ميزان/ بازيگر «شاهرگ» گفت: در صحنهاي که فرخ بايد بمب را خنثي کند، بايد از قوه تخيلم بهره ميگرفتم، زيرا من هيچگاه بمب را از نزديک نديده بودم. سعي کردم از قوه تخيلم استفاده کنم و خودم را در موقعيت خنثي کردن بمب قرار دهم.
طبق اعلام روابط عمومي سيمافيلم، عباس غزالي را مخاطب تلويزيون با سريالهاي پرمخاطب «رستگاران» و «وضعيت سفيد» به خوبي ميشناسد. او براي حضور در فيلم سينمايي «اعترافات ذهن خطرناک من» کانديداي دريافت جايزه سيمرغ بلورين بود. غزالي اين بار در سريال «شاهرگ» ساخته سيد جلال اشکذري و به تهيه کنندگي محمدرضا شفيعي به ايفاي نقش جواني ميپردازد که مدتي با گروهک منافقين همکاري داشته و با آشنايي با نيات آنها تلاش ميکند در جهت خنثي کردن نيات شوم منافقين به همکارانش کمک کند.
غزالي درباره نزديک شدن به فضاي دهه ۶۰ و نقش «فرخ فهيمي» گفت: من خودم متولد سال ۶۳ هستم و طبيعتا از داشتههاي خودم نميتوانم براي نزديک شدن به فضاي آن سالها استفاده کنم؛ از اين جهت براي رسيدن به نقش فرخ که جوان بالغي است و بايد در دل حوادث و التهابات آن سالها حضور داشته باشد به منابع موجود کتاب و خاطرات افراد از جمله دوستان و آشنايان، آثار مستند، عکسهاي آن دوران و فيلمهاي سينمايي که در اين حوزه ساخته شده بود مراجعه کردم و از آنها بهره گرفتم. براي رسيدن به کاراکتر با تمام اين اطلاعات به فيلمنامه رجوع کردم که بتوانم بهتر با اين نقش آشنا شوم. طبعاْ نشستن پاي صحبت خاطرات افراد از آن روزهاي ملتهب براي نزديک شدن به کاراکتر و خلق شخصيت بسيار موثر است. در کل از هر پتانسيلي که بتواند من را به نقش نزديکتر کند و از خودم دور کند استفاده ميکنم. تعامل خوبي با تهيه کننده و کارگردان داشتم و درباره فرق و گروهکهاي مختلفي که در دهه ۶۰ فعال بودند تحقيق کردم و از منابعي که در اينترنت بود نيز استفاده کردم.
سفر در زمان از شگفتيهاي بازيگري است
وي ادامه داد: هيچ حرفهاي وجود ندارد که شخص بتواند در زمان حال، گذشته و آينده سفر کند و بازيگري اين امکان را براي بازيگر فراهم ميکند که يکي از شگفتيهاي اين حرفه است و براي من بسيار جذاب و دوست داشتني است.
بازيگر نقش «فرخ» درباره ديدن فيلمهاي سينمايي که درباره التهابات دهه شصت ساخته شده است، گفت: فيلم «سيانور» را در جشنواره فيلم فجر ديدم و يکي از آثار موفق در حوزه التهابات دهه ۶۰ است که برايم بسيار جذاب بود و به کارگردانش هم براي کار خوبش تبريک گفتم. بازيها در آن کار بسيار خوب بود و همه اجزاء فيلم از نظر من بسيار خوب بود. فيلم «ماجراي نيمروز» هم از آثار در اين حوزه است که من آن فيلم را هم ديدم.
ايجاد ترديد بين شک و واقعيت براي مخاطب
غزالي درباره پيچيدگيهاي شخصيت «فرخ فهيمي» و نحوه بازياش در ايجاد سوال براي مخاطب، گفت: فيلمنامه را که ميخواندم در حين خوانش، رفتارهاي فرخ برايم جذاب بود و تلاش کردم در بازي هم به گونهاي ايفاي نقش کنم که سوال براي مخاطب ايجاد شود و براي بيننده ايجاد شک و شبهه و ايجاد چالش کند. تلاش کردم به گونهاي بازي کنم که مخاطب بين واقعيت و شک دچار ترديد شود. طراحي داستان هم بسيار براي ايجاد اين شک کمک ميکند. از ابتداي داستان، فرخ از زندان اوين به دليل فعاليت در سازمان منافقين خارج ميشود و در موقعيتهايي قرار ميگيرد که به دوستانش در خنثي کردن توطئه و رفع موانع کمک ميکند، اما با رفتارهايش بيننده را گيج ميکند.
طراحي شناسنامه براي خلق شخصيت
وي درباره نحوه بازياش براي ارائه شخصيت فرخ و فاصلهگذاريهايي که در بازي رعايت کرده است، گفت: براي بازي در هر نقشي يک شناسنامه براي آن طراحي ميکنم. براي فرخ هم با مشورت کارگردان المانهايي را طراحي کردم؛ از جمله اين که در ارائه نقش يک فاصلهگذاري در اداي ديالوگها، جملات و گفتگوها را رعايت کردم همچنين خودکار، عينک و بازي با چشم در لحظات مختلف و سکوتهاي متفکرانه براي فرخ در نظر گرفتم. در کل تلاش کردم به کمک کارگردان شخصيتي که روي کاغذ خلق شده بود را براي مخاطب قابل باور کنم.
دراماتيزه کردن آثار تاريخ معاصر بسيار مهم است
بازيگر سريال «مادرانه» درباره سختيهاي بازي در سريالهاي تاريخ معاصر نسبت به کارهاي اجتماعي گفت: بازي در هر دو گونه را در کارنامهام دارم؛ بالاخره کار در سريالهايي که سنديت تاريخي دارد سخت است. افرادي که آن مقطع زماني را ديده و تجربه کردند، زندهاند و مورد قضاوت بيشتري قرار ميگيريم، اما در کار اجتماعي هم به همان اندازه در معرض قضاوت هستيم، زيرا قرار است معضلي را به نمايش بگذاريم که ممکن است افراد با آن درگير باشند و اگر خطا کنيم براي مخاطب قابل باور نميشود و به اصطلاح مخاطب کار را پس ميزند. در ژانر تاريخ معاصر نگارش فيلمنامه و توجه به تمام زوايا و ارائه اطلاعات درست بسيار اهميت دارد؛ البته نبايد اين مهم را از ياد ببريم که براي خلق موقعيت و ارائه قصه نياز به دراماتيزه کردن وقايع است که اگر در نظر گرفته نشود کار ديگر قصهگو نيست و تبديل به يک اثر مستند خواهد شد.
بهرهگيري از قوه تخيل
وي درباره بهرهگيري از قدرت تخيل در ارائه نقش «فرخ» گفت: از قدرت تخيل در ارائه درست شخصيت فرخ استفاده کردم. براي مثال در صحنهاي که فرخ بايد بمب را خنثي کند، بايد از قوه تخيلم بهره ميگرفتم، زيرا من هيچگاه بمب را از نزديک نديده بودم. با علم به اين که اين بمب کاملا فانتزي است و قدرت تخريب ندارد، اما سعي کردم از قوه تخيلم استفاده کنم و خودم را در موقعيت خنثي کردن بمب قرار دهم. با اين جايگزيني ذهني، دستهايم به واقع سر صحنه عرق کرد و نياز به گريم پيشاني نبود، چون خودم را در موقعيتي قرار داده بودم که به طور طبيعي پيشانيام عرق ميکرد.
برملا شدن نيت «فرخ»
بازيگر «زمان شوريدگي» درباره فعاليتهاي بازيگري در آينده گفت: ما ۹ ماه مشغول کار در سريال «شاهرگ» بوديم که به تازگي شايد نزديک به يک هفته است که بازي در اين پروژه به پايان رسيده است، زيرا به يک وقفه دو ماهه به دليل شيوع کرونا برخورد کرديم. به همين دليل فعلا برنامهاي براي آينده در نظر نگرفتم. خدا را شکر با پخش سريال «شاهرگ» شاهد بازخورد خوب از سوي مخاطبان هستم. پيشنهادم به مخاطب اين است که سريال را دنبال کنند. «فرخ» داراي پيچيدگيهايي است که همچنان با آن روبرو ميشوند و در آخر از نيت فرخ پردهبرداري ميشود. من تمام تلاشم را براي باورپذير کردن نقش به کار بستم؛ اميدوارم بتوانم جواب اعتماد مخاطب را بدهم و مخاطب از کار من راضي باشد.
بازار