نماد آخرین خبر

درک بوگارد؛ «پیشخدمت» مشهور سینمای جهان

منبع
سينماپرس
بروزرسانی
درک بوگارد؛ «پیشخدمت» مشهور سینمای جهان
سينماپرس/ سر درک بوگارد متولد ۲۸ مارس ۱۹۲۱ و متوفي در ۸ مه ۱۹۹۹؛ بازيگر انگليسي و يکي از محبوب‌ترين بازيگران نقش اول مرد بريتانيا در دهه ۵۰ ميلادي بود. درک بوگارد از سال ۱۹۳۹ فعاليت حرفه‌اي خود را آغاز کرد و در ۱۹۹۲ موفق به دريافت لقب شواليه شد. وي با نام اصلي جولز گاسپار اولريک وان دن بوگارد به دنيا آمد. پدرش، هلندي الاصل و دبير بخش هنر تايمز لندن بود و مادرش بازيگر. تحصيلاتش را در مدرسه آلن گلن اسکاتلند و کالج دانشگاه گلاسکو به پايان برد. زماني که مشغول آموزش بازيگري بود، به عنوان صحنه آرا و تصويرگر تبليغاتي نيز کار مي کرد. در ۱۹۳۹ وارد تآتر شد. در همان سال در فيلم کمدي جرج فورمبي به عنوان سياهي لشکر جلوي دوربين رفت. پس از خدمت در ارتش، طي جنگ جهاني دوم، کار حرفه اي خود را آغاز کرد. در صحنه ي تاترهاي لندن مورد توجه قرار گرفت و به خدمت کمپاني فيلم سازي «رنگ» در آمد. خيلي زود در سينما جا افتاد. در اغلب نوع هاي سينمايي از تريلر گرفته تا کمدي و ملودرام هاي تاريخي بازي کرد. بوگارد ،بازيگري زيرک و حساس بود که قابليت هاي گوناگونش را در فيلم هاي پيش پا افتاده به نمايش گذاشت. تا اين که در دهه ي ۱۹۶۰ با نقش هاي پيچيده در «قرباني» بازيل ديردن و نقش اصلي «پيشخدمت» جوزف لوزي به شهرت رسيد. بعضي فيلم ها هستند که درس کارگرداني اند، درس فيلم برداري دقيق و صحيح اند، درس فيلمنامه نويسي اند. درس بازيگري اصولي اند. پيشخدمت جوزف لوزي يکي از آنهاست .فيلم بر اساس فيلمنامه اي از هارولد پينتر ساخته شد. «پيشخدمت» ،داستان سقوط تدريجي مردي به نام توني با بازي جيمز فاکس است. يک آريستوکرات که به تازگي از آفريقا برگشته و براي مدتي که قرار است در لندن اقامت کند يک خدمتکار مرد استخدام مي کند. در ابتداي فيلم توني با هوگو برت با بازي عالي و درخشان درک بوگارد، مصاحبه و انتظاراتش را از او مطرح مي کند. توني مدام از يک پروژه عظيم شهرسازي در آفريقا حرف مي زند اما حتي بلد نيست چاي درست کند و برت همه آن چيزي است که مي توان از يک مستخدم انتظار داشت: کارا، تميز، با سليقه، مطيع و آشپزي عالي است. بين او و سوزان نامزد توني يک رقابت آشکار آغاز مي شود.در صحنه هاي آخر فيلم رابطه اين دو هر چه بيشتر شبيه رابطه زن و شوهرهاست. در پايان برت هنوز ظاهرا مستخدم است با اين تفاوت که خانه ديگر شکوه و زيبايي سابق را ندارد و توني هر روز بيش از پيش در دام الکل گرفتار مي شود . فيلم داستان غلبه زشتي بر زيبايي و تاريکي بر روشنايي است. بوگارد براي «پيش خدمت» و بعدتر، «نازنين» جايزه بهترين بازيگر آکادمي سينمايي انگلستان را برد. از اواخر دهه ۱۹۶۰ تا اواخر دهه ۱۹۷۰ در فيلم هاي بين المللي از جمله «نگهبان شب» ليلياناکاواني و «پروويدانسِ» آلن رنه خوش درخشيد. اوج کارش بازي در مرگ در ونيز لوکينو ويسکونتي بود. داستان فيلم درباره سفر پروفسوري مشهور به نام گوستاو ون آشنباخ با بازي درک بوگارد به ونيز است که در هتل محل اقامتش فريفته پسر بچه اي نوجوان با بازي بيورن اندرسون مي شود . فيلم با نمايش پروفسور سوار بر کشتي و در راه عزيمت به ونيز و موسيقي اعجاب انگيز گوستاو مالر آغاز مي شود. برت لنکستر بازيگر مطرح آمريکايي بسيار مشتاق ايفاي نقش گوستاو بود اما براي اين نقش درک بوگارد انتخاب شد . درک بوگارد در ۱۹۶۰ آلبوم «ترانه‌هاي براي عشاق» را براي کمپاني «دکا» ضبط کرد که بهترين قطعه‌اش «روزي مه‌آلود در لندن» کار کلاسيک جرج و آيرا گرشوين بود. با اين‌که «ترانه‌هاي براي عشاق» بيش‌تر دکلمه است تا آواز، اما اجراهايش آن‌قدر عالي هستند که بتوان به عنوان موسيقي آنها را شنيد. در اوايل دهه ۱۹۹۰، پس از دوازده سال دوري از سينما، در آخرين فيلمش، «بابا نوستالژي» بازي کرد. در ۱۹۹۲ لقب «سر» گرفت. چند رُمان و خاطراتش را در کتاب هاي «يک سورچي صاعقه زده » در سال ۱۹۷۷ و « مارها و نردبان ها در سال ۱۹۷۸ و« يک آدم منظم» ۱۹۸۳ نوشته است. بوگارد را شايد بتوان يکي از بهترين و کامل ترين بازيگران بر روي صفحه نمايش داست. او محترم و با درک مشترک با همه بازيگران روي صفحه نمايش مسحور ترين اتفاقات را روي صحنه مي آفريد. آشفتگي مخفي و انتقال عذاب و نشان از تزلزل ، شخصيت يک مرد متناقض و نمايش اعتراض آميزي از فرسايش را به شکلي کاملا باور پذير در بازي هايش اجرا مي کند. کيفيتي که بوگارد در فيلم هايش ارائه مي کند پيوند صميمانه او با دوربين را نشان مي دهد.