logo

امین زندگانی: حضور در تلویزیون مثل دوی ماراتن است

منبع
فارس
بروزرسانی
امین زندگانی: حضور در تلویزیون مثل دوی ماراتن است
فارس/ امين زندگاني معتقد است يک زماني بازيگران سينما ازموضع بالا به تلويزيون نگاه مي‌کردند در حالي که تلويزيون يک دوي ماراتن است و اگر درست در مسير آن حرکت نکنيم، بازنده‌ايم. امين زندگاني بازيگر شناخته شده و محبوبي براي مخاطبان تلويزيون است. او در سال 1374 براي بازي در سريال وکلاي جوان انتخاب شد و براي اولين بار مقابل دوربين قرار گرفت. امين زندگاني در همان سال موفق به دريافت جايزه بهترين بازيگر مرد از جشنواره فيلم فجر نيز شد. او پس از آن براي بازي در سريال هاي به سوي پيروزي سيروس مقدم و راه سوم قاسم جعفري انتخاب شد. زندگاني پس از آن در سريال هاي معصوميت از دست رفته، طلسم شدگان و همه چيز آنجاست به ايفاي نقش پرداخت و به شهرت زيادي دست يافت. معصوميت از دست رفته را داوود ميرباقري در سال 1382 کارگرداني کرد و بازيگراني مثل امين تارخ ، سارا خوييني ها و فريبا کوثري در آن به ايفاي نقش پرداخته اند. اين سريال داستان زندگي شوذب يکي از ياران حضرت علي(ع) را روايت ميکند. امين زندگاني با بازي در سريال طلسم شدگان توانست بخوبي ديده شده و به شهرت زيادي دست يابد، اين سريال را داريوش فرهنگ در سال 1382 کارگرداني کرد. امين زندگاني در اين مجموعه تلويزيوني با بازيگراني مثل زيبا بروفه، مهدي هاشمي و بيتا فرهي همبازي بود، طلسم شدگان در قالب 25 قسمت از شبکه پنج سيما روي آنتن رفت و با استقبال خوبي از سوي مردم روبرو شد. بازي خوب امين زندگاني در نقش مسلم بن عقيل در سريال مختارنامه نقطه عطفي در کارنامه بازيگري وي به شمار ميرود که يکي از نقش هاي ماندگار او را رقم زد. فيلمبرداري مختارنامه به کارگرداني داوود ميرباقري از سال 1382 الي 1388 به طول انجاميد و داستان قيام مختار ثقفي را روايت ميکند. فريبرز عرب نيا، فرهاد اصلاني، مهدي فخيم زاده و رضا کيانيان از ديگر بازيگران برجسته اين سريال پر بازيگر ميباشند. امين زندگاني در سال 1393 براي بازي در سريال همه چيز آنجاست به کارگرداني شهرام شاه حسيني انتخاب شد. او در اين سريال در کنار بازيگران مثل الهام حميدي، حسين مهري و سام درخشاني به ايفاي نقش پرداخت. همه چيز آنجاست داستان زندگي خانواده محسن قديمي را روايت ميکند که کارگاه توليدي آن ها با ورود کالاهاي خارجي تعطيل ميشود و مهدي پسر بزرگ تر خانواده به فکر حل مشکلات مي افتد و در همين راه به رازهاي سر به مهري درباره خانواده اش پي ميبرد. اين سريال در زمان پخش خود توانست نظرها را به خود جلب کند و به همين واسطه چندين بار روي آنتن برود. همان طور که گفته شد، «امين زندگاني» به واسطه حضورش در سريال هايي همچون معصوميت از دست رفته، طلسم شدگان، مختارنامه، همه چيز آنجاست، خانواده دکتر ماهان و ... اين روزها براي همه مخاطبان چهره آشنايي است. زندگاني اما بازي اش در سريال «ملکاوان» شبکه آي فيلم را نوعي چالش و سنگ محک براي خود ذکر مي کند. او در اين سريال، نقش «مهرداد» را بازي مي کند؛ شخصيتي که همه اتفاقات از مرگ او نشات مي گيرد و شروع مي شود. خودش اما در يک سوم پاياني اثر و پس از افشاي زنده بودنش، حضور فيزيکي و به عبارت بهتر، بازي دارد. زندگاني همين فاکتور را يکي از عوامل جذاب بودن کاراکتر مهرداد مي داند و اعتقاد دارد از جمله نقش هاي متفاوتي است که در کارنامه هنري اش به ثبت رسانده. ژانر متفاوت، شخصيت پردازي هاي درست کاراکترها و حضور کارگرداني به نام احمد معظمي از ديگر عواملي است که زندگاني را به بازي در ملکاوان ترغيب کرده است. به همين بهانه، گپ و گفتي با امين زندگاني داشته ايم درباره حضور و نقش آفريني اش در اين سريال که در ادامه مي خوانيد. ** آقاي زندگاني از تجربه حضور و بازي در سريال ملکاوان بگوييد. -واقعيت اين است که احمد معظمي از دوستان قديمي من است. از سوي ديگر حضور يک تصويربردار بي نظير مثل آقاي گودرزي و يک متن خوب که حتي وقتي خلاصه اش را برايم تعريف کردند، احساس کردم چقدر خوب است و چه نگاه جديدي دارد، همه و همه دست به دست هم دادند تا باور داشته باشم يک تجربه خوب را در پيش رو دارم که اتفاقاً همين هم شد و بسيار در ملکاوان به من خوش گذشت. در حقيقت من سالها با احمد معظمي کار نکرده بودم. سالها پيش در يک فيلم تلويزيوني با اين کارگردان همکاري کرده بودم و ديگر فرصت همکاري با ايشان برايم فراهم نشده بود، دورادور هم کارهاي احمد معظمي را که مي ديدم که مدام پخته تر مي شد. اما هربار خواستيم کار کنيم، قسمت نمي شد. مخاطب وقتي نامم را در تيتراژ ابتدايي سريال مي بيند توقع دارد از همان ابتدا حضور داشته باشم و جلو بيايم. خودم را به نوعي محک زدم که ببينم اگر در يک سوم انتهايي يک سريال وارد قصه شوم، مي توانم با مخاطب ارتباط برقرار کنم؟ اين موضوع براي خودم خيلي جذاب بود و وسوسه ام کرد که حتماً در ملکاوان بازي کنم. تا اينکه به ملکاوان رسيديم. بازيگران و کارگردان هاي نسل ايشان تربيت شده دهه اي هستند که جنگ و انقلاب و محدوديت هاي اقتصادي و غيره را تجربه کرديم تا به اينجا رسيديم. احمد معظمي اوج پختگي کارگرداني را در اين سريال نشان داد ضمن اينکه در بين عوامل يک زبان مشترک وجود داشت که منجر شد تا کار به بهترين شکل پيش برود و خوشبختانه ديده شود. **شما ايفاگر نقش مهرداد هستيد که تقريبا در دو سوم سريال حضور فيزيکي ندارد اما گمان فوتش به نوعي مولد قصه اصلي ملکاوان است. بازي در اين نقش چه چالش ها و جذابيت هايي برايتان داشت؟ -به نظرم زحمت شخصيت پردازي اين نقش بر عهده نويسندگان بوده و من به نوعي مجري آن هستم. نويسنده مشخص مي کند که کدام شخصيت چه زماني وارد قصه شود. از اين منظر، فکر مي‌ کنم شخصيت پردازي خوبي توسط تيم نويسندگان ملکاوان بر روي کاراکتر مهرداد انجام شده است. اين کاراکتر در يک بزنگاه درست و البته غيرقابل پيش بيني وارد قصه مي شود. به نظرم مهندسي و چيدمان شخصيت ها در اين سريال به خوبي انجام گرفته و هر يک از کاراکترها مسير خودش را مي ‌رود و طرفداران خاص خودش را دارد. البته نقش کارگردان هم در اين ميان مهم است که ذهنيت يک نويسنده را به تصوير بکشد. احمد معظمي در تلويزيون امتحانش را به خوبي پس داده و در ملکاوان نيز توانسته است جان کلام را به خوبي به تصوير بکشد و به مخاطب عرضه کند. **به نظر مي رسد زنده بودن و حضور مهرداد تمام معادلات ذهني مخاطب را بر هم مي زند، چرا که او را مرده فرض مي کرده است. -دقيقاً، با آمدن مهرداد مخاطب که فکر مي کرد به پاسخ پرسش هايش رسيده است، حالا دوباره سوالات جديدش برايش مطرح شده. به نظرم زنده بودن و آمدن مهرداد اتفاقات خوبي را در ملکاوان رقم مي ‌زند.ضمن اينکه اگر نقش ديده شده ظرافت هاي کار نويسنده و کارگردان بوده است و کسي چيزي در کار کم نگذاشت. در کار با احمد معظمي همه جور انعطافي وجود دارد و وقتي بازيگر متن و کارگردان خوب دارد انگار خدا همه چيز را به او داده است. **شما سابقه حضور در سريال هاي مختلفي را داريد. نقاط تمايز ملکاوان را با ديگر آثاري که در آنها بازي کرده ايد در چه مي بينيد؟ -بايد از دو زاويه به اين موضوع نگاه کنم. يکي بحث تهيه‌ کنندگي و کارگرداني است که حضور دو دوست قديمي ام خيلي دلگرمم مي کرد؛ و دوم، نوع ورود من به داستان است. شايد مخاطب وقتي نامم را در تيتراژ ابتدايي سريال مي بيند توقع دارد از همان ابتدا حضور داشته باشم و جلو بيايم. خودم را به نوعي محک زدم که ببينم اگر در يک سوم انتهايي يک سريال وارد قصه شوم، مي توانم با مخاطب ارتباط برقرار کنم؟ اين موضوع براي خودم خيلي جذاب بود و وسوسه ام کرد که حتماً در ملکاوان بازي کنم. همه نشانه ها از اين خبر مي‌ داد که قرار است يک اتفاق خوب بيفتد. حضور بازيگراني همچون استاد داريوش فرهنگ، نازنين فراهاني، پرويز فلاحي پور، فريبا متخصص و بازيگران جواني که خوش درخشيدند، باعث شد که ملکاوان يک سريال پرمخاطب باشد. مردم با سريال هاي روز دنيا آشنا هستند و لازم است که رويکرد جديدي در توليد آثار نمايشي داشته باشيم. **شخصيت پردازي کاراکترهاي سريال و از جمله خود مهرداد را چگونه مي بينيد؟ -خيلي دقيق و با وسواس و مهندسي شده است. مشخص است که تيم نويسندگان کاملا بر کاراکترها مسلط هستند. هر کاراکتر ديالوگ و دايره لغات مخصوص به خود را دارد. در هر دوره سني بازيگر، يکسري پيشنهادات شبيه هم به بازيگر پيشنهاد مي شود. پيش از اين نيز من مدام نقش يک در تلويزيون بازي کرده ام و قبلا هم پيشنهادي شد که به من کاري گفته شده بود که در يک سوم پاياني کار حضور داشته باشم اما به کارگردان اعتماد نکردم و نپذيرفتم ولي در اين سريال به کارگردان اعتماد کردم و خوشبختانه نتيجه آن را هم ديدم. تسلط نويسنده و مهندسي قصه بسياردقيق بود و اطمينان بسيار کاملي داشتم که اين نقش حرام نخواهد شد. يک کارگردان وقتي موسيقي و لايه هاي متفاوت کار را مي شناسد يعني همه جوره به روز است و ارتباط با بازيگرش نيز به روز است. من به کار قبلي اطمينان نداشتم و فکر کردم که قرار است از من سوء استفاده شود ولي الان خوشحالم که در اين کار حضور داشتم. تهيه کننده کار محمد مصري پور نيز بسيار فرد دقيقي بود و يک ژانر جديدي را تجربه کرد. ما سر کار به قدري کارمان خوب بود که يک نفر بايد ما را ساکت مي کرد. ما بدون اينکه سرعت کار بيافتد و يا کار لطمه اي بخورد، در يک فضاي صميمانه کار را جلو برديم. پيش از اين نيز من مدام نقش يک در تلويزيون بازي کرده ام و قبلا هم پيشنهادي شد که به من کاري گفته شده بود که در يک سوم پاياني کار حضور داشته باشم اما به کارگردان اعتماد نکردم و نپذيرفتم **نظرتان درباره ژانر ملکاوان چيست؟ اين سريال در بخش هايي تنه به تنه ژانر وحشت مي زند که پيش از اين در کمتر سريالي ديده بوديم. -رويکرد جديد سريال ملکاوان يکي از دلايلي است که باعث شده مخاطب جذب آن شود. به نظر من الان زماني است که تلويزيون بايد از پوسته قديمي خود خارج و وارد ژانرهاي جديد از جمله وحشت شود تا بتواند با طيف وسيع تري از مخاطبان ارتباط برقرار کند. ملکاوان مي‌ تواند راه را براي ساخت سريال‌ هاي بيشتري در ژانر وحشت باز کند. **به اعتقاد خودتان مهرداد و مهسا به لحاظ ظاهري زوج متناسبي هستند؟ منظورم اين است که مهسا خيلي بزرگتر از مهرداد نشان مي دهد. -اتفاقا به نظرم اين انتخاب مي ‌‌تواند از نگاه ديگري منطقي باشد. به هر حال، معمولا خانم ‌ها زودتر و بيشتر از آقايان شکسته مي ‌شوند. مهرداد ضربه روحي سختي به مهسا زده است. خانم فراهاني هم البته به خوبي از پس ايفاي نقش مهسا برآمده‌ اند. الان همه چيز تسري پيدا کرده است و امکانات فني يکسان است و قاب ها هم که همان قاب است و نمي توانيم بين سينما و تلويزيون تفاوت بگذاريم. و يک زماني بازيگران سينما ازموضع بالا به تلويزيون نگاه مي کردند در حالي که تلويزيون يک دوي ماراتن است و اگر درست در مسير آن درست حرکت نکنيم، بازنده ايم. **خودتان سريال را دنبال کرديد؟ -با اين که سر تصويربرداري هستم اما سريال را دنبال مي ‌کنم. اگر هم قسمتي را از دست بدهم يا تکرارش را مي بينم يا خلاصه اش را در روز جمعه تماشا مي کنم. **سريال همان گونه که انتظار داشتيد از آب درآمده است؟ -بله، بسيار نزديک به آن چيزي است که در ذهن داشتم. به نظر من ملکاوان نويد يک تغيير رويکرد در تلويزيون را مي دهد و نشانه اي از توانايي هاي ما در سريال ‌سازي است. استانداردهاي سريال ‌سازي در دنيا به سمت آثاري با قسمت هاي زياد رفته است و ما در ادبيات خودمان قصه هاي بسياري را براي دستمايه قرار دادن بابت ساخت چنين سريال هايي را داريم. صنعت سينما و تلويزيون شايد گران باشد اما بسيار تاثيرگذار است. **نظرتان درباره پخش ملکاوان از شبکه آي فيلم چيست؟ -به نظرم آي فيلم شبکه پرمخاطب قدرتمندي است. اتفاقاً سريال هايي که در شبکه هاي سراسري به خوبي ديده نمي شوند در بازپخش هاي آي فيلم مورد توجه قرار مي‌گيرند. **با بازخوردها و واکنش هايي از سوي مخاطبان رو به رو شده ايد؟ _اگر بخواهم درصدي حساب کنم، از نظرات و بازخوردهايي که در شبکه ‌هاي اجتماعي مي گيرم احساس مي ‌کنم که ۷۰ درصد بينندگان ملکاوان از آن رضايت دارندماجراي تلويزيون تسري پيدا کرده است. هم در نويسنده و کارگردان و فيلمنامه نويس. الان همه چيز تسري پيدا کرده است و امکانات فني يکسان است و قاب ها هم که همان قاب است و نمي توانيم بين سينما و تلويزيون تفاوت بگذاريم. و يک زماني بازيگران سينما از موضع بالا به تلويزيون نگاه مي کردند در حالي که تلويزيون يک دوي ماراتن است و اگر درست در مسير آن درست حرکت نکنيم، بازنده ايم. به هر حال تلويزيون عضوي از اعضاي خانواده است و آثار ماندگاري خلق مي کند که نمي توان آن را ناديده گرفت. يادم هست يکبار نقش مثبتي به نام مهدي را ايفا مي کردم و يک روز يکي از مخاطبان سريال گفت مادرم کنار سفره شام گفت نمي خواهد سفره را جمع کني، مهدي جمع مي کند. اين يعني تلويزيون در کنار اعضاء خانواده زندگي مي کند. **زمان تصويربرداري چه سختي هايي داشتيد؟ -در يک بخش کار که زمستان تصويربرداري شد و يک بخشي به تابستان خورد و کار ما بسيار سخت شد و در تابستان شمال و گرماي ملکاوان با لباس زمستاني تصويربرداري مي کرديم.در اين سريال همه بازيگران خيلي خوب درخشيدند مخصوصا خانم تاجيک که خودشان نويسنده کار هم بودند و چند نفر ديگر هم بسيار نقششان را خوب ايفا کردند. من از خانم فراهاني و آقاي مولايي همين توقع را داشتم که بازي خوب ببينم اما وقتي بازيگران جديد در تلويزيون را مي بينيد خوشحال کننده است. نسل جديد بازيگري تصورشان گفتن چند ديالوگ جلوي دوربين است، اما ما در ميان هنرمندان جوان را مي بينيم که بسيار برايشان کار شده است و خيلي پخته کار مي کنند که جاي خوشحالي دارد.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره