نماد آخرین خبر

قدیمی‌ترین تماشاخانه ایران کجا ساخته شد؟

منبع
فارس
بروزرسانی
قدیمی‌ترین تماشاخانه ایران کجا ساخته شد؟
فارس/ نخستين سالن آمفي تئاتر در ايران سال ۱۹۱۵ ميلادي در تبريز ساخته شده و در تهران نيز نخستين مکان مستقل نمايش «تماشاخانه تهران» بود که به عنوان مهم ترين مرکز نمايش تئاتر مطرح شد و بعدها به نام «تئاتر نصر» معروف شد.
يش از ورود به بحث تاريخچه تئاتر در ايران و جهان و اينکه بپردازيم از کجا و چگونه تئاتر وارد کشور ما شد، ابتدا مي بايست تفاوتي بين «نمايش» و «تئاتر» قائل شويم. در واقع در تعريف نمايش مي بايست به حرکات و اعمالي اشاره کنيم که براي نشان دادن موضوعي صورت مي گيرد مثل يک بازي که از غرايز بشري نشأت گرفته است و شامل تقليد، باز نمودن و نشان دادن است. اما «تئاتر» هنر دراماتيک است که پنج قرن قبل از ميلاد مسيح در آتن، يونان و روم پديد آمده و بعد هم در اروپا از قرون وسط تا بعد از رنسانس ادامه يافته است و در تعريف يک نظام سازمان يافته هنري داراي عناصري چون متن، نمايشنامه ، کارگردان، بازيگر و ... است. نخستين نمودهاي تئاتر همان جادو و جادوگري و رقص هاي اييني انسان اوليه در فرهنگ هاي مختلف است البته به شکل امروزي همان پنج قرن پيش نمود پيدا کرده است. ايران از جمله مناطقي بود که پيش از اسلام خواستگاه تئاتر شد و هنر نمايش از نخستين سده هاي شکل گيري مليت و سرزمين رخ نمود.شايد خيلي ها تئاتر را يک پديده مدرن با منشأ اروپايي بدانند اما ادبيات نمايشي و دراماتيک در تاريخ مدون ايرانن شکل گرفت و از دوران پادشاهان باستان و حتي بين مردم عادي روال شد از نمايش کمدي که باعث خنده پادشاهان و مسخره کردن مي شد تا نمايش هاي کنايي و برگرفته از وضعيت اجتماعي که از سوي طبقات ديگر جامعه اجرا مي شد. *نمايش پيش از اسلام؛ از پر سياووشان تا خيمه شب بازي و نقالي خيلي از مسائلي که از پژوهش هاي پيش از اسلام در اين باره مطرح شده سنديت قطعي تاريخي ندارند اما براساس آنچه موجود است، پايه نمايش ايراني بر مردم استوار بوده و اصل نمايشنامه ها هم انتقادي بوده اند چرا که استبداد در پادشاهان پيش از اسلام نمود زيادي داشته و هنرمندان با جنبه هاي لودگي و مسخرگي به کار مي پرداختند. شايد اولين نمايش ها به داستان سوگ سياوش و کين ايرج برگرفته از ادبيات کهن ايران و شاهنامه فردوسي برسد. براساس اين داستان شاهزاده اي جوان و نيک خو به ناپاکي متهم مي شود و او براي ثابت کردن پاکي اش مي بايست از آتش رد شود و علي رغم پاکي اش باز هم فرار مي کند و به دست افراسياب به قتل مي رسد. مردم در سوگ او نوحه ها و سروده ها داشته و يک آيين خاص برگزار مي کردند هر چند که با ورود اسلام به ماورالنهر به تدريج اين چهره آييني سياوش فراموش و شخصيت مذهبي او محو شد چرا که نماد مظلوميت و شهادت امام حسين(ع) بود که مردم برايش تعزيه ها برگزار مي کردند. بنابراين تئاتر پيش از اسلام شامل شاهنامه خواني، خيمه شب بازي، کمدي، تقليد، نقالي و ... در محيط هاي عمومي و خصوصي بود. فرمانروايان ايراني براي تفرج و گذران ساعت هاي تفريح خود از اين نوع برنامه ها استقبال ميکردند و پس از آن بود که روضه خواني و پرده خواني و تعزيه روي کار آمد. در قبايل پيش از اسلام هنوز اجتماع هاي چند نفره تشکيل و نقالي با توسعه عنصر کلام رخ مي داد و پس از مدت ها به صورت مکتوب در مي آمد . استفاده از صورتک و بازي در همين دوره راه افتاد و صحنه هاي گرد نمايشي با حضور مردم دور تا دور بازيگران و نقالان صورت مي گرفت. درتاريخ بخارا تأليف ابوبکر محمد بن جعفر النرشخي ، ترجمه ابونصر قبادي آمده است که مردم بخارا بر مرگ سياوش سخن مي گفتند و تعزيه برگزار مي کردند. شواهدي هم مطرح است که اسکندر همراه سپاهش حدود ۳۲۳ ق. م تعدادي نمايشگر هم همراه داشت. براساس يکي از روايت هاي عهده اسلامي که ابوريحان بيروني نقل کرده، جشن بر نشستن کوسه مرسوم بوده که بعدتر به «مير نوروزي» در زمان اسلام معروف شد و هنوز هم مطرح است که در برخي روستاها اجرا مي شود. تئاتر پس از اسلام؛ ناصرالدين شاه و ورود مظاهر غربي تئاتر به ايران تئاتر ايراني در دوره اسلام پيوند عميقي با تعزيه و واقعه عاشورا و کربلا و زندگي ائمه (ع) و پيامبران خورد بيشتر اين حوزه در قالب تعزيه نمود پيدا کرد. از قرن نوزده به تدريج تئاتر سنتي ايران شکل و محتواي تئاتر مدرن اروپايي پيدا کرد. در حاليکه نقالي هاي قرون نخستين اسالم بازنمايي اعمال قهرمانانه پادشاهان و پهلوانان ملي ايراني بود. همچنين تئاتر به مثابه تئاتر غربي از دوره ناصرالدين شاه به ايران آمد. پيش از سفرهاي ناصري به اروپا تنها يک سري نمايش هاي کوچه بازاري و تعزيه خواني، روحوضي در کشور مطرح بود و افرادي چون شيخ شيپور، کرنا و کريم شيره اي تئاترهاي بداهه اجرا مي کردند اما با رفتن ناصرالدين شاه به فرنگ و ديدن مظاهر پر تجمل اپراها و سالن هاي نمايش وضع در ايران هم فرق کرد. بنابراين ناصرالدين شاه دستور به اجراي تئاتر مدرن و تأسيس سالن نمايش در تهران داد هر چند پيش از آن تکيه دولت را براي اجراي تعزيه تأسيس کرده بود.به گفته‌ «الول ساتن» اولين فردي که به نضج و پيداش نهضت تئاتر ايران کمک کرد،ناصرالدين‌شاه قاجار در سال ۱۲۹۰ هجري بود. در همين دوره نمايشنامه هاي غير مذهبي هم به زبان فارسي در کشور نوشته و اجرا شد. ميرزاملکم خان در آن دوره نمايش هايي درباره اوضاع اجتماعي ايران نوشت و افرادي چون وزير خان لنکران نيز ترجمه هاي مشهوري کردند. *تاريخچه نمايش عروسکي نمايش عروسکي از دوره اسلامي تا چهار قرن اطلاعي در دست نيست اما از قرن پنج در آثار ادبي اسدي طوسي، خاقاني، نظامي و خيام ، واژگاني چون لعبته باز، خيال باز و .. مطرح شد. در ايران دو قسم «سياه بازي» و «خيمه شب بازي» بود. در خيمه شب بازي ، عروسک هاي پارچه اي و چوبي مستقيم حرکت داده مي شدند و در سايه بازي، سايه هاي عروسک ها در برابر منبع نور قرار مي گرفتند و با ني هاي نازکي حرک داده مي شدند. يکي از مهمترين بازي هاي عروسکي براي دوره شاه سليم عهد صفويه بوده که در دوره قاجاره هم به کمال خود رسيده است. بهاءالله از وزيرزادگان ايران درباره شرح اين امر از سوي شاه سليم خطاب به سلطان عثماني مطالبي در لوح رييس نگاه است. در عهد قاجار و زمان احمدشاه خيمه شب بازي مورد انتقاد قرار گرفت چون عروسک هايي شبيه احمد شاه و اطرافيانش ساخته شد و سر نخ آنها را کسي که لباس اروپايي داشته، گرفته است انها مي خواستند بگويند که سرنخ اين ها بدست خارجي ها است. در دوره ناصري بود که در محل دارالفنون تئاتري زير نظر ميرزا علي اکبر مزين الدوله داير شد. *تاريخچه تعزيه و اُفت و خيزهاي آن تعزيه يکي از انواع هنرهاي نمايشي سوگوارانه است که از دوره اسلامي به شکل مذهبي راه افتاد پيش از آن نيز در مراسماتي چون سوگ سياوش به حالت نوحه به مرگ سياوش سوگواري مي شد اما از دوره اسلامي اين روحيه عزاداري براي امام حسين (ع) و خاندانش در ايران و کشورهاي اطراف راه افتاد. دسته هاي عزاداري در اين دوره علم حمل مي کردند، سينه زني و سنج زني داشتند و با تعزيه خواني ماجراي کربلا را براي مردم نقل مي کردند همين امر بازيگران تعزيه را ايجاد کرد.در دوره صفويه از شبيه خوانان و تعزيه خوانان حمايت شد و کار آنها به يک حرفه بدل شد به طوريکه در ماه هاي محرم و صفر اين افراد مخصوص شبيه خواني مي کردند و دستمزد مي گرفتند. در دوره افشاريه که نادرشاه پادشاهي سني مذهب بود از اين نمايش شيعي قدري جلوگيري شد اما بعدتر از دوره زنديه نمايش ها ادامه يافت و در زمان قاجار دو مرتبه بسط يافت و در دوره ناصرالدين شاه به اوج رسيد. در اين زمان تکيه دولت معروف ترين تکيه بود که با تشريفات تعزيه خواني در آن صورت مي گرفت. اواخر عهد قاجار نيز قهوه خانه نايب علي و پايگاه هايي مثل باغ ايلچي به ظهور تماشاخانه هاي رسمي دامن زد و اولين انها تئاتر فرهنگ بود که به اسم مسعود ميرزا ظل السلطان و بعدها با اعضاي علي اکبر داورفر، فهيم الملک، سيد علي نصر بعدها به وزارت فرهنگ تبديل شد. سيدعلي نصر در آن دوره عضو تئاتر ملي شد که آن را عبدالکريم محقق الدوله در سال ۱۳۲۹ راه اندازي کرد و از اينجا شد که لاله زار مرکز فعاليت هاي تئاتر تهران لقب گرفت. پس از آن در سال ۱۳۳۴ ، سيدعلي نصر با بازگشت از سفر اروپا ، کمدي ايران را تأسيس کرد که اولين موسسه منظم تهران شد و وزارت تئاتر ايران، اين تئاتر را به رسميت شناخت افرادي چون رفيع حالتي، فضل الله بايگان، غلامرضا فکري، علي اصغر گرمسيري و ... فن هنرپيشگي را آنجا آموختند. بنابراين در همين دوره در لاله زار و قلب تپنده کافه ها، تماشاخانه تهران از ساختمان گراند هتل زاييده شد ، نصر پس از آن از تماشاخانه تهران رفت و احمد دهقان مدير اين تماشاخانه شد و اين تماشاخانه نخستين و مهمترين مرکز نمايش تهران شد. اواسط دهه ۱۳۳۰ با افول لاله‌زار ، تماشاخانه تهران در حريق سوخت و برادران والا از دوستان دهقان ، کار اين تماشاخانه را ادامه دادند اما تصميم داشتند سالن سينما بسازند که اتفاق نيافتاد و جواني به نام شروان تماشاخانه را بازسازي کرد. افتتاح مجدد سالن با فوت سيد علي خان نصر همراه شد و به همين دليل نام اين تماشاخانه به تئاتر نصر تغيير کرد. تئاتر نصر با يک اجراي موفق در حضور محمدرضا پلهوي و فرح در سال ۱۳۴۱ افتتاح شد اما پس از آن دو مرتبه دچار افت و خيز شد تا اينکه در سال ۱۳۶۰ خود را سرپا کرد و در سال ۶۷ نمايشي از جنگ تحميلي آخرين پرده هايش را تشکيل داد و تا امروز هم متروکه باقي مانده است. *تماشاخانه هاي پر قدمت تهران؛ تاريخ راه اندازي تئاتر ملي در تاريخ تئاتر ايران تماشاخانه هايي چون عمارت گراند هتل در لاله زار که بعد به تماشاخانه تهران بدل شد و مرحوم علي حاتمي در سريال هزار داستان از اين عمارت استفاده کرد، تئاتر نکيسا و جامعه باربد که هر دو به منزله مدرسه براي هنر پيشگان تئاتر محسوب مي شد. افرادي چون ميرسيف الدين کرمانشاهي و علي دريابيگي از مسئولان اوليه پيدايش مدارس هنرپيشگي در ايران بودند. در سال ۱۳۲۹ قمري نخستين مکان مستقل نمايش در ايران با نام تئاتر ملي به رياست عبدالکريم خان محقق الدوله داير شد که بودجه خود را از محل خيريه آموزش و پرورش تأمين ميکرد از اين دوره مقامات رسمي و مردمي به سمت تئاتر گرايش پيدا کردند و تئاتر توانست نظر علاقه مندان را جلب کند عده اي دانشجويان براي تحصيل تئاتر به خارج رفتند و بناي تئاتر نوين ايران را گذاشتند. *اولين سالن آمفي تئاتر ايران در تبريز «محله آراميان» يکي از محله‌هاي ارمني نشين شهر تبريز است که در منطقه ارمنستان داخلي در مرکزشهر واقع شده‌ و به کليساي مريم مقدس راه ارتباطي دارد. کوچه پستخانه قديم از کوچه‌هاي معروف آن است. «سالن تئاتر آراميان» در سال ۱۹۱۵ ميلادي و توسط مسيو آراميان که خود يکي از بازيگران و مترجمان نمايش بود، در تبريز به عنوان اولين سالن آمفي تئاتر در ايران تاسيس شد. خيلي از پژوهشگران فاصله سال هاي ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ را به دليل رشد تئاتر و نبود تلويزيون، محدود بودن راديو، کم توجهي به مطبوعات و توليدات ضعيف سينمايي دوران صحنه و رشد و بالندگي تئاتر ناميده شد. بخشي از مردم در آن دوره تئاتر را تنها براي سرگرمي و بخشي مسائل سياسي دنبال مي کردند چرا که تئاتر مي توانست ظرفيتي بالقوه براي تبليغ سياسي پيش از انقلاب باشد. گروه تئاتر ملي در همين دوران با هدف دستيابي به نمايش هايي با هويت ايراني و به سرپرستي شاهين سرکيسيان و پايه گذاري افرادي چون عباس جوانمرد و علي نصيريان راه اندازي شد. بازيگراني چون رقيه چهره آزاد، عصمت صفهوي در آن دوره فعال شدند و نوشته هاي فارسي ايراني در اين دوره خيلي رونق گرفت. *برشي از تئاتر پس از انقلاب؛ از رکود تا درخشش جشنواره فجر پس از انقلاب اسلامي ايران هنوز چهره هاي مبارز و متعهد پا به عرصه صحنه ننهاده بودند هر چه بود خامدستي بود و هويتي پوشالي از غرب اما در هر حال تئاتر معاصر انقلاب در زمان حيات امام با رهبري رهباني امام شکوه يافت و امام خميني(ره) هميشه اصحاب تئاتر را ابتذال نهي و نفي مي کرد اما در عين حال هم روي آوري به نويسندگان متعهد غرب را هم نفي نمي کرد نويسندگاني که خود از فشار جهنمي غرب اثاري منتشر مي کردند. در اين سال ها هنرمندان حرفه‌اي تئاتر يا راهي سينما و تلويزيون شدند يا اين کار را به کلي کنار گذاشتند. چند نفر نيز تن به مهاجرت دادند. با اين همه در سال ۵۸ در مجموع ۲۳نمايش در تهران به صحنه رفت. در سال بعد نيز ۱۹ نمايش و در سال ۶۰ نيز تنها ۱۶ نمايش در تالارهاي تهران به اجرا در آمد اما با از سال ۶۱ با روي کار آمدن مسئولان جديد و سياست گذاري‌هاي مرکز هنرهاي نمايشي توليدات تئاتري رو به افزايش گذاشت و با برگزاري جشنواره‌هاي مختلف تئاتري آمار توليدات بالا رفت. کي از اتفاقات خوب تئاتر پس از انقلاب را مي توان جشنواره بين المللي تئاتر فجربه شمار آورد که معياري براي ارزيابي تئاتر ايران شد. اين جشنواره در پنج سال نخست به اجراي نمايش هايي با مضامين جنگ و انقلاب و مسائل اجتماعي پرداخت اما بعد تر نمايش هايي از خياباني تا سنتي و کودک نيز بدان اضافه شد. سال طلايي تئاترايران پس از انقلاب سال ۶۸ با اجراي ۶۸ نمايش در تهران ، برپايي جشنواره تئاتر فجر و جشنواره هاي استاني، منطقه اي ، جشنواره تئاتر سنتي آييني، نشست هاي شبانه با اساتيد ، بررسي تئاتر ايران با حضور ديگر کشورها و ... بود. اما تئاتر در سال ۱۳۷۳ دچار رکود شد و تنها پانزده نمايش در اين سال به صحنه رفت با اين حال جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفت و گروه هاي تئاتر خياباني تشکيل شدند. در همه اين دوران ها هم تعداد نمايش ها و هم جشنواره هاي تئاتر کشور و هم سالنها در شهرهاي مختلف و تهران افزايش داشته است. براساس تحقيقات انجام شده در طول ‌سال هاي ۶۱ تا ۷۰، بيست‌ و دو تالار، از سال‌هاي ۷۱ تا ۷۹، نوزده تالار و از سال ۷۶ به بعد سي‌وپنج تالار در تهران و شهرستان‌ها ساخته که البته در دهه هشتاد اين تعداد بيشتر شده است. هنرمندان تئاتر در طول سال‌هاي پس از انقلاب علي‌رغم همه کمبودها و در هر شرايطي کوشيده‌اند چراغ تئاتر را روشن نگه‌دارند و در اين دوره و شرايط کرونايي که در طي چند ماه گذشته سالن هاي تئاتر بسته شده باز هم هنرمندان مشغول هستند تا راهي براي باز کردن اين مسير پيدا کنند و چراغ تئاتر را روشن نگه دارند.
#باهم_شکستش_مي‌دهيم ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره