، آنها را از صحنه تئاتر دور کند و يا به خارج از کشور بروند.»
نمايش «نيمه تاريک ماه» حاصل تلاش هفت نفر از بازيگران قديمي تئاتر به کارگرداني داود بني اردلان است که از چهارشنبه ٢٤ مهر در تالار وحدت روي صحنه ميرود.