مجریهای جنجالآفرین صدا و سیما

خراسان/به بهانه ماجراي حاشيهساز مجري شبکه يک، از مجريهايي گفتيم که يک شوخي يا کنايه، کار دستشان داد و با «عبدالرضا اميراحمدي» درباره جزئيات برکنارياش گفتوگو کرديم
صحبتهاي «عبدالرضا اميراحمدي» مجري شبکه يک بر روي آنتن زنده درباره قهرماني پرسپوليس و حتي عذرخواهي عجيبش بابت آن ماجرا در چند روز اخير حاشيههاي زيادي را به وجود آورده است. او که از مجريان با سابقه تلويزيون است، چند روز قبل در برنامه «صبح بخير ايران» از قهرماني تيم فوتبال پرسپوليس با کنايه سخن گفت و قهرماني سرخها را به دخالت وزير ورزش ربط داد. اين ادعا به اعتراض تيم پرسپوليس و تهديد شکايت از صداوسيما منجر شد که در ادامه، شبکه يک را به عذرخواهي و در نهايت، برکناري مجري باسابقهاش واداشت. حرفهاي جنجالبرانگيز مجري با سابقه شبکه يک را بهانهاي کرديم تا از چهرههايي ياد کنيم که يک شوخي، اظهار نظر، کنايه و... کار دستشان داده است. علي ضيا، حياتي، حسين کلهر و ... در اين دسته جاي ميگيرند. در اين پرونده سعي کرديم ماجراي حاشيهسازي چهره ها را روايت کنيم و از سرنوشت چهرههاي جنجالساز بعد از آن ماجراها بگوييم. يک گفتوگو هم با «عبدالرضا اميراحمدي» داشتيم که او براي اولين بار درباره جزئيات ماجرايي که به تازگي به وجود آورده، صحبتهاي جالبي مطرح کرد. البته اميدواريم هم مجري ها دقت بيشتري داشته باشند تا باعث رنجش ديگران نشوند، هم مخاطب و صداوسيما در حدي شوخي و کُري ها را به رسميت بشناسند تا برنامه ها رسمي نباشند. اين که براي يک شوخي و کري ورزشي يک مجري اخراج شود باعث مي شود همکارانش دست به عصا شوند و جذابيت برنامه ها کم شود.
شوخي نابهجا با لوگوي استقلال
چه کسي؟ حسين کلهر
ماجرا چه بود؟
وقتي خبر توقيف لوگوي استقلال به دليل يک بدهي چند ميليوني به شرکت ثبت منتشر شد، هيچکس تصور نميکرد که اين خبر، عاملي براي يک جنجال بزرگ باشد؛ مجري برنامه سلام صبحبخير اما کاري کرد که احساسات هواداران آبي حسابي برانگيخته شود. حسين کلهر وقتي مجري مقابلش خبر توقيف لوگوي استقلال را خواند، با بيان ترديد درباره اينکه نميداند حرفش را بزند يا نزند، گفت: «به مسئولان استقلال توصيه ميکنم اگر اين لوگو به مزايده گذاشته شد و خواستند لوگوي جديد طراحي کنند، اينقدر سوراخ در لوگو نگذارند و کاري کنند سوراخهايش کم شود.» همين يک جمله بازتاب زيادي داشت و باعث شد بسياري از هواداران استقلال دربرابر اين مجري و صداوسيما موضعگيري کنند. آن زمان حتي باشگاه استقلال هم در بيانيه اي به اين موضوع واکنش نشان داد. در اين بيانيه آمده بود: «با توجه به سابقه اين رفتارهاي سخيف توسط مجريان مختلف تلويزيوني، باشگاه استقلال همکاري خود را با اين سازمان قطع خواهد کرد».
در نهايت چه شد؟
او در ويدئويي که در اينستاگرامش منتشر کرد ، گفت: «من به خاطر کري با کارگردان و تهيهکننده برنامه که استقلالي دوآتشه هستند، شوخي کردم. درواقع اين کريها از پشت صحنه به جلوي دوربين کشيده شد. از همه عوامل باشگاه استقلال عذرخواهي ميکنم و واقعا نميخواستم شما را ناراحت کنم». او بعد از مدتي که آب از آسياب افتاد، خيلي راحت به اجراي تلويزيوني برگشت.
ابراز علاقه به خواننده آنطرف آبي
چه کسي؟ محمدرضا حياتي
ماجرا چه بود؟
«تماس گرفتند، گفتند فعلا نياييد. من هم گفتم چشم!» اين اتفاق بعد از روزهايي افتاد که حياتي صداي يک خواننده آن طرف آبي را صداي سالها خاطره خواند که هنوز هم گوش ميدهد و لذت ميبرد. جملاتي که فضاي مجازي را ترکاند و براي آقاي حياتي گران تمام شد. بعد از اين ماجرا، حياتي در گفتوگو با روزنامه هفت صبح خاطرنشان کرد که از آن روز به بعد تلويزيون نرفتهام چون تماس گرفتند و گفتند فعلا نياييد، من هم گفتم چشم.
در نهايت چه شد؟
محمدرضا حياتي تابستان سال ۹۴ بازنشسته شده بود و بعد از آن با دستور مسئولان صداوسيما همچنان به کارش در اجراي اخبار ادامه ميداد. آنطور که او در گفتوگوي اخيرش بيان کرده، مديران صدا وسيما اگر بخواهند، او به اجراي اخبار برخواهد گشت.
عذرخواهي که جنجاليتر شد
چه کسي؟ عبدالرضا اميراحمدي
ماجرا چه بود؟
همهچيز از صبح روز ششم مرداد شروع شد. اميراحمدي در گفتوگوي زنده بخش ورزشي برنامه صبحبخير ايران با کنايه به مسعود سلطانيفر، قهرمانيهاي پرسپوليس را به صورت غيرمستقيم حاصل حمايتهاي وزير ورزش از اين تيم دانست و گفت: «دست بابا مسعود درد نکند». اين حرف اما پايان کار نبود. علاوه بر اعتراض گسترده هواداران پرسپوليس در فضايمجازي، مسئولان و مربيان اين تيم هم به شوخي اميراحمدي واکنش نشان دادند. به عنوان مثال، مدير رسانه پرسپوليس در همين باره در صفحه شخصي خود در اينستاگرام نوشت: «وقتي در تلويزيون و رسانه ملي چند مجري حد جايگاهشون رو نميشناسند و به پرسپوليس و قهرمانيهايش توهين ميکنند، نميتوانيم از آن بگذريم. شکايت رسمي ميکنيم و تا زماني که در رسانه ملي عذرخواهي رسمي نشود هم خبري از بخشش نيست». واکنشها همينطور ادامه داشت تا اين که امير احمدي بابت حرف خود با ارسال ويدئويي عذرخواهي کرد، واکنشي که دوباره دردسرساز شد. اميراحمدي در پايان نطق طولانياش براي عذرخواهي، اشارهاي به گاليله کرد که کنايهاي به حواشي اخير بود و گفت: «خدا تمام درگذشتگان را بيامرزد، به خصوص گاليله». گاليله دانشمندي بود که ميگفت زمين گرد است و مردم باور نميکردند.
در نهايت چه شد؟
پس از صحبتهاي کنايهآميز مجري روي آنتن زنده شبکه يک و عذرخواهي طعنهآميزش، برنامه روز بعد صبح بخير ايران بدون حضور او روي آنتن رفت و همه شايعات نشان مي داد که مجري حاشيهساز از اين برنامه حذف شده است. اين شايعات در فضاي مجازي ادامه داشت تا مجيد زينالعابدين مدير شبکه يک در توئيتي خبر برکناري آقاي مجري را تاييد کرد. کمي بعد اما داريوش دليري، تهيه کننده برنامه در واکنش به اين خبر گفت: «آقاي اميراحمدي، مجري ثابت برنامه ما نيست و شنبهها و سه شنبهها در برنامه حضور پيدا ميکند. تاکنون درباره ايشان خبري دريافت نکردهام و شنبه روزي است که آقاي اميراحمدي بايد بيايد و ...». اين اظهارات در حالي بود که نه تنها شنبه اين هفته که سهشنبه هم گذشت اما از اجراي عبدالرضا اميراحمدي خبري نشد.
مسخره کردن مربي حريف
چه کسي؟ علي ضيا
ماجرا چه بود؟
بعد از دربي هشتادويکم استقلال و پرسپوليس، علي ضيا که با دوستانش در کافه اين مسابقه پرهيجان را که به تساوي در وقت اضافه انجاميد تماشا ميکرد، شادي پرشوري از خود بروز داده و همراه با ديگر تماشاگران درباره کلاهگيس مظلومي شعار داده بود. البته اين مجري تلويزيون خيلي سريع از پرويز مظلومي و هواداران باشگاه استقلال عذرخواهي کرد و در پستي در فضاي مجازي نوشت: «تا حالا توي هيچ موضوعي و به هيچ کسي و هيچ وقت من بيادبي نکردم. اتفاقي که توي بازي افتاد از هيجان زياد بود و البته که کار اشتباهي هم بود. با آقاي مظلومي حرف ميزنم و امروز ميبينمشون و تمام تلاشم رو ميکنم از دلشون در بيارم. از همه طرفدارهاي تيم استقلال هم خيلي معذرت ميخوام و...»
در نهايت چه شد؟
پرونده علي ضيا در يک کلام، ختم به خير شد. کريخواني هرچند باعث شد تا اين مجري تلويزيون مدتي ممنوعالتصوير شود اما او ظاهرا راه برگشت به تلويزيون را هم ياد داشت. ضيا به همراه حبيب کاشاني در اردوي استقلال حاضر شد و به صورت رسمي از پرويز مظلومي عذرخواهي کرد. مربي وقت استقلال هم بعد از اين ديدار اعلام کرد علي ضيا را بخشيده است. مجري جوان هم در نهايت با وساطت برخي از پيش کسوتان فوتبال به تلويزيون برگشت.
اعتراض پرسپوليسيها را وارد ميدانم اما...
اميراحمدي در اولين گفت وگويش بعد از حاشيه هاي اخير مي گويد جمله اي که گفتم نبايد در اين حد حاشيه ساز مي شد
او به محض اينکه به تماس ما پاسخ ميدهد، بدون مقدمه ميگويد: «روز دوشنبه جلسهاي در سازمان برگزار شد تا درباره ادامه همکاريام با تلويزيون تصميمگيري شود اما ظاهرا همچنان همه چيز در هالهاي از ابهام قرار دارد. چند متغير وجود دارد که به مديران صداوسيما، شبکه يک و شبکه جامجم ارتباط دارد. اگر همه اين متغيرها خوب عمل کنند، به تلويزيون برميگردم. البته حس شخصي خودم اين است که برميگردم. من کارمند رسمي سازمان هستم، حدود 22 سال سابقه کاري دارم و جملهاي که گفتم، اصلا چيزي نبود که اينقدر حاشيه داشته باشد. ساعت شش و نيم صبح مگر چند نفر بيدارند که بخواهند مچ من را بگيرند؟ فکر ميکردم ظرفيتمان بيشتر از اين است و همه به اين کري خوانيها ميخنديم. ما قبلا حرفهاي خيلي مهمتري زده بوديم و سياست و آدمها را نقد کرده بوديم اما تا حالا صداي کسي در نيامده بود. با اين همه واکنش، خودم هم شوکه شدم». در ادامه چند سوال در همين باره از او پرسيدم که خواهيد خواند.
کنايهام، خلق الساعه بود
مجري تلويزيون به دلخوري هواداران اشاره ميکند و ميگويد: «همه چيز سر برنامه اتفاق افتاد. برنامهاي که اجرا شد نمايشنامه يا تئاتر نبود که همه با هم هماهنگ کرده باشيم که چه چيزي بگوييم. چند جملهاي که گفتم خلقالساعه اتفاق افتاد. متاسفانه در ويدئويي که در فضاي مجازي بازنشر شد، همه ماجرا وجود ندارد. من قبل از آن، از پيراهن قرمز همکار مجريام تعريف کردم و او هم گفت که قرمز رنگ شادي و نشاط است و آدم، اول صبح بايد رنگ هيجاني بپوشد. ما درباره موضوعات خيلي زيادي صحبت کرديم و رسيديم به همان يکي دو جمله من. متاسفانه در باره چيزي که گفتم مقداري شيطنت شد و جملهام اصلا چيزي نبود که اينقدر واکنش داشته باشد. يک کري ساده بود اما باعث تکدر پرسپوليسيها شد. اعتراض پرسپوليسي ها را وارد ميدانم البته در اين حاشيهها، نقشههايي از جانب سه نفر از همکاران خودم وجود داشت که آرام آرام مشخص ميشود که چرا آنها آتش بيار معرکه بودند. از اين سه نفر، يکي مجري است و دو نفر ديگر در بخشهاي ديگري از سازمان کار ميکنند. البته قصد آنها تخريب خود من يا برنامه نبود. آنها قبلا در جايي سوتي داده بودند و با پخش کردن ويدئوي حرفهاي من ميخواستند فضا را به سمتي ديگر ببرند. ما هم که زود حواسمان پرت و سرمان گرم ميشود. همين جوري سرمان را به دعواي استقلال و پرسپوليس گرم کردند و سکه شد 11 ميليون تومان!»
خبر برکناريام با شيطنت يک نفر منتشر شد
عبدالرضا اميراحمدي به خبر برکنارياش اشاره ميکند و ميگويد: «همان شب که حجم حملات خيلي زياد بود، ساعت نه و نيم در شبکه جامجم برنامه داشتم و خودم با تهيه کننده برنامه تماس گرفتم و گفتم حجم واکنشها زياد شده است. پيشنهاد دادم که اگر ممکن است چند روزي نيايم تا اوضاع بهتر شود. البته اگر در مقابل هرچيزي بخواهيم عقب بنشينيم براي سازمان عريض و طويل ما خوب نيست. من نه تهمتي زدم و دروغي گفتم. چند روز قبل از من، يکي از مجريهاي شبکه افق هم همين حرف من را گفت و هيچ اتفاقي نيفتاد. خودم خواستم که مقداري استراحت کنم و به زندگيام برسم. تهيه کننده هم قبول کرد اما يکي از دوستان شيطنت ميکند و با تهيه کننده تماس ميگيرد. تهيه کننده هم از روي دوستي و رفاقت از درخواست مرخصي من خبر ميدهد. دوستمان با شيطنت همان جمله تهيه کننده را به تيتر خبري تبديل ميکند که من برکنار شدهام! به فاصله 15 دقيقه از تماس من و تهيه کننده اين خبر در سايتها و فضاي مجازي پخش شد و همان موقع خودم در سايتها ديدم که نوشتهاند مجري صبح بخير ايران برکنار شد. البته در اين مدت همه همکاران رسانهاي از من حمايت کردند. ما يک صنف هستيم و ممکن است فردا براي يک نفر ديگر همين مشکل پيش بيايد. به قول احسان عليخاني آستانه تحملمان پايين آمده است و اين جوري ديگر نميشود شوخي کرد و هر حرفي را زد. البته نميگويم که همديگر را مسخره کنيم ولي اين شوخيها و کنايه ها فقط براي سرگرمي مردم است».
کريخواني روي آنتن به 2 شرط درست است
از مجري با سابقه ميپرسم رسانه ملي جاي کري خواني است؟ او ميگويد: «کري خواني روي آنتن اگر دو تا پيش شرط را داشته باشد، کار درستي است. اول اين که منصفانه باشد و دوم اينکه به تهمت و توهين و هجو و لوده بازي ختم نشود. من از اين به بعد پناه ميبرم به خدا. نميتوانم بگويم که ديگر شوخي نميکنم اما تا جايي که بتوانم رسما اعلام ميکنم که هر موقع اسم رنگها و طرفداري بيايد، دست من بالاست. من تسليم هستم و فقط عاشق تيمملي هستم! البته من بعد از اعتراض پرسپوليسيها عذرخواهي کردم. نميدانم چرا تازگيها همه اينقدر حساس و ظريف شدند وگرنه به گمان خودم حرفم چيزي نبود که بخواهد دوباره حاشيهساز بشود. به قول حافظ که ميفرمايد: «من چه گويم که تو را نازکي طبع لطيف/ تا به حديست که آهسته دعا نتوان کرد» قصه ما هم همينطور است. هرچه مي گوييم به عدهاي بر ميخورد و معترض ما ميشوند. من اصلا آبي نيستم. عکسهاي اينستاگرامم را ببينيد، من با يحيي گلمحمدي عکس دارم، با بچههاي تيمهاي ديگر هم عکس دارم. ما بايد فارغ از رنگها باشيم چون رسانه نماينده يک طيف خاص نيست. صداوسيما ملي است ولي من سعي کردم مثل عادل فردوسي پور عمل کنم. او اگر خطا و اشتباهي را مي ديد دربارهاش صحبت ميکرد. من غرض شخصي با کسي ندارم. فقط چيزي را مطرح کردم که در جامعه فراگير شده است».
دنبال جمع کردن مخاطب نيستم
اميراحمدي در بخش پاياني صحبتهايش ميگويد: «اگرحتي تصميم مديران اين باشد که ديگر در برنامهاي نباشم، آن قدر جاي افسوس و حسرت ندارد. شغلهاي فراواني دارم. ما الان در پيش توليد سريال «في المدت المعلوم» مشغول به کار هستيم. من تدريس شبکههاي اجتماعي دارم و ايدههاي خلاق توليد ميکنم. علاوه بر اين ها، مدير روابط عمومي و رسانه يک شرکت خيلي بزرگ هستم. شما ميدانيد که در صداوسيما مسائل مالي خيلي مهم نيست. همچنان که همه تهيه کنندهها هميشه از سازمان طلبکارند. بعضيها مي گويند اين حاشيهسازيام براي بيشتر ديده شدن است ولي هيچ وقت به آن فکر نکردم. حداقل در ايران تا حدودي شناخته شده هستم و معروف شدن بيشتر از اين به دردم نمي خورد وگرنه خيلي راحت است که براي خودم فالوئر جمع کنم. صفحه اينستاگرامي دارم ولي درگير آن نيستم. من بارها گفتم که عاشق مردمم و هنوز هم عاشق آن ها هستم. با اين حواشي ميدان را خالي نميکنم. حتي اگر بگويند کار من در تلويزيون تمام شده است من اهداف خودم را دارم. نااميد نمي شوم».
نويسنده : مصطفي ميرجانيان | روزنامهنگار