ناگفتههاي مهناز شيرازي: به ما گفتند شما پيشاني نظام هستيد
پارسينه
بروزرسانی
پارسينه/ مهناز شيرازي، گوينده پيشکسوت خبر، يکي از مطرحترين مجريان تلويزيون طي سالهاي گذشته به شمار ميرود و تا کنون توانسته کارنامه درخشاني را در عرصه خبر از خود به جاي بگذارد و جزو معدود بانوان گويندهاي به شمار ميرود که خبرهاي مطرح سياسي را خوانده است.
وي مدتي است که بيسروصدا از کار خبر کنارهگيري کرده است. با او گپي در مورد علت اين کنارهگيري زديم.
خانم شيرازي مدتي است که در تلويزيون حضور نداريد. اين موضوع، دليل خاصي دارد؟
اين روزها ترجيحم اين است که به استراحت بپردازم و در حوزه ديگري دست به فعاليت بزنم.
جايي از قول شما خوانده بودم که روند گزينش نيروهاي جوان و همچنين بازنشسته شدن نسل طلايي خبر باعث شده شما ترجيح بدهيد از اين حرفه دور بيفتيد؟
اين طور نيست و اين موضوع ارتباطي با کناره گيريام از گويندگي ندارد. در يکي از معدود مصاحبههايي که طي سالهاي گذشته داشتم به اين موضوع اشاره کردم که ورود نسل جوان ما در حرفه خبر کمي شتابزده انجام ميشود؛ وگرنه من با حضور نسل جوان هيچ مشکلي ندارم و از ورود آنها استقبال ميکنم. اما به اين معتقدم که اين کار بايد پله پله انجام شود و مراحل خاص خودش را طي کند؛ چرا که اگر اين پلهها طي نشود و فرد شتابزده به آن چيزي که بايد دست پيدا کند، ديگر قدر آن جايگاه را نميداند و ارزش چنداني براي آن قائل نيست. متأسفانه گاه پيش ميآيد که فرد تازهواردي را به سرعت در اجراي خبر در کنار فرد با تجربه و پيشکسوتي قرار ميدهند. طبيعي است که آن فرد ديگر خودش را همسطح و هم رده آن فرد با تجربه ميداند و ديگر حاضر به آموختن نيست. البته من نگاه انتقادي به اين افراد ندارم، بلکه نگاه انتقادي به سيستم دارم؛ وگرنه بسياري از اين افراد، بااستعداد هستند؛ اما دورههاي آموزشي را در اين عرصه طي نکردهاند.
در طول سالهاي اخير، تلويزيون سعي در جذب نيروهاي تازهکار در عرصه خبر داشته است. به نظرتان آنهايي که وارد اين عرصه شدهاند تا چه حد توانستند جاي خالي نسل شما را پر کنند؟
بر اين باورم که مردم بهترين قاضي در اين زمينه به شمار ميروند و به خوبي ميتوانند تفاوت بين گوينده خوب، متوسط و ضعيف را متوجه شوند. نکته پر رنگي که در اين مورد وجود دارد اين است که در نوع گزينش گويندگان نسل قديم و جديد تفاوتهاي اساسي وجود دارد و همين تفاوتها هم در نوع خودش باعث بروز اختلافهايي به لحاظ نوع و سطح اجرا شده است. در آن مقطع، شيوه جالبي وجود داشت و آن اين بود که افراد در کنار گزينش، آموزش هم ميديدند و همين موضوع باعث ميشد که در مسير درستي قرار بگيرند. اما خب متأسفانه در حال حاضر نيمي از نيروهايي که گزينش شدهاند از استانداردهاي يک گوينده خارج هستند.
شما اين ضعف را متوجه نحوه گزينش ميدانيد؟
بيشک، بله. اين ضعف در نحوه گزينش و انتخاب وجود دارد؛ چون اين افراد طبق يک آزمون و يا امتحان مراحل پيشرفت را طي نميکنند. در زماني که ما وارد اين عرصه شديم بر اساس آزمون و شرايط خاطي پلهها را يک به يک طي کرديم. ما در چند سال قبل کميتهاي را بهعنوان «کميته گويندگان» داشتيم که من و محمدرضا حياتي عضو اين کميته بوديم و کساني را که علاقهمند به کار گويندگي بودند مورد ارزيابي قرار ميداديم و افراد مناسب را از ميان آنها براي اين حوزه انتخاب ميکرديم. ضمن اينکه براي اين افراد منتخب شرايطي را هم در نظر ميگرفتيم. مثلاً ميگفتيم صاحب اين صدا بعد از آموزشهاي لازم، براي اخبار علمي- فرهنگي مناسب است با اينکه بهتر است در بخش سياسي و يا ورزشي مشغول به کار شود.
به نکته جالبي در مورد گزينش افراد و تفکيک حوزههاي خبري اشاره کرديد. يعني به نظر شما خود صداست که تعيين ميکند مناسب چه نوع سبک خبرخواني است؟
بله، ما بر اساس صدا، نوع چهره و فرم اجرا اين تفکيک را ايجاد ميکرديم؛ چرا که اساساً صداي گوينده خبر ورزشي با فردي که خبر سياسي ميخواند کاملاً متفاوت است.
برگرديم به همان کميته گويندگان. چه شد که شما از آن خارج شديد؟
بعد از مدتي ديدم که افرادي را که ما با در نظر گرفتن شرايط، مناسب خوانديم و تأکيد زيادي بر آموزش آنها داشتيم يا در مرحله گزينش نهايي تغيير کردند و کساني ديگرجايگزين آنها شدند يا اينکه اصلاً اين افراد، آموزشنديده مشغول به کار شدند يا اگر آموزشي هم ديدند، دورهاش بسيار کوتاه و غيرکاربردي بوده است. در هر حال نبايد فراموش کرد که براي گويندگي خبر صرفاً دانستن تئوري کافي نيست و فرد بايد به لحاظ تجربي و عملي هم به طور کامل با اين فن آشنايي داشته باشد. مثلاً استادي که به تدريس اين هنر ميپردازد بايد اين کار را به شکل عملي انجام داده باشد تا بتواند تجربيات حاصل از آن را در اختيار هنرجويان قرار دهد و به او نحوه مقابله با مشکلات را به شکل تجربي آموزش دهد تا او بتواند از پس مشکلات به وجود آمده و اجتناب ناپذير بر آيد؛ چرا که وقتي دوربين خبر روشن ميشود، اجراي زنده- آن هم از نوع سياسي- روي آنتن ميرود. شما بايد توانايي مقابله با مشکلات احتمالي را داشته باشيد و اين امر با کمک مديريت تجربه و مديريت علم حاصل مي شود. اينکه من صرفاً بعضي مسائل تئوريک را بدانم دليل نميشود که گوينده خوبي باشم.
ما در کشوري تک رسانهاي زندگي ميکنيم و بسياري از کارشناسان معتقدند با توجه به اين ويژگي، رسانه ملي ما بايد تلاش مضاعفي را در انتخاب نيروي مناسب و جذب مخاطب داشته باشد.
به نکته بسيار خوبي اشاره کرديد. در شرايطي که ما تک رسانهاي هستيم، بيش از ساير کشورها در مقابل افکار عمومي بايد پاسخگو باشيم و کارمان را به درستي انجام دهيم و بهترينها را در کارمان گزينش کنيم، نه اينکه در مورد آنها سليقهاي رفتار کنيم و در نهايت باعث از دست رفتن مخاطب شويم. متأسفانه اکثر افرادي که وارد اين عرصه ميشوند، مراحل را بهطور جهشي پشت سر گذاشتند. اين توجيه نامناسبي درخصوص حذف همکاران هم دورهاي ماست که مثلاً چهره آنها براي مخاطب تکراري شده است. به نظرم، با يک نظر سنجي ساده ميتوان به علاقهمندي مردم به اين فراد پي برد. اگر شما نگاهي به قبل بيندازيد ميبينيد با وجود سادگياي که در دکور و نوع رنگ بندي لباسها وجود داشت و تعداد شبکههاي ما از دو کانال تجاوز نميکرد، مردم به گويندگان آن نسل علاقهمند بودند؛ در حالي که در اين سالها با وجود تغييرات گسترده و هزينههاي آنچناني در دکور و به کار گيري رنگ و لعاب و گسترش تکنولوژي، هنوز گويندهاي نتوانسته جا پاي نسل قبل بگذارد.
شما سالها از معدود گويندگان مطرحي به شمار ميرفتيد که اخبار سياسي مهم را قرائت ميکرديد. معمولاً زندگي افرادي در اين سطح هميشه زير ذرهبين قرار دارد. اين موضوع براي شما محدوديتي ايجاد نميکرد؟
وقتي ما در جايگاه گوينده سياسي خبر گزينش شديم، به ما گفتند شما پيشاني نظام هستيد و بايد تلاش کنيد که اين پيشاني، سفيد باقي بماند. ما هم تلاشمان را به کار بستيم تا پيشاني نظام، سفيد و بي خط و خش باشد و نسبت به اين موضوع بسيار حساس و مسئوليت پذير بوديم؛ اما خب بايد ديد نسل جديد هم همين گونه تعليم ديده است يا نه.
بيشک براي خيليها جالب است که بدانند شما چهطور وارد عرصه گويندگي شديد؟
سالها قبل در حالي که يک دختر جوان بودم و تحصيلاتم را در مقطع دبيرستان به پايان نرسانده بودم وارد اين عرصه شدم و از همان مقطع شيفته اين هنر و يادگيري در آن بودم. به همين دليل تمام سختيهاي که در اين کار وجود داشت را به جان خريدم و بدون کوچکترين چشمداشتي به مسائل مالي، با عشق و علاقه خاصي کار کرديم و اصلاً برايمان مهم نبود يک شبه جلوي دوربين قرار بگيريم و خبر بخوانيم. به همين علت ورودمان در اين عرصه پله پله و از اعلام زمان و مکان تا خواندن اخبار شهرستانها شروع شد و بعد از گذشت سالها، خبر سياسي را در ساعتهاي پر مخاطب خوانديم.