نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

چهره ها/ بیماری محمد دلاوری چه بود؟

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرين خبر/ محمد دلاوري مجري، خبرنگار و گزارشگر تلويزيون که مدتي بر اثر کسالت در بيمارستان بستري شده بود. بعد از مرخصي درباره وضعيت جسمي خود اينطور نوشت:«همين يکي دوتا عکس را هم به اصرار رفقا گرفتم ، خجالت ميکشم اين خرده دردها را با شما تقسيم کنم ولي چنان خوبيد ، چنان لطف داريد و‌پبگير حاليد که ناچار شدم هم مصاحبه کنم و هم همين جا عرض حال بنويسم راستش را بخواهيد به علتي که تقريبا کسي نميداند چه بود ، از يک روزي گيج و منگ شدم ، بعد تکلمم منقطع شد ، بعد کلمات را گم و گور کردم تا جايي که براي گفتن يک جمله بايد يک دقيقه فکر مي کردم تازه باز معلوم نبود بتوانم حرف بزنم شده بودم يک گنگ خوابديده مبهوت ، که وقتي داشتند هلم ميدادند داخل آن دستگاه ام آر آي فکر ميکردم ميخواهند شکنجه ام کنند و اطلاعات ذيقيمتم رو استخراج کنند، داد ميزدم : رهايم کنيد رهايم کنيد اي انسان هاي دون و گويا بعضي حاضران ميگفته اند : آخي ببين همون مجريس ها ، ديونه شده ... بعد کناردستيش گفت : عه وا آره خودشه ، من که اصلا تلويزيون نميبينم ، والا سيماي ملي ديگه ديدن نداره ، چه شد که برگشتم ؟ راستش را بخواهيد ، نمي دانم ، فکر کنم کم کم دل فرشته هاي کلمات رحم آمد و گفتند : ببين خيلي کولي بازي در مي آري ها بيا برگرد بابا بيا برگرد ، يه کم ديگر حرف بزن ، جاي کسي ببينيم چه گلي به سر کي ميزني ، فکر کنم اين بخش از فرشته ها که تکلم مارو کنترل ميکنند اعصابشان از باقي خردتر است ، خب حق هم‌ دارند ، يک کم مراعات نميکنيد که ... خلاصه داشتم برمي گشتم که يکي از فرشته ها نشسته کنار پنجره سري تکان داد و گفت : آقا مجري ! چه کولي بازيي در آوردي ها ، اين همه آدم صبح تا شب ميميرند اينقدر جيغ جيغ نميکنند ، اين همه قشون کشي نمي کنند ، گفتم : ببخشيد خواهر خب چرا انقد يه دفه اي ؟ بالاخره ما نيز مردمي هستيم ، گفت : يني چي يه دفه اي ، از هشت ماه قبل بايد بيايم خبر بديم ؟ بيکاريم ؟ مگه يکي دوتاييد ؟ دراز دراز مث علف سبز ميشيد فقطم دردسريد گفتم : ببخشيد ولي يه کم بيرحم شديد ، عواطف فرشته ايتون پس چي ميشه جواب نداد و فقط غصبناک چيزهايي زمزمه کرد که من من ترجيح دادم سکوت الهام بخش وحدت کنم کل چيزي که از اين رفت و برگشت فهميدم اين بود که خيلي بيشتر از تصورم رفيق پر از عشق دارم ، همان هايي که بالاي سرم گريه کردند و من تو هپروت بودم ، اونها که بارها اومدند و زنگ زدند، اونا که از خودم دل نگران تر بودند ، يک عالمه زنگ و پيام و عشق ، من هيچي نيستم ، اين را هر کس نداند خودم خوب ميداند ، ولي تو ي ارتش خوب ها محاصره شدم ... ديگه عرضي نيست ، فرشته خانووم هم داره به حرافي هاي من چشم غره ميره ، بد گير داده به ما #فرشته #بيمارستان #تکلم #من_درد_در_رگانم_حسرت_در_استخوانم»
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره