باشگاه خبرنگاران/ محمد نشاط با بررسي وضعيت سينما در سال ۹۸، از ناعدالتي بين سينماگران سخن گفت.
محمد نشاط که تاکنون تهيه کننده آثاري چون بهت، اين سيب هم براي تو، رنج و سرمستي، بي خداحافظي، پرتقال خوني، قرنطينه و هدف اصلي بوده است، در گفت و گويي به بررسي وضعيت سينماي سال ۹۸ و اتفاق هايي که اين هنر را به جايگاه کنوني رسانده پرداخت که متن آن را در ادامه ميخوانيد.
برخي از اهالي سينما معتقدند که اين هنر تقريبا به پايينترين سطح از لحاظ کيفيتي و مديريتي رسيده است. نظر شما چيست؟
اينکه سينما پس از گذشت چند دهه به اينجا رسيده نتيجه اتفاقات متعددي است. در مورد اکران، سالهاي زيادي است که نقد داريم و اتفاق مثبتي براي آن رخ نداده است. قبلا ارشاد به فيلمها درجه بنديهاي الف، ب، ج ميداد و نسبت به کيفيتهايي که داشتند نوع اکرانشان فرق ميکرد يعني آثاري با کيفيت «ج» در تهران نمايش داده نميشد، منتهي از زماني که از حوزه ارشاد خارج و به شوراي صنفي نمايش رسيد خروجيهاي منفي آن روز به روز بيشتر شد.
با بررسي اعضاي شوراي صنفي از سالهاي قبل تا به الان و با در نظر گرفتن اينکه شخص خاصي را خطاب قرار ندهيم، متوجه ميشويم که آن فرد يا افراد خودشان توليد کننده، تهيه کننده، سينمادار و پخش کننده هستند و به نوعي توليد به مصرف است پس انتظاري جز اين نخواهيم داشت، چون بهترينها مختص خودشان خواهد بود.
سالها قبل قرار شد از توليد فيلمي به دلايلي کناره گيري کنم و هنوز اين تصميم به قطعيت نرسيده بود، اما جالب اينجاست زماني که به ارشاد تلفن کردم و خواستم اطلاع دهم گفتند که فلان کارگردان در پيش توليد آن است! وقتي چنين اتفاقاتي رخ ميدهد انتظار چه چيزي ميتوان داشت؟! يعني پروژهاي که اعلام رسمي کناره گيري بنده روي آن نبوده در پيش توليد فرد ديگري قرار دارد.
و، اما همين امسال محمد حسين لطيفي فيلمي را در ترکيه کار کرد که پروانه ساخت نداشت و يک ماه پس از شروع فيلمبرداري آن را دريافت کرد! آيا به من اين امکان را ميدهند؟! نمونه ديگر کم عدالتي اينکه به يک سري فيلمهايي که حيا و شرافت در آنها نيست و با خانواده نميتوان مشاهده کرد پروانه ميدهند آيا اين امکانات به همه سينماگران تعلق ميگيرد؟
در بيشتر فيلمهاي اين سالها بخصوص سال گذشته، مجموع چند کليپ که فقط نامشان فيلم است را ميبينيم. بي حيا تر از اينکهاي کاش کافه و رقص داشت، چون حرفهايي در آنها زده ميشود که به مراتب بدتر و رکيکتر است.
در مورد پخش هم کارشناسانه نظر ميدهم چون مسئوليت دولتي من قبل از ورود به سينما، مديريت اجرايي نمايشگاه بين المللي خارج از کشور بود پس با نحوه پخش کالا آشنايي کامل دارم. اولين مقوله در پخش، تبليغ مناسب است که در اين مورد هم جاي سوال ميماند، آيا امکانات بخش خصوصي و دولتي عادلانه تقسيم ميشود؟ جواب منفي است، حتي آن امکاني که به بخش خصوصي داده ميشود کامل نيست و در آن اجحاف صورت ميگيرد. وقتي فيلمي که محتواي مناسب دارد در سکوت و به نوعي تحريم خبري از زمان توليد تا اکران بيايد و برود چه چيزي از اين سينما باقي ميماند؟ اما قابل تامل است که سينما جولانگاهي براي سخيف سازي و حمايت کامل در توليد و اکران آنها شده است.
مورد دوم وسعت پخش است که براي ارائه هر کالايي بسيار اهميت دارد. در سينما به برخي آثار صد سالن، به بعضي بسيار کمتر و آن هم به صورت چرخشي تعلق ميگيرد. شايد بگويند به فيلمهايي که کيفيت دارند سينماي بيشتري داده ميشود که در جواب بايد گفت "شما صبر کنيد فيلم اکران شود بعد براي تعداد سينماهاي آن تصميم گيري کنيد."
مورد سوم گرفتن سرگروه است بخصوص براي افرادي چون من که پشتوانهاي ندارم مشکل بزرگي است و باز هم در اين ميان افراد با نفوذ و قدرت برنده ميشوند.
بخش مديريتي سينما چگونه پيش ميرود؟
وقتي براي دريافت پروانه ساخت «پرتقال خوني» نزد سجادپور رفتيم با حرفهايي روبه رو شديم و سيروس الوند حرف ماندگاري زد که آن حرف صدور پروانه ساخت را به همراه داشت،.الوند گفت "مميز من ارشاد نيست بلکه پدرم است که مدير مدرسه کيميايي، کلاري، منفرد زاده، من و... بود که از آنجا ديپلم گرفتيم. پدرم هميشه ميگفت فيلمي را بساز که بتوانيد با خانواده آن را ببينيد." زمان ساخت «قرنطينه» که فيلمنامه آن چندين مرتبه رد شد و منوچهرهادي قصد داشت آن را کنار بگذارد، نزد محمود اربابي رفتم و گفتم فيلمنامه را شخصا مطالعه کنيد، چون دست به قلم هم هستيد . او خواند و هفته بعد پروانه صادر شد و فيلم را ساختيم و در جشنواره با بهترين اتفاقها روبه رو شد.
اما الان ديگر جايي براي فيلمهايي که حرف دارد، بي حيايي نميکند، تامل برانگير است و ... نيست و اين جاي تاسف و فکر دارد و به شخصه افتخار ميکنم اگر کم رنگ هم بشوم حداقل کار مبتذل و سخيف نساختم و نخواهم ساخت.
آيا در سينما فساد مسئوليتي وجود دارد؟
به شخصه و به طور مستقيم چيزي نديدم، اما همه اتفاقهايي که منجر به وضعيت کنوني و اسف بار شده از ارتباطات و رانت بازيها ميآيد که اگر نباشد قطعا وضعيت بهتر خواهد شد.
چرا اصرار به قويتر کردن بخش دولتي و تضعيف بخش خصوصي است؟
وقتي که پول و قدرت داريد آدمها و رابطههاي خودتان را وارد ميدان ميکنيد و قطعا کارها فارغ از کيفيت، به نفع شما پيش ميرود.
آيا قرعه کشي اکران اتفاق خوبي براي سينماست؟
امسال گفتند براي اکران فيلمها قرعه کشي گذاشته اند، در اين خصوص سيدضياء هاشمي يکي از بهترينهاي سينما حرف بسيار به جا و درستي زد که "اين خوب است اما به شرطي که باز هم در آن اعمال نفوذ نشود و قرعه کشي بي طرفانه انجام شود. اما من با تجربه بيش از سه دهه سينما، ميگويم در قرعه کشي هم اعمال نفوذ و قدرت ميشود."
وجود شوراي پروانه ساخت الزامي و نياز است؟
اگر فردي به کار خودش و مميزيها آشنايي کامل داشته باشد و آنها را رعايت کند لزومي به گذر از شوراي پروانه ساخت ندارد، چون بالاخره از کانال شوراي پروانه نمايش رد ميشود. اما اگر همه آدمها حرفهاي عمل نکنند و مميزيها را ندانند، شوراي پروانه ساخت ضريب اشتباه آنها را پايين ميآورد پس وجودش نياز است هرچند با وجود اين شورا فيلمهايي ميبينيم که نبايد ببينيم. در مقابل اثري با داشتن پروانه ساخت از پرده پايين ميآيد! اين تناقضات علامت سوال در ذهن ايجاد ميکند.
آيا سازمان سينمايي نياز به کوچک سازي دارد؟
من تخصصي در اين زمينه ندارم، اما به عنوان کارشناس و فعال سينمايي که عمر و سلامتي ام را در اين راه گذاشتم نظر ميدهم، چون هم سالها رفت و آمدهاي فراواني به فارابي داشتم و نتيجه نگرفتم و هم در پروانه ساخت و نمايش گير ارشاد افتادم. به نظرم مراکز مختلفي که شاخههاي سازمان سينمايي هستند باز هم به نفع آدمهاي خاصي عمل مي کنند و سال هاست در همه بخشهاي سينما فعاليت چند وجهي دارند.
به عنوان نمونه، آقاي تابش مدير فارابي بيايد و بگويد چقدر سوابق و عملکرد سينمايي دارد، به شخصه به اين بنياد چندين مرتبه فيلمنامه ارائه دادم که قبول نکردند حتي با خود تابش قرار ملاقاتهاي متعددي داشتم که او هم قول مساعدت داد اما عملي نشد! اما برويد و ببينيد همين فارابي به چه افرادي بودجه داده است!
متاسفانه اينقدر تهيه کننده، کارگردان، فيلمنامه نويس و ... حرفه اي، ولي بيکار در سينما داريم که بايد فداي بودجه بگيرهاي هميشگي شوند و با کمي بررسي، متوجه ميشويم با اعمال نفوذ وارد سينما شده اند و انگار بايد کار کنند. تا زماني که آدمهايي به سبب داشتن پستهاي مختلف، قدرت، نفوذ و پول هم دارند سينما از اين بدتر هم خواهد شد. اي کاش محصولات خوبي ارائه ميکردند تا بتوان از قدرت نمايي و نکات منفي شان چشم پوشي کرد.
براي بهبود وضعيت چه راهکاري پيشنهاد مي کنيد؟
بايد افراد بي طرف، با انصاف و با وجدان و کساني که نفعي نميبرند، تصميم گيرندههاي سينما باشند يعني از قدرت و عامل نفوذ فاصله بگيرند تا پويايي به همراه داشته باشند.
بازار