فرهيختگان/ سيمرغ مردمي جشنواره، محبوبترين جايزهاي است که صاحبان فيلمها درصدد دريافت آن هستند؛ سيمرغي که بهزعم هنرمندان، هيچ نگاه سياسي در آن دخيل نبوده و چون فراتر از بحث سليقهاي هيات هفت نفره داوران است، ارزش بسزايي براي سينماگران داشته و رابطه مستقيمي با موفقيت آن فيلم در گيشه دارد. اگرچه در تمامي اين سالها، بحث جابهجايي آرا، متوجه مکانيسم دستي و حالا مکانيزه اين فرآيند بوده است، نوع انتخابهاي عجيب در برخي دورهها سبب شد اين گمانه محتملتر شود؛ اتفاقي که با توجه به عدم شفافيت در مورد تعداد شرکتکندگان يا اعلام آرا از اواسط جشنواره، بر ميزان اعتراضها در طول اين سالها افزوده است.
هرچند بحث آراي مردمي جشنواره طي ساليان اخير حسابي گل کرده است، اما اولين دوره اين اتفاق به جشنواره شانزدهم در سال 76 برميگردد؛ دورهاي که ابراهيم حاتميکيا با «
آژانس شيشهاي»، نهتنها تمامي جوايز مهم جشنواره را درو کرد، بلکه توانست با تصاحب نخستين سيمرغ مردمي تاريخ جشنواره، يک رکورد ديگر به گنجينه پرافتخار اين فيلم بيفزايد.
در دوره دوم، «
قرمز» فريدون جيراني حسابي بر سر زبانها افتاد، تا جاييکه شانتاژهاي رسانهاي پيش از آغاز جشنواره، کاملا به نفع اين فيلم عمل کرد، اما آنچه بهعنوان برنده سيمرغ مردمي هفدهمين دوره جشنواره خوانده شد، فيلم «
رنگ خدا»ي مجيد مجيدي بود.
در دوره سوم، اين سيمرغ مشترکا به دو فيلم «
عروس آتش» و «
متولد ماه مهر» اختصاص يافت.در دوره چهارم، سيمرغ مردمي به «
سگکشي» بهرام بيضايي رسيد.در دوره پنجم (1380)، رقابت بسيار ميليمتري شد و رسانهها نيز حساسيت بيشتري روي اين سيمرغ نشان دادند، در حاليکه گمانهها روي دو فيلم «
خانهاي روي آب» و «
من ترانه 15 سال دارم» بود، سيمرغ مردمي اين دوره به «
ارتفاع پست» حاتميکيا رسيد؛ فيلمي که لااقل در گيشه، کمي ضعيفتر از دو فيلم ديگر ظاهر شد.
در دورهاي که فيلمهاي تماشاگرپسندي چون
«دنيا»، «ديوانهاي از قفس پريد»، «رقص در غبار»، «شبهاي روشن»، «واکنش پنجم» و حتي «عروس خوشقدم» حضور داشتند، سيمرغ مردمي به «
فرش باد» کمال تبريزي رسيد تا نخستين اعتراضهاي جدي به نوع رايگيري مردمي، رسانهاي شود. اعتراضهاي جستهوگريختهاي که ترتيب اثر داده نشد و براي سالها، سيستم رايگيري برمبناي صندوقهاي راي تعبيهشده در سينماهاي مردمي استوار بود.
فاتح بيچون و چراي سيمرغ مردمي دوره بيستودوم، فيلم «
مارمولک» کمال تبريزي بود تا اين کارگردان براي دو دوره متوالي، موفق به دريافت اين سيمرغ مهم شود.
در دوره بيستوسوم، سيمرغ مردمي به «
بيد مجنون» مجيدي رسيد تا اين کارگردان نيز مانند حاتميکيا و تبريزي، با دو سيمرغ مردمي، رکورددار اين بخش باشد.
در جشنواره بيستوچهارم و در دوره حضور «به نام پدر» و «تقاطع» (1384)، سيمرغ مردمي به «چهارشنبهسوري» رسيد.
سيمرغ مردمي دوره بيستوپنجم به «اخراجيها» رسيد؛ فيلمي که يک ماه بعد در اکران نوروز هم به رکوردي خارقالعاده در جذب مخاطب دست يافت.
«هميشه پاي يک زن در ميان است» سيمرغ مردمي دوره بيستوششم را از آن خود کرد تا تبريزي با سه سيمرغ مردمي، يکتنه رکورددار اين عنوان مهم باشد.
در دوره بيستوهفتم و در حضور «اخراجيها2»، «دعوت»، «سوپراستار»، «آواز گنجشکها»، و «وقتي همه خوابيم» بيضايي، سيمرغ مردمي به دو فيلم «درباره الي» و «بيپولي» رسيد.
سيمرغ مردمي بيستوهشتمين دوره به «ابراهيم حاتميکيا» و فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» رسيد که پس از چند سال توقيف، برگ برنده جشنواره اين دوره بود. حاتميکيا با اين سيمرغ، همرديف تبريزي در صدر جدول سيمرغهاي مردمي ايستاد.
در دوره بيستونهم و در حضور فيلمهايي چون «اسب حيوان نجيبي است»، «جرم»، «سعادتآباد»، «گزارش يک جشن» و حتي «ورود آقايان ممنوع»، سيمرغ مردمي جشنواره به «جدايي نادر از سيمين» فرهادي رسيد.
نخستين ساخته سينمايي «پيمان معادي» (برف روي کاجها) برنده سيمرغ مردمي جشنواره سيام شد. از اين دوره بود که صحبتهايي مبنيبر رايگيري مکانيزه به گوش رسيد؛ صحبتهايي که مهمترين دليل عدماحقاق آن، نبود اپليکيشن و برنامه مناسب براي رايگيري وسيع طي 10 روز برگزاري جشنواره عنوان شد.
در دوره سيويکم،
«حوض نقاشي» به همراه «
هيس دخترها فرياد نميزنند»، برندگان سيمرغ مردمي جشنواره شدند. فيلم «مازيار ميري» که پيشتر بهدليل آنچه نقص علمي داستان عنوان شد، از حضور در بخش رقابتي جشنواره منع شده و به همين دليل، لذت دريافت اين سيمرغ، براي صاحبان اين فيلم دوچندان شد.
در دوره سيودوم، براي نخستين بار، «خانه سينما» بهعنوان متولي جمعآوري رايهاي مردمي انتخاب شد. اين اتفاق شايد نوعي دلجويي از خانه سينما پس از چند سال تعطيلي بود؛ آن هم بلافاصله پس از بازگشايي اين نهاد. در اين دوره، باز هم دو فيلم توانستند سيمرغ مردمي جشنواره را از آن خود کنند: محسن کيايي که با کمدي بيادعاي «
خط ويژه»، نخستين حضور خود را در جشنواره فجر تجربه ميکرد، توانست به همراه «
شيار 143»، برنده اين جايزه مهم شود. تا امروز، اين، آخرين دورهاي است که سيمرغ مردمي، مشترکا به دو فيلم اهدا شده است.
داستان پيچيده و جذاب «
رخ ديوانه»، سيمرغ مردمي دوره سيوسوم را براي ابوالحسن داوودي به همراه آورد.
در دوره سيوچهارم، «
ابد و يک روز»؛ نخستين ساخته سينمايي سعيد روستايي توانست بيشترين آراي مردمي را از آن خود کند.
با بالا گرفتن انتقادها از شيوه سنتي رايگيري مردمي، قرار بر اين شد تا از اين دوره (سيوپنجم)، رايگيري بهترين فيلم مردمي به صورت مکانيزه برگزار شود. سروصداي رسانهاي بسياري هم در اينباره شکل گرفت، اما در دقيقه آخر و درست 6 روز مانده به آغاز جشنواره، اعلام شد که رايگيري اين دوره هم مانند دورههاي قبلي به شيوه دستي و از طريق صندوقهاي تعبيهشده در سينماهاي مردمي انجام ميشود. «
ماجراي نيمروز» محمدحسين مهدويان سيمرغ مردمي اين دوره را از آن خود کرد. شادمهر راستين که در آن زمان، عضو هياتمديره خانه سينما بود، رايگيري مردمي جشنواره فجر اين دوره را پس از انتخابات سياسي ايران، بزرگترين رايگيري کشور اعلام کرد!
در دوره سيوششم، رايگيري بالاخره و پس از 20سال که بهصورت دستي صورت ميپذيرفت، مکانيزه شد و اين مهم از طريق اپليکيشنهاي موبايلي و کامپيوتري و از طريق سايت جشنواره ميسر شد. در اين دوره نيز خانهسينما عهدهدار اين اتفاق مهم بود. در نخستين سال رونمايي از رايگيري ديجيتالي، انتقادهاي بسياري از اين شکل صورت گرفت؛ انتقادهايي که سهم بسياري از آن، متعلق به کارگرداناني بود که در اين دوره حاضر بودند، اما فيلمشان جزء آثار برتر نخستين روزهاي جشنواره نبود. آنها معتقد بودند اين شيوه، تنها براي جوانان مناسب است و قشر ميانسال و کهنسال حاضر در جشنواره، امکان برقراري ارتباط با آن را ندارند. مثلا مهران احمدي که با «
مصادره» در جشنواره حضور داشت، عنوان کرد که مادر من به چه شکلي از طريق اپليکيشن ميتواند به «مصادره» راي دهد؟ مادر من و امثال او اصلا موبايل يا لپتاپ دارند که بتوانند راي دهند؟» با اين حال، سيمرغ مردمي دوره سيوششم به فيلم «
مغزهاي کوچک زنگزده» هومن سيدي رسيد.
سال گذشته هم دومين ساخته سينمايي سعيد روستايي (متري شيشونيم) با اينکه دو روز ديرتر از ساير فيلمها نمايش داده شد و عملا نتوانست آراي دو روز ابتدايي جشنواره را از آن خود کند، توانست بيشترين راي را از مخاطبان دريافت کرده و به اين جايزه مهم برسد.رايگيري مردمي، تا سال گذشته، 22 دوره را تجربه کرده است. هرچه بيشتر به جلو آمديم، رنگوبوي مردمي بودن اين مکانيسم بيشتر به چشم آمد. اين مهم را ميتوان از ميزان استقبال مردمي از آن فيلمها در طول برگزاري جشنواره، تعداد سانسهاي مردمي و فوقالعاده و البته ميزان فروش آن فيلم در اکران متوجه شد. البته سازوکار رايگيري با اينکه ديجيتال است و فيلمهاي منتخب نيز بهصورت روزانه معرفي ميشوند، اما همچنان ابهامهايي را به همراه دارد و با اعتراضهايي مواجه است. مثلا اينکه چرا رايگيري براي فيلمهايي که به سانسهاي فوقالعاده ميرسند صورت نميگيرد و... .
يکي از نکاتي که در سالهاي اخير به آن توجه نشده، موضوع آراي تماشاگران در اکرانهاي مردمي شهرهايي غير از تهران است. يکي از مطالبات جدي اين است که چرا نظرات مخاطبان استاني جشنواره فيلم فجر در انتخاب بهترين فيلم از نگاه تماشاگران ديده نميشود.امسال و طبق خبري که به فرهيختگان رسيده، گويا قرار است شکل رايگيري بهکلي با آنچه پيشتر انجام ميشد، تغيير يابد. البته در تمامي اين سالها هيچ عدد و رقمي از تعداد رايدهندهها منتشر نشده تا بتوان برآوردي نسبت به تعداد شرکتکنندگان در اين اتفاق به دست آورد. حتي تعداد رايي که هر فيلم به دست آورده نيز رسانهاي نميشود تا شدت گمانهها با اين قبيل اقدامات غيرشفاف، خيلي بيشتر شود.در حال حاضر هنوز جلسات نهايي اين مکانيسم، ميان خانه سينما و سازمان سينمايي برگزار نشده و بايد ديد خانه سينما به همراه سازمان سينمايي چه راهکاري را براي شفافيت بيشتر رايگيري و کاهش اعتراضها ميانديشند. با وجودي که تنها پنج روز تا آغاز جشنواره فجر فاصله داريم، نهتنها سازوکار اجراي اين مکانيسم مشخص نشده، بلک حتي مسئول جمعآوري آراي اين دوره نيز انتخاب نشده است.
بازار