باشگاه خبرنگاران/ اميرحسين کافتري از علاقه خود به پزشکي، جراحي مغز و اعصاب و ادامه تحصيل گفت.
اميرحسين کافتري پيرامون حضور در سريال «حکايتهاي کمال» گفت:از ۶ سالگي در کلاس بازيگري حضور داشتم و مدرک بازيگري از وزارت ارشاد دارم، از اولين کارهايم ميتوانم به عمليات «کرکس»، «پولمو ميخوامم، «هفت سين»، «دهليز»، سريال «معماي شاه» در نقش کودکي وليعهد، سريال «رخصت» قدرت الله صلح ميرزايي در نقش اول کودک، سريال ۷۰ قسمتي طنز «سه شو جواد رضويان»، فيلم «خانه ام رادوست دارم» که براي کشور انگلستان ساخته شد، اشاره کنم، اما با بازي در سريال «معماي شاه» و در نقش وليعهد براي اهالي هنر شناخته شدم، البته در ۱۱ سالگي براي «باغ بهشت» ديپلم افتخار بهترين بازيگرکودک در بيست و هشتمين جشنواره فيلم کودک اصفهان را دريافت کردم.
وي ادامه داد: از ابتدا پدرم من را به کلاسهاي بازيگري فرستاد و به مرور خودم علاقمند شدم. هر کاري سختي خاص خود را دارد و بازيگري نيز از اين قاعده مستثني نيست؛ کلاس هاس بازيگري در کنار درس و مدرسه مشکلاتي داشت، اما کنار آمدم؛ براي هر کاري بايد تلاش کرد، اما توانستم از بچگي مستقل شوم و بين درس و کار و تفريح تعادل برقرار کنم.
کافتري پيرامون تجربه کار با بزرگان گفت:در طول اين سالها با بازيگران بزرگي کار کردم. خانم ثريا قاسمي، آقاي حميد لولايي، جواد رضويان، مريم سعادت، لاله اسکندري، بنفشهخواه، شهره لرستاني، پاک نيت، مهران غفوريان و ديگر عزيزان کمکهاي بسياري به من کردند، اما براي من حميد لولايي و پاک نيت جز خوش اخلاقترين بازيگران و الگوي اخلاق بودند.
وي با اشاره به کارگرداني و تهيه کنندگي اين سريال توضيح داد:از قبل با آقاي صلح ميرزايي کار کرده بودم. براي من نقش عباس را در نظر گرفته بودند و به من اعتماد کردند جزء اولين نفراتي بودم که با من قرارداد بستند.
بازيگر سريال «حکايت هاي کمال» بيان کرد:مشکلات در هر کاري وجود دارد اما ليدر گروه شايانفر تهيه کننده به ما انرژي مثبت ميداد و حس خوبي براي عوامل ايجاد ميکردند و با همه سختيها کار را جلو بردند.
وي افزود: «حکايتهاي کمال» سومين کاري بود که با آقاي صلح ميرزايي داشتم. کار با ايشون خيلي خوب است و دست بازيگر را باز ميگذارد و حس بازيگر را از او نميگيرد؛ هيچ وقت به بازيگر استرس نميدهد. دست ما را براي خلاقيت بيشتر باز ميگذاشت که اين نحوه کارگرداني خيلي به من و بقيه کمک کرد تا با خيال راحت بازي کنيم.
کافتري درباره قصه اين سريال بيان کرد: «حکايتهاي کمال» به گفته آقاي ميرکياني که با ايشان صحبت داشتيم در مورد خودشان است؛ داستان با محوريت کمال و دوستي با عباس است که صحنه و موقعيتهاي خاص خود را ايجاد ميکردند. من دوست صميمي کمال با بازي محمدرضا شيرخانلو را بازي کردم که بچههايي پر شر و شور و پرانرژي و مدام در حال شيطنتهاي کودکي هستيم. من کاراکتري منفي باف، پسر ترسو و بدشانس را دارم که دائم خيال بافي ميکنم و در نقطه مقابل کمال قرارميگيرم که روحيات ديگري دارد و در واقع ما دو کاراکتر مکمل يکديگر هستيم و لحظههاي شيريني را ميسازيم.
وي ادامه داد: «حکايتهاي کمال» روايتگر دهه ۴۰ است و ميتواند يک نوستالژيک را به بزرگسالان بدهد؛ کار مختص کودکان و نوجوانان نيست و بزرگسالان هم ميتوانند سريال را مشاهده کنند و خاطرات قديمي براي آنها تداعي شود؛ نوجوانان با ديدن اين کارها ميتوانند خاطرات بزرگان خود را ببينند تا در دوراني که تکنولوژي و گوشي نبود چگونه زندگي ميکردند و چقدر به هم نزديک بودند.
اين بازيگر درباره همکلاسيهاي خود توضيح داد:کلاس هشتم هستم و سعي کردم به همکلاسيهايم نگويم که بازيگر هستم چرا که نميخواهم تفاوتي در مدرسه با ديگران داشته باشم، اما امسال که مدرسه شروع شد چند تا از همکلاسيها من را شناختند و به مرور کل مدرسه با خبر شدند؛ آنها به من لطف دارند و کارهايم را دنبال ميکنند.
وي از علاقه خود به پزشکي گفت:علاقه خاصي به درس دارم هدفم پزشکي است، ميخواهم جراح مغز و اعصاب شوم و به درجات عالي برسم و بازيگري را در کنار آن به عنوان هنر ادامه خواهم داد به همين دليل کارهايم را با وسواس انتخاب ميکنم و بعد از حکايتهاي کمال چند کار را قبول نکردم.
کافتري در پايان بيان کرد: از پدر و مادرم تشکر ميکنم که از ابتداي کلاس بازيگري و از ۶ سالگي کنارم و حامي من بودند.
بازار