باشگاه خبرنگاران/ روزگاري براي بدخواهان همسرش چاقو ميکشيد؛ حالا کار به جايي رسيده که دست روي او و مادرش بلند ميکند.
ماجراي رفتنش به زندان بي ربط به تب تند عشقش نبود. موزيک عاشقانه و هيجاني گذاشته بود و ميخواست با سلاح گرم و سرد نشان دهد، نميگذارد کسي سراغ همسرش بيايد. يک سال بعد از اين اتفاق همسرش -سويل خياباني- در دادگاه رسانه براي شکايت از محسن افشاني ديده شد. اينکه دقيقاً چه ميان اين زن و شوهر گذشته است، مشخص نيست.
سويل خياباني از محسن افشاني شکايت کرد؛ من و مادرم را کتک زد!
ظاهراً ديگر خبري از آن عشق قديمي ميان بازيگر مشهور و همسرش نيست و رابطه اين دو به جايي رسيده که درگيري فيزيکي ميان طرفين شکل گرفته و حتي آقاي بازيگر، دست روي مادر زنش بلند کرده است! اين موضوع را سويل خياباني در يکي از گفتوگوهايش مطرح کرد.
اگر تصاوير اينستاگرام محسن افشاني را همين حالا چک کنيد، هنوز تصاوير او با همسرش در اين صفحه موجود است. تصاويري که هر کس نگاه کند، گمان ميکند با عاشق و معشوقي مواجه است که نظيرشان کمتر آمده اما اينگونه نيست. در پس اين نمايش پر زرق و برق، يک رابطه هيجاني پنهان شده است. هيجاني که يک روز به سمت عشق و روزي ديگر به سمت نفرت غش ميکند.
در شوي اينستاگرامي آقاي بازيگر عشق و علاقه بارها نمايان شده بود؛ اما خبري از روزهاي ناخوشي اين رابطه نبود. اگر زندگي افشاني مانند صفحه اينستاگرامي او بود، ممکن نبود چنين دعوا و درگيري شکل بگيرد و کار به شکايت و درگيري فيزيکي بکشد.
حالا ديگر نميتوان مشکلات خانوادگي را سانسور کرد. همسر مصاحبه ميکند و آقا هم در همان اينستاگرام شيپور جنگ مينوازد. افشاني در جديدترين پست اينستاگرامي خود پس از مصاحبه سويل خياباني نوشت:
واکنش اينستاگرامي محسن افشاني به شکايت همسرش
«مبارزه واسه ورزشکاراس
جنگ واسه جنگيا...
ببين
مبارزه برد و باخت داره
ولى
جنگ يا دو سر سوخته يا برد برد...
من جنگ رو ترجيح ميدم.
حالا نتيجه اش هرچى ميخواد باشه...!
منوّر بزن!
والسّلام»
ضد و نقيضهاي اين چنيني در رفتار و روابط زناشويي بازيگران، بارها و بارها ديده شده است. بسياري از کساني که مدعي سردمداري فرهنگ و هنر کشور هستند، توان مديريت خانواده خود را ندارند و بيش از خبر ازدواج، حواشي طلاقشان خبرساز ميشود. کساني که الگوي جامعه براي جوانان به حساب ميآيند، در پس ويترين جذاب زندگي شان، تاريکي مطلق از مشکلات خانوادگي ديده ميشود.
بارها شده است که بازيگران همراه با همسرشان به رسانهها ميآيند و از شيريني روابطشان ميگويند؛ اما با گذشت زماني کوتاه، قطع ارتباط طرفين سوژه رسانهها ميشود. وقتش رسيده است که روزهاي خوش زندگي اين هنرمندان هم مانند روزهاي تاريکشان سانسور و از حضور هرچه بيشتر آنها در رسانهها جلوگيري شود. کساني که از هر رسانهاي براي بيان زندگي شخصيشان استفاده و با آن جلب توجه و حتي درباره همه موضوعات اظهار نظر ميکنند، بايد خود را مانند مردم ببينند؛ در جايگاه خود صحبت کنند و اين قدر به فکر زيبا نشان دادن زندگي معمولشان نباشند.
مردم حق دارند حقيقت را بدانند و تصورات واهي را در ذهن خود نپرورانند. ماجراي درگيري محسن افشاني و همسرش بيش از هر چيز به مردم ثابت ميکند که وقت الگو قرار دادن زندگي اين مدل از هنرمندان به پايان رسيده و بايد اين حقيقت را درک کرد که سلبريتيها چيزي بيش از مردم در وجودشان نيست؛ حتي شايد چند گام از آحاد جامعه عقبتر هم باشند.
بازار