نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

بهترین ملودرام‌های ایرانی با موضوع «خیانت»

منبع
همشهري
بروزرسانی
همشهري/ موضوعي که تا همين چند سال پيش تابو محسوب مي‌شد، حالا خط مشترک بسياري از ملودرام‌هاي ايراني است؛ ملودرام‌هايي که نخ تسبيح‌شان پرداختن به سوژه خيانت است. در بهترين ملودرام‌هاي سينماي ايران با موضوع خيانت، کاراکتر‌ها از دل طبقه متوسط شهري انتخاب شده‌اند؛ طبقه‌اي که از نيمه دوم دهه ۸۰ آسيب‌هاي فراواني ديد و سينماي ايران به هر دليل اين آسيب‌ها را در بحران اخلاقي خلاصه کرد. ابتداي دهه ۹۰، حساسيت‌ها در مورد ملودرام‌هايي که موضوع خيانت را دستمايه قرار داده بودند افزايش يافت، ولي داستان تحريم و تحصن مقابل وزارت ارشاد هم نتوانست تغييري در رويکرد فيلمسازان ايجاد کند. حالا به نظر مي‌رسد همه با اين موضوع کنار آمده‌اند يا دست‌کم به اندازه سابق نسبت به آن حساس نيستند. مروري بر مسيري که ملودرام‌هاي ايراني از «شوکران» تا امروز پيموده‌اند نشان مي‌دهد که چگونه سينماي ايران در گذر زمان تغيير لحن و رويکرد داد و خط‌قرمز‌ها را جابه‌جا کرد. شوکران (۱۳۷۹) خيانت پيشه من است کارگردان: بهروز افخمي فيلمنامه: بهروز افخمي (با همکاري مينو فرشچي) بازيگران: فريبرز عرب‌نيا، هديه تهراني، محمدصالح علا، رزيتا غفاري، حميدرضا افشار، آرش مجيدي، منوچهر صادق‌پور و اکبر معززي تهيه‌کننده: سيدضياء هاشمي بهترين فيلم بهروز افخمي و از بهترين‌هاي سينماي پس از انقلاب، براساس فيلم «جذابيت مرگبار» (ايدريان لاين ۱۹۸۷) ساخته شد؛ از معدود مواردي که نسخه فارسي از فيلم هاليوودي بهتر از کار درآمد و برايش چه در شخصيت‌پردازي و چه در پايان‌بندي تصميمات مناسب‌تري گرفته شد. فقط همين موضوع را به ياد داشته باشيد که زن اغواگر در انتهاي جذابيت مرگبار، خانه مايکل داگلاس را به آتش مي‌کشد، در حالي که هديه تهراني در شوکران بر اثر تصادف کشته مي‌شود. در انتهاي دهه ۷۰ با وجود اينکه فضا باز شده و جسارت به سينماي ايران بازگشته بود باز هم تنها به پشتوانه نهاد قدرتمندي، چون حوزه هنري تبليغات اسلامي و شخص محمدعلي زم مي‌شد فيلمي، چون شوکران را ساخت. ايده اوليه ساخت شوکران از خطبه معروف نماز جمعه هاشمي‌رفسنجاني در دهه ۷۰ درخصوص صيغه شکل گرفت. فکر اوليه در جلسه مدرسه کارگاهي فيلمنامه‌نويسي حوزه هنري مطرح شد، ولي سال ۷۴ زمان مناسبي براي ساخت فيلمي، چون شوکران نبود. بعد از دوم خرداد ۷۶ و وزيدن نسيم آزادي به سينما، ساخت شوکران در دستور کار قرار گرفت. فيلمنامه اوليه با همکاري مينو فرشچي نوشته شد تا نگاهي زنانه به فيلم راه يابد. براي پرهيز از حاشيه و حساسيت، شوکران به جشنواره فجر هم نيامد و نوروز ۷۹ اکران عمومي شد. در انتهاي دهه ۷۰ پايين کشيدن فيلم‌ها از پرده سينما باب نبود وگرنه اين اتفاق براي شوکران هم رخ مي‌داد. فيلم با اعتراض پرستاران مواجه مي‌شود که به کاراکتر سيما رياحي معترضند؛ اعتراضي که از ورود يک پرستار به زندگي مردي متاهل آغاز مي‌شد و تا جزئياتي، چون سيگارکشيدن او امتداد مي‌يافت. در شوکران براي اولين بار در سينماي پس از انقلاب، خيانت مردي مذهبي که مسئوليتي هم در يک کارخانه دولتي دارد به تصوير کشيده شده؛ خيانتي که البته کاملا با توجيه شرعي صورت مي‌گيرد؛ طوري که محمود بصيرت (فريبرز عرب‌نيا) خيلي زود سيما رياحي (هديه تهراني) را صيغه مي‌کند. شوکران با لحني پيشگويانه تغيير مناسبات زندگي تکنوکرات‌هاي مذهبي را به تصوير مي‌کشد و در موضع همدلي با سيما رياحي قرار مي‌گيرد که قرباني رابطه با مردي مي‌شود که حاضر به پذيرش مسئوليت رابطه‌اي که واردش شده نيست. هديه تهراني و فريبرز عرب‌نيا در بهترين دورانشان مقابل دوربين بهروز افخمي رفتند وحضور نعمت حقيقي در سطحي فراتر از مدير فيلمبرداري، شوکران را به بهترين اثر سازنده‌اش تبديل کرد. فيلمي مهم و جريان‌ساز که از توازن و جسارت به صورت توأمان برخوردار بود. با وجود استقبال فوق‌العاده تماشاگران در اکران اول فيلم، منتقدان خيلي دير به ارزش‌هاي شوکران پي بردند. سال‌ها گذشت و الگوي شوکران در فيلم‌هاي زيادي به کار گرفته شد، ولي هيچ فيلمي نتوانست موفقيت اين ساخته افخمي را تکرار کند. چهارشنبه سوري (۱۳۸۴) کارگردان: اصغر فرهادي نويسندگان فيلمنامه: اصغر فرهادي و ماني حقيقي بازيگران: هديه تهراني، ترانه عليدوستي، حميد فرخ‌نژاد، پانته‌آ بهرام، هومن سيدي و سحر دولتشاهي تهيه‌کننده: جمال ساداتيان وقتي «رقص در غبار» و «شهر زيبا» با وجود ستايش منتقدان و توجهي که به فيلم‌ها در جشن خانه سينما شد، در گيشه شکست خوردند، اصغر فرهادي تصميم گرفت سراغ آدم‌ها و موضوعاتي برود که جذابيت بيشتري براي تماشاگر داشته باشد. به اين ترتيب فرهادي طبقه‌اش را عوض کرد و دوربينش را از پايين شهر به بالاي شهر آورد و سراغ طبقه متوسط رفت. فرهادي به همراه ماني حقيقي فيلمنامه چهارشنبه‌سوري را نوشت و جالب است که بدانيد فيلمنامه فرهادي به دفاتر توليد زيادي رفت و با واکنش منفي مواجه شد؛ فيلمنامه‌اي که وقتي هديه تهراني اعلام کرد در آن بازي مي‌کند، مورد توجه ساداتيان قرار گرفت. تهراني که سال‌ها نقش زنان اغواگر را بازي کرده بود، چهارشنبه‌سوري را فرقي براي ارتقاي جايگاه بازيگري و تغيير پرسونايش دانست. در چهارشنبه‌سوري، پانته‌آ بهرام نقشي را بازي کرد که تا پيش از آن تهراني مشابه آن‌ها را ايفا مي‌کرد. حضور کاراکتر روحي (ترانه عليدوستي) باعث مي‌شد پيوند اصغر فرهادي با طبقه فرودست کاملا قطع نشود. آنچه از آن به عنوان مهارت فرهادي در قصه‌گويي ياد مي‌شود با چهارشنبه سوري آغاز شد. فرهادي در نيمه اول فيلم، مژده (هديه تهراني) را به عنوان زني که به لحاظ عصبي به‌هم ريخته است و به شوهرش شک دارد به تصوير مي‌کشد. طوري که تماشاگر احساس مي‌کند مرد (حميد فرخ نژاد) بي‌گناه است و مژده بي‌دليل به او شک دارد. فصل ملاقات مرد (فرخ‌نژاد) با زن همسايه (پانته‌آ بهرام) از سکانس‌هاي کليدي آثار فرهادي است؛ جايي که تماشاگر کاملا شوکه مي‌شود. فرهادي اين مهارت شوکه‌کردن تماشاگران را در فيلم‌هاي بعدي‌اش هم به کار گرفت. در چهارشنبه‌سوري حق ميان مرد خيانتکار، مژده و زن همسايه تقسيم شده است، آن هم نه به شيوه نسبي‌گرايي معمول سينماي ايران. ميان ملودرام‌هايي که با موضوع خيانت ساخته شده‌اند، چهارشنبه‌سوري تلألو و جايگاهي خاص دارد. اولين قسمت سه‌گانه فرهادي که با «درباره الي» اوج گرفت و با «جدايي نادر از سيمين» به فيلمسازي جهاني بدل شد. سعادت آباد (۱۳۸۹) کارگردان: مازيار ميري نويسنده فيلمنامه: امير عربي بازيگران: ليلا حاتمي، حامد بهداد، مهناز افشار، امير آقايي، هنگامه قاضياني، حسين ياري و مينا ساداتي تهيه‌کننده: همايون اسعديان از محصولات متاثر از سينماي فرهادي که نسبت به فيلم‌هاي ديگر سر و شکل‌دارتر از کار درآمد و مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. کاراکتر‌هاي سعادت‌آباد آدم‌هاي مستأصل طبقه متوسط هستند که هرکدام داستاني براي خود دارند. ياسي (ليلا حاتمي) که در زندگي مشترک با محسن (حامد بهداد) دچار ترديد شده تصميم مي‌گيرد مهماني‌اي برگزار کند؛ مهماني‌اي که در آن همه چيز آن‌طوري که ياسي دوست دارد پيش نمي‌رود. اختلاف تقريبا ميان همه زوج‌هاي حاضر در مهماني وجود دارد و محسن (حامد بهداد) هم در انتهاي فيلم خيانتش کاملا محرز مي‌شود. اينکه محسن با مربي فرزندش (مينا ساداتي) رابطه دارد شوک نهايي سعادت‌آباد است که البته در نسخه شبکه نمايش خانگي اين صحنه حذف شده است. سعادت‌آباد مشخصا تحت تاثير فيلم درباره الي ساخته شده و نحوه رويکردش به طبقه متوسط و گذشته‌اي که ميان کاراکتر‌ها وجود داشته از فيلم فرهادي مي‌آيد. برف روي کاج‌ها (۱۳۹۰) نويسنده و کارگردان: پيمان معادي بازيگران: مهناز افشار، ويشکا آسايش، صابر ابر، حسن معجوني، آناهيتا افشار، حسين پاکدل، شيرين يزدان‌بخش و زانيار خسروي تهيه‌کننده: جمال ساداتيان فيلم ساده و جمع و جور پيمان معادي يکي از پرسروصداترين ملودرام‌هاي دهه ۹۰ بود که با همان اولين نمايش در سي‌امين جشنواره فيلم فجر، جنجال‌هايش آغاز شد. ماجراي رويا (مهناز افشار) و علي (حسين پاکدل)، زوجي که زندگي‌شان به بن‌بست رسيده است. رويا مدرس پيانوست و در غيبت علي با تدريس روزگار مي‌گذراند تا اينکه متوجه مي‌شود همسرش با يکي از شاگردان او (آناهيتا افشار) گريخته است. تا جايي که فيلم بر خيانت مرد متمرکز است با يک ملودرام معمولي مواجهيم، ولي از جايي که رويا با پسر جواني به نام نريمان (صابر ابر) که در همسايگي‌شان زندگي مي‌کند آشنا مي‌شود برف روي کاج‌ها به شمايل فيلمي حساسيت‌برانگيز درمي‌آيد. با توجه به اينکه رويا از همسرش جدا شده بود و رابطه او با نريمان در حد يک آشنايي اوليه است قاعدتا نمي‌بايست مشکلي براي برف روي کاج‌ها پيش مي‌آمد، ولي فيلم قرباني موج برخي گروه‌هاي سياسي عليه آثاري که در باره خيانت ساخته شده بودند شد. فيلم برگزيده تماشاگران سي‌امين جشنواره فيلم فجر، يک سال پشت خط اکران ماند و سرانجام در سال ۹۲ روي پرده آمد. خط‌قرمزي که مخالفان معتقد بودند سازندگان برف روي کاج‌ها از آن عبور کرده‌اند، خيانت زن بود. در حالي که فيلم درباره چالش‌هاي زني است که شوهرش به او خيانت کرده. زندگي خصوصي (۱۳۹۱) کارگردان: حسين فرح‌بخش نويسنده فيلمنامه: اصغر نعيمي بازيگران: فرهاد اصلاني، هانيه توسلي، لعيا زنگنه، سعيد نيک‌پور و کاظم هژيرآزاد تهيه‌کننده: حسين فرح‌بخش و عبدالله عليخاني اقتباس جنجالي حسين فرح‌بخش از فيلم شوکران، با همان صراحتي که از سازنده‌اش انتظار مي‌رفت به قلب ماجرا زده است. ابراهيم (فرهاد اصلاني)، انقلابي دوآتشه دهه ۶۰، حالا سردبير يک روزنامه سياسي است که در آن مطالب جنجالي منتشر مي‌کند. ابراهيم که با همسرش (لعيا زنگنه) زندگي خوبي دارد، با دختر جواني به نام پريسا (هانيه توسلي) آشنا مي‌شود و خيلي زود اين رابطه به ازدواج موقت مي‌انجامد. فيلم زندگي خصوصي در ادامه از همان قاعده آشنا پيروي مي‌کند. پريسا باردار شده و ابراهيم حاضر به پذيرش مسئوليت نيست. قتل پريسا توسط ابراهيم و انتساب اين سردبير امروز و چهره ارزشي ديروز به اصلاح‌طلبان سروصداي زيادي به همراه داشت. فيلم البته در جزئيات رابطه آنقدر پيش رفته بود که اصولگرايان بيشتر مخالفش بودند. بعد از ماجراي قتل همسر محمدعلي نجفي، عده‌اي از لحن پيشگويانه فيلم خصوصي گفتند؛ فيلمي که قرباني دعواي سياسي اصولگرايان با دولت احمدي‌نژاد شد و در نوروز ۹۱ خيلي زود از پرده پايين آمد. خشم و هياهو (۱۳۹۴) نويسنده و کارگردان: هومن سيدي بازيگران: نويد محمدزاده، طناز طباطبايي، رعنا آزادي‌ور، بهناز جعفري و رضا بهبودي تهيه‌کننده: سعيد سعدي خشم و هياهو با اين عبارت آغاز مي‌شود: «کليه حوادث و اتفاقات فيلم ساختگي است و هرگونه شباهت با شخصيت‌هاي واقعي اتفاقي و غيرعمدي است». جمله‌اي که احتمالا براي جلوگيري از مشکلات حقوقي به ابتداي فيلم الصاق شده، چون خشم و هياهو اقتباسي است از ماجراي جنجالي ناصر محمدخاني و شهلا. با اين تفاوت که در فيلم سيدي، مرد به جاي اينکه فوتباليست باشد خواننده است. رابطه خطرناک و پرعقوبت نويد محمدزاده و طناز طباطبايي با تاکيد فيلمساز بر رنگ‌هاي قرمز شکل مي‌گيرد و در انتها همه چيز سياه و سفيد مي‌شود. دختري وارد زندگي خواننده‌اي مشهور مي‌شود که متاهل است. انتهاي اين رابطه، جنايت و رفتن به پاي چوبه دار است. خشم و هياهو زمان اکرانش سروصدايي به پا نکرد و آنچنان که پيش‌بيني مي‌شد جنجالي از کار درنيامد. فروش فيلم در موعدي که به بي‌سابقه‌ترين استقبال يک دهه اخير مردم از فيلم‌هاي ايراني انجاميده بود، متوسط بود. فيلم در شبکه نمايش خانگي بيشتر ديده شد. خيانت به عنوان مسئله اصلي خشم و هياهو به شکلي به تصوير کشيده شده که واکنش نهاد‌هاي رسمي را در پي نداشته باشد و شايد به همين دليل کاراکتر نويد محمدزاده برخلاف اغلب فيلم‌هايش، در اينجا سمپاتيک نيست. عادت نمي‌کنيم (۱۳۹۵) کارگردان: ابراهيم ابراهيميان نويسنده: ابراهيم ابراهيميان و سارا سلطاني بازيگران: محمدرضا فروتن، هديه تهراني، ساره بيات، حميدرضا آذرنگ، حديث ميراميني، پانته‌آ پناهي و شيرين يزدان‌بخش تهيه‌کننده: پيمان جعفري و شهرام اخلاص‌پور عادت نمي‌کنيم يکي از انبوه فيلم‌هايي است که متاثر از موج سينماي فرهادي ساخته شدند؛ فيلمي که آدم‌هايش متعلق به طبقه متوسط هستند و دروغ و خيانت در پيشبرد داستانش نقشي کليدي ايفا مي‌کند. فيلم چه در طرح داستاني و چه در اجرا يادآور فيلم‌هاي فرهادي است و از چهارشنبه سوري گرفته تا «گذشته» مي‌شود رد پاي کارگردان اسکاري ايران را در عادت نمي‌کنيم مشاهده کرد. هرچند فيلمساز کوشيده تا در پردازش روابط احمدرضا (محمدرضا فروتن)، منصور (حميدرضا آذرنگ)، سيما (هديه تهراني) و مهتاب (ساره بيات) قدري پيچيدگي روايي را هم اضافه کند، عادت نمي‌کنيم قصه تازه‌اي در باب خيانت نمي‌گويد. انزوا (۱۳۹۶) کارگردان: مرتضي علي‌عباس ميرزايي نويسندگان فيلمنامه: مرتضي علي‌عباس ميرزايي و احمد رفيع‌زاده بازيگران: اميرعلي دانايي، نادر فلاح، عليرضا استادي، سيامک صفري، بهنوش بختياري، انديشه فولادوند، شقايق فراهاني، جمشيد هاشم‌پور، همايون ارشادي، مهران رجبي، ليندا کيايي و اميد روحاني تهيه‌کننده: پيمان جعفري انزاو با وجود ضعف‌ها و خام‌دستي‌هايش و ايراد‌هاي تکنيکي وارد بر آن، در ميان ملودرام‌هاي متاخر سينماي ايران مضمون تازه‌اي دارد؛ ماجراي مردي که پس از سال‌ها از زندان مرخصي مي‌گيرد تا در مراسم تدفين همسرش زهره که بر اثر تصادف مرده، شرکت کند، ولي حرف‌هايي درباره خيانت همسرش از اطرافيان مي‌شنود. فيلمساز انفعال و انزواي شخصيت اصلي‌اش پرويز (اميرعلي دانايي) را با تصاوير منقطع همراه مي‌کند و داغ ننگ خيانت همسر را هم در انتها از سر کاراکتر زهره برمي‌دارد. مسعود پويا
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد