نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سینما و چهره ها

باربد بابایی: مافیا دست از سرِ موسیقی تلویزیون برنمی‌دارد

منبع
تسنيم
بروزرسانی
باربد بابایی: مافیا دست از سرِ موسیقی تلویزیون برنمی‌دارد

تسنيم/ مخاطبين او را با برنامه هاي گفت‌وگو محور موسيقي در اوايل دهه 1380 مي‌شناسند اما او با تئاتر و نمايش پرتگاه سال 1377 به صورت حرفه‌اي وارد عرصه هنري شد، در سال 1379 براي اولين‌بار در سريال "روزهاي بياد ماندني" شبکه يک سيما نقش فرعي را ايفا کرد و در چندين تله‌فيلم نيز حضور داشت.  باربد بابايي را بيشتر به عنوان مجري مي‌شناسيم، اما در حرفه‌هاي ديگر نيز فعال بوده است. او علاوه‌ بر مجري به‌عنوان بازيگر و کارگردان نيز در سينما و تلويزيون فعاليت داشته است. مهم‌ترين اثر باربد بابايي در حرفه‌ي بازيگر، فيلم "بي‌خوابي اسب‌ها" است. 

باربد بابايي ازدواج کرده و صاحب دو فرزند 17 ساله دو قلوي دختر است. در خيلي از خبرگزاري‌ها از غزل حشمت به عنوان همسر باربد بابايي ياد مي‌کنند که صحت ندارد، اين دو مدتي در يک برنامه موسيقايي به عنوان همکاري در کنار هم اجرا داشتند. بابايي در برنامه استعداديابي موسيقي به نام "شب کوک" شبکه نسيم در سال 1394 با استقبال زيادي پخش شد، اجرا کرد و باعث به شهرت رسيدن او در رسانه‌ملي شد. او  توانست با فعاليت در اين برنامه تلويزيوني تجربه حرفه‌اي موفقي براي خود رقم بزند. او علاوه‌ بر برنامه "شب‌کوک"، سال 1396 در برنامه "گپ‌کوک" نيز اجرا کرد.

باربد بابايي که براي اجراي دوباره برنامه "شب‌کوک"، شبکه نسيم به در بسته مسئولان براي مجوز خورد، با ويژه برنامه ولادت پيامبر اکرم (ص) براي اولين بار مجري برنامه‌اي به نام "ماه‌منير" شد و 4 شب در اين شبکه اجرا داشت. برنامه زنده تلويزيوني "تب‌تاب" با دکور عجيب و غريبي از 15 دي ‌ماه سال 1397 به آنتن شبکه سه سيما رسيد. اما اين برنامه هم طولي نکشيد که به دلايلي متوقف شد و ديگر پخش نشد. در "تب‌تاب" تحليل و نظرِ مهمان در ترازوي دکورِ برنامه تأثيرگذار است و بينندگان با رأي خود صحبت‌هاي مهمان را تأييد يا رد مي‌کنند. اين برنامه به‌خاطر دکور معلق خود حاشيه‌ساز شد.

اين شب‌ها باربد بابايي عيدانه شبکه دو سيما را اجرا مي‌کند. برنامه‌اي که از عيد قربان روي آنتن رفته و تا عيد غدير روي آنتن خواهد بود. "عيد همدلي" با هدف حمايت از پويش ميليوني اطعام عيد غدير پخش مي‌شود. قرار است به گفته مجري اين برنامه تلويزيوني در روز عيد غدير در دو بخش عصرانه و شبانه روي آنتن برود.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

به سراغ باربد بابايي اين مجري تلويزيون رفتيم و لحظاتي را به گفت‌وگو نشستيم که مشروح آن از نظرتان مي‌گذرد:

اجراي "عيد همدلي" را به خاطر تفاوت‌هايش پذيرفتم

* بگذاريد از اين بازگشت با "عيد همدلي" شروع کنيم؛ چطور شد بعد از مدت‌ها با عيدانه‌اي در شبکه دو به تلويزيون برگشتيد. برنامه‌اي که متفاوت از عيدانه‌هاي تکراري تلويزيون است هم از حيث دعوت از مهمانان که عمدتاً تکراري نيستند و هم پويش اطعام غدير...

مي‌دانيد که تخصص من برنامه‌سازي در حوزه موسيقي است اما دوستان لطف کردند از من خواستند "عيد همدلي" را اجرا کنم و من هم به همين تفاوت‌ها توجه کردم و پذيرفتم. اين اعياد براي همه ما مهم است و احساس کردم در اين روزهايي که اتفاقات تلخ به واسطه اين ويروس منحوس در همه جهان مي‌افتد با ويژه برنامه‌اي مفرح، شاد و در عين‌حال حرفه‌اي و اصولي به تلويزيون برگردم. 

براي ما مهم بود که مهمان تکراري به برنامه نيايد

موضوع دعوت مهمان، خيلي مهم است و اينجا در "عيد همدلي" اين توجه و چالش وجود داشت که مهمان‌ها کدام عزيزان باشند. چرا که متأسفانه در بسياري از شبکه‌ها مهمان تکراري مي‌آورند کار را سخت مي‌کند. دست‌اندرکاران ما تلاش کردند از کساني دعوت کنند که يا مدت‌ها مصاحبه تلويزيوني نکرده باشند و يا حرف‌هاي جديد و شنيدني داشته باشد. دعوت مهمان‌هاي تکراري نکته مهمي است که ما به آن توجه داشتيم.

چرا خواننده‌هاي روبورس دعوت نشدند؟

اما من روي دعوت از خواننده‌ها به عنوان پايه دوم مهمان‌ها بيشتر نظر مي‌دهم که دوست داشتم خواننده‌هاي روي بورسِ جوان دعوت مي‌شدند تا يک مقداري بتوانيم آنها را به چالش بکشيم و به برخي از اتفاقات پررنگ‌ بپردازيم. برخي از محدوديت‌هاي بودجه‌اي اجازه نداد اين اتفاق بيفتد. اميدوارم در اين چند قسمت باقي‌مانده از اين عيدانه، خواننده‌هاي قابل‌تري داشته باشيم.

ايده اطعام نظري از کجا آمد

نکته بعدي که شما در سؤالتان اشاره کرديد راه‌اندازي پويش اطعام غدير بود. من هم بسيار خوشحالم ترويج‌دهنده چنين کار بزرگ و ارزشمندي در برنامه "عيد همدلي"ام. کاري که ايده‌ اوليه‌اش در سازمان تبليغات اسلامي شکل گرفت و شبکه دو با هدايت مديران اين پويش دنبال مي‌شود. با اين پويش به دنبال اين بوديم که اين صميميت و دستگيري در مشکلات را بار ديگر گوشزد کنيم؛ دست همديگر را در اين روزها بگيريم. نذري کار زيبا و دلچسبي است که در اعياد و مناسبت‌هاي مذهبي ما اتفاق مي‌افتد و مهمان‌هاي برنامه ما هم استقبال کردند.  

ميليون‌ها غذا در روز عيد غدير

* مي‌توانيد آماري از ميزان استقبال و مشارکت مردمي در اين پويش بدهيد؟

آخرين آماري که به من داده‌اند در اين 4 شب برنامه از مرز يک ميليون پيامک مردمي عبور کرده‌ايم. بينندگان و مخاطبين ما با اين پيامک‌ها اعلام مي‌کنند ما در روز عيد غدير اطعام مي‌دهيم؛ از يک نفر تا چندين نفر. ان‌شاءالله چندين ميليون غذا در روز غدير خواهيم داشت.  

روز عيد غدير و دو بخشِ ويژه "عيد همدلي"

* کنداکتور شبکه دو براي برنامه‌هاي شما در چند روز آينده چطور خواهد بود؟

از عيد قربان روي آنتن آمديم و تا شام عيد غدير، "عيد همدلي" پخش خواهد شد. در روز شنبه همزمان با عيد غدير در دو بخش عصرگاهي و شبانگاهي برنامه‌هاي ويژه‌اي را تدارک ديده‌ايم که اميدوارم مردم لذت ببرند.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

ماجراي ممنوعيت کدهاي دستوري و توقف "تب‌تاب"

* يکي از سؤال‌هايي که با شنيدن صداي شما به ذهن مي‌رسد، ادامه پيدا نکردن برنامه "تب‌تاب" با آن دکور عجيب و غريب که بر سرِ هزينه‌هايش بحث‌ها و حاشيه‌هاي بسياري در فضاي رسانه‌اي اتفاق افتاد. "تب‌تاب" را کنار گذاشتند و يا به دليل مشکلات مالي و اسپانسري نتوانست ادامه پيدا کند؟

صادقانه بگويم، هزينه زياد و طراحي خوبي براي دکور شده بود اما هيچ‌وقت جواب درست‌درماني به ما داده نشد. قطعاً مديران شبکه سه مي‌توانند بگويند چرا "تب‌تاب" ديگر روي آنتن نيست؟ يکي از دلايلش حتماً جمع‌شدن ستاره‌مربع‌ها از تلويزيون بود؛ چون اسپانسر اصلي تب‌تاب، سرمايه‌گذار اين کدهاي دستوري بود و به هر حال با سياستگذاري جديد بخش اسپانسري و حاميان‌مالي نمي‌توانستيم با اين شرايط ادامه دهيم.

قرار بود ظريف و شريفي‌نيا بيايند اما...

اما اينکه در محتوا نظري داشتند و تغييري مي‌خواستند شکل بگيرد يا برنامه به خاطر هزينه‌هاي جاري و تبليغات پايين آمد،‌ خود من هنوز دليل واضح و مبرهنش را نمي‌دانم. بايد از مديران پرسيد برنامه‌اي که مي‌توانست جريان خوبي در قصه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، هنري، سياسي و اقتصادي ايجاد کند چرا روي آنتن نيست؟ خيلي کارها مي‌خواستيم در "تب‌تاب" اتفاق بيفتد از جمله مهمان‌هايي مثل جواد ظريف و يا حتي محمدرضا شريفي‌نيا که درباره مافياي سينما صحبت‌ کند؛ هنوز دليل اصلي‌اش به من هم اعلام نشده است.

مجري از رو نوشته‌خوان نيستم

* يکي از اتفاقات خوبي که در "عيد همدلي" شاهديم، سؤالات خوب و محتوايي که از مهمانان پرسيده مي‌شود و اين جريان‌ساز است. چرا در برنامه‌هاي تلويزيون يا مهمانان تکراري‌اند و يا سؤالات کليشه‌اي است؛ مگر نبايد برنامه‌ها چه مناسبتي و چه غيرمناسبتي اتاق فکر داشته باشند؟

معمولاً من مجري از رو نوشته‌خوان نيستم. من پرسش و گپ و گفتم در بداهه و لحظه اتفاق مي‌افتد. از جمله مهمان استفاده مي‌کنم. خوشبختانه در کنار همه اتفاقات برنامه از رسانه‌اي فعالي بهره برديم که اشراف خوبي روي مهمانان دارد و سؤالات خوبي طراحي مي‌شود. به علاوه بداهه‌هايي که اتفاق مرا مي‌تواند شکل بدهد؛ از مجموع اين دو قصه سعي مي‌کنم بهره ببرم و موضوعات را به سمت اتفاقات جديد هدايت مي‌کنم.

از سؤالات کليشه‌اي و تکراري فراري‌ام

در عين‌حال خطوط قرمز و چارچوب‌هاي رسانه‌ملي را مي‌شناسم و مهمان را هيچ‌وقت مجبور به پاسخگويي درباره اتفاقاتي که جايش در تلويزيون نيست نمي‌کنم. هميشه در تلاشم در چارچوب‌هاي تعيين‌شده از حداکثر خلاقيت استفاده کنم. هميشه از پرسيدن سؤالات کليشه‌اي و تکراري فراري‌ام و پيش از گپ و گفت، مهمان را آناليز مي‌کنم. بداهه و شناخت نسبي از هنرمندان دارم و اين صميميت و شناخت هنرمندان هم به بهتر شدن فضاي گپ و گفت کمک مي‌کند.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

مسعود فروتن به من گفت بايد کلاه‌مان را از سر برداريم

* برخي اوقات روي آنتن ديده‌ايم مجري، مهمان را محاکمه مي‌کند؛ چرا اکثر اوقات براي به چالش‌کشيدن مخاطب، مجري دست به چنين رفتارهايي مي‌زند، مي‌خواهد برنامه را تبديل به صندلي داغ يا به قولِ حرفه‌اي، هاردتاک کند اما اتفاق ديگري روي آنتن رقم مي‌خورد. هم مخاطب و هم مهمان، هر دو دلخور مي‌شوند؟

بالغ بر 2800 برنامه در طول اين 22 سال اجرا کرده‌ام. از بزرگترهاي اين کار جمله مهمي ياد گرفته‌ام که هنوز مشقش مي‌کنم. افتخار داشتم در "شب‌کوک" کنار مسعود فروتن کارگرداني کردم. او کارگردان تلويزيوني بود و بنده کارگردان هنري بودم. جمله‌اي را به نقل از ايشان مي‌گويم؛ از سال 1377 که آقاي فروتن به من گفتند آويزه گوشم کرده‌ام. "اگر جلوي دوربينيم به شدت اين نکته را رعايت کنيم؛ اگر کلاه سرمان است وقتي دوربين سه دو يک مي‌گويد و مقابل ديدگان مخاطب قرار مي‌گيريم به احترام مخاطب کلاه از سرمان برمي‌داريم و تعظيم مي‌کنيم."

مخاطب من را مي‌بيند و منّتش را بر گردن دارم. اعتقاد من اين است مهماني که مي‌آيد اگر اندازه و قدش در هنر و عددش به 10 مي‌رسد زماني که از برنامه منِ مجري خارج مي‌شود بايد به گونه‌اي اين برنامه وزانت و عظمت داشته باشد که عددِ اين هنرمند به 20 برسد. من و برنامه‌اي که اجرايش مي‌کنم بايد هم براي مخاطب و هم مهمان، محتوايي کاربردي داشته باشد.

نبايد مهمان در تلويزيون محاکمه شود

حالا در مورد چالش و گفت‌وگوي چالشي اين نکته حائز اهميت است، مهماني که به برنامه من مي‌آيد در زندگي هنري‌اش اشتباهي کرده است و من به عنوان مجري مي‌خواهم از آن سوژه براي گفت‌وگو و چالش استفاده کنم، خيلي بر خودم واجب مي‌دانم احترام مهمانم شکسته نشود؛ به قول شما محاکمه‌اش نکنم. در قالب ادبيات و جمله مناسب داخل ادب و نه خارج از ادب راجع به آن چالش، سؤالي بپرسم به او برنخورَد و با طيبِ خاطر و صادقانه جواب بدهد.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

به هر قيمتي ديده شدن يعني فاجعه قرن

* يکي از مشکلات امروز در برنامه‌سازي و اجرا، دغدغه وايرال‌شدن به هر قيمتي در فضاي‌مجازي است. همين اشتباهِ استراتژيک برخي باعث شده اتفاقاتي روي آنتن رقم بخورد که وزانت و اعتبار رسانه‌ملي را به خطر بيندازد. کارهاي کليشه‌اي و سلبريتي‌محوري صرف را شاهد باشيم و خيلي از اتفاقات ديگر که چشمِ برنامه‌ساز و تهيه‌کننده را مبهوتِ اينستاگرام و فضاي‌مجازي کند؟

اين روزها به هر قيمت ديده شدن يعني فاجعه قرن و به بن‌بست اخلاقيات رسيدن! راجع به رفتارهاي زرد در تلويزيون و وايرال‌شدن در فضاي‌مجازي راجع به اين بخش زرد؛ يک زرد شيک داريم و يک زرد چرک؛ يک زماني هنرمندي هوشمندانه از يک سوژه منطقي اخلاقي استفاده مي‌کند که در کانون توجه قرار بگيرد، در تمام دنيا هنرمندان هوشمندانه اين کار را مي‌کنند.

انحطاط اخلاقي نتيجه رفتارهاي زردِ چرک

اما اينکه زندگي شخصي يک هنرمند و شخصيت صاحب‌نام و شناخته‌ شده‌اي را در ريل رفتارهاي زرد چرک قرار دهيم و به هر قيمتي بخواهيم درباره‌اش حرف بزنيم و به چالش بکشيم اين انحطاط اخلاقي و نابود شدن هرآنچه در هنر رسانه و فرهنگ و اتفاقات اجتماعي است را رقم مي‌زند. آدم‌هاي خوبي باشيم و خوبي را تبليغ کنيم به جاي اينکه مبلغِ اين رفتارهاي زردِ چرک باشيم.

شرمنده مي‌شوم بگويم کار هنري مي‌کنم

* نکته‌اي در يکي از برنامه‌هاي "عيد همدلي" درباره‌اش با خانم افسانه بايگان گفت‌وگو مي‌کرديد و آن بحثِ به هر قيمتي ديده شدن برخي از بازيگران و فعاليت‌هاي مجازي‌شان و در کل فلسفه "ديده شدن به هر قيمت" و رفتارهاي افسارگسيخته در فضاي‌ مجازي بود...

جالب است با خانم بايگان درباره اين نکته صحبت مي‌کرديم که اگر مردم گه‌گداري به کلمه سلبريتي و حاشيه‌هاي اطرافش مي‌تازند و آن را مورد هجمه قرار مي‌دهند تقصيري ندارند چون يکسري از دوستان آن‌قدر بد و بدشکل براي ديده شدن و پول درآوردن رفتار مي‌کنند که به شخصه با تمام ايرادات اخلاقي خودم،‌ شرمنده مي‌شوم بگويم کار هنري مي‌کنم.

هنرمند بايد انسانيتش را به رخ بکشد نه کارهاي زننده‌اش!

فضاي مجازي نقطه عطفي است براي ديده شدن، اما اين کسب درآمد و ديده شدن به هر قيمتي درست نيست. توانايي پول درآوردن از طريق مناسبِ هنر را دارم و ترجيح مي‌دهم به هر قيمتي و بعضاً زننده در فضاي مجازي حاضر نشوم که نتوانم در جامعه سرم را بالا بياورم. در هر شرايطي و هر اتفاق و دليلي پست و استوري گذاشتن چه معني مي‌دهد؟ واقعاً اين کارها براي هنرمند زننده است. هنرمند را به ارائه و عرضه کار هنري مي‌شناسند و آن به رخ کشيدن انسانيت است.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

من در مقابل هنرمندي که دل به دل مسموميت مجازي مي‌دهد، گارد مي‌گيرم

من متأسفانه با اين معضل، مشکل دارم و در مقابلش گارد مي‌گيرم و مي‌گويم اگر فضاي‌مجازي الان به هر دليلي مسموم و آلوده شده، چقدر اسفناک است هنرمندي که بايد تلاش‌ کند اين فضاي مسموم را کمي آرام کند خودش دل به دل اين حاشيه‌ها مي‌دهد و پايش ليز مي‌خورد و فضا را متشنج‌تر و آلوده‌تر مي‌کند. حتي به مراتب از اين فضاي مسموم و آلوده براي خودشان بهره مي‌برند تا بيشتر ديده شوند. هنرمنداني که صفحاتشان آرام است و هيجاني با اتفاقات برخورد نمي‌کنند، محتواي پرمغزتر و درست‌تري در صفحاتشان مي‌گذارند.

چرا برخي از سلبريتي‌ها به شايعه و حاشيه دامن مي‌زنند؟

هنرمند داريم سوپراستار سينما شده و صفحه مجازي‌اش خبرگزاري است. وقتي نمي‌دانند پشت هر خبر و اتفاقي، افکار و انديشه‌ها و در عين حال شايعات و شائبه‌هايي وجود دارد خود به خود باعث افزايش اين شائبه‌ها و حاشيه‌ها مي‌شوند. متأسفانه برخي از سلبريتي‌هاي ما بدون داشتن دانش و علم کافي خودشان را وارد هر اتفاق و مطلبي مي‌کنند. منِ هنرمند در برابر هر اتفاق و بحراني تنها کاري که مي‌توانم بکنم همدردي و کارهاي انسان‌دوستانه است ولاغير. چرا بايد درباره همه‌چيز اظهارنظر کنند؟

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

حضور پررنگِ اينفلوئنسرها يا شاخ‌هاي اينستاگرام؛ معضل جديد

* امروز يکي از معضلات ديگري که سينما و تلويزيون گرفتارش شدند حضور متولدين اينستاگرامي است. اصطلاحاً به آنها اينفلوئنسر مي‌گويند؛ در تلويزيون که به وفور يافت مي‌شود در سينما هم جديداً به آنها مجوز کارگرداني مي‌دهند. آيا اين پررنگ‌شدن شاخ‌هاي اينستاگرامي به صلاحِ تلويزيون و سينما است؟

اينفلوئنسرها يا کمدين‌اند و يا استندآپ مي‌کنند؛ خانم و آقا هم ندارد. نمي‌توان در وهله اول به اينفلوئنسرها ايراد گرفت، اينکه فلان اينفلوئنسر سريال بازي مي‌کند و يا مجوز کارگرداني در سينما مي‌گيرد نفس اين اتفاق مشکلي ندارد اما شخصي که سال‌ها کارگرداني تلويزيوني کرده و الان مي‌خواهد کارگرداني سينما کند در وزارت ارشاد به او مي‌گويند بايد چند دستياري کرده باشد و تجربه کارگرداني فيلم‌کوتاه در کارنامه‌اش باشد. اما اينجا به اين فردِ اينفلوئنسر، رابطه‌اي و يا اتفاقي مجوز کارگرداني مي‌دهند اين مي‌شود "نقض قوانين".  

سيستم فرهنگي کشور بايد براي اينفلوئنسرها قوانيني وضع کند

وقتي اين‌طور واردِ عرصه مي‌شوند آن‌وقت از قديمي‌ها و بزرگان اين عرصه خجالت مي‌کشيم که ايشان سينماگر است و آنها هم سينماگرند. اينکه سريال بازي کند اشکالي ندارد حتماً استعدادي داشته که او را انتخاب کرده‌اند. اين نکته درباره پژمان جمشيدي هم اتفاق افتاد که در اين‌ سال‌ها واقعاً نشان داد که مي‌تواند بازيگري کند و استعدادي دارد. همه که نبايد از دانشگاه، بازيگر شوند. اما سيستم فرهنگي کشور بايد براي اينفلوئنسرها قوانيني وضع کنند و چارچوبي تعريف شود و بنابر همان پروتکل‌ها وارد شوند.

به ساحت مقدس هنر نبايد بي‌احترامي شود

* به همين خاطر برخي در تلويزيون دست به کار شدند و بحثِ قرارداد حرفه‌اي و گرفتن تعهد را پيش کشيدند. اين پروتکل‌هايي که مي‌فرماييد با اين تعهدها و قراردادهاي حرفه‌اي درست مي‌شود؟

من مي‌گويم اگر کسي بستر ظهور و بروزش فضاي مجازي است به اصطلاح اينفلوئنسر؛ از آنجا ديده شده و اصطلاحاً تولدش از آنجا شکل گرفته و همه او را با اينستاگرام شناخته‌اند وارد عرصه‌هاي هنري‌ جدي‌تري شود ايرادي ندارد، بايد چارچوبي مشخص شود که بنابر اين تبصره‌ها و قوانين بايد نسبت به حفظ ساحتِ مقدس هنر، متعهد باشيد. چرا که اين ساحت متبرک شده به حضور بزرگاني همچون زنده‌ياد محمدعلي کشاورز، جمشيد مشايخي و... بايد حرمت اين بزرگان و ساحت هنر نگه داشته شود.

موسيقي را دريابيد

واقعاً اينفلوئنسرها براي ماندگاري‌شان و حضور پررنگشان بايد به اصول هنرمندي پايبند بشوند؛ براي گرفتن مجوز کارگرداني از راهِ اصولي‌اش استفاده کنند. اندکي در اين عرصه خاک بخورند و بعد مجوز ساخت فيلم بگيرند! اين ايراد به صورت جدي در موسيقي ما وجود دارد. موسيقي ما اگر به گل نشسته به خاطر اين است که بايد وزارت ارشاد و رسانه ما کارکردهاي فعالي داشته باشند و نقش مؤثري ايفا کنند.  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است  هيئتي بگذارد، اساتيد بزرگ هرکس مي‌خواهد خواننده بشود تست بدهد مورد قبول واقع نشد به آموزشگاه برود و دوره ببينند. تا مجوز حضور حرفه‌اي به خواننده بدهند. اينکه صدابردار تهيه‌کننده مي‌شود يا آهن‌فروشي مي‌آيد تهيه‌کنندگي مي‌گيرد. متأسفانه امروز برخي افراد بيگانه با تهيه‌کنندگي، مي‌آيند اين مسئوليت را برعهده مي‌گيرند و به سراغ جواني مي‌روند که مي‌خواهد يک‌شبه ره صد ساله برود؛ ماحصل آن ضعف‌ها و معضلاتي است که اين حوزه امروز با آن دست و پنجه نرم مي‌کند.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

50 ميليون براي تيتراژ مي‌گيرند، 20 ميليون براي خواننده مهمان

رسانه بايد در اين ميان نقش مؤثري ايفا کند؛ مثلاً در فلان ويژه برنامه خواننده‌اي را به عنوان مهمان مي‌آورند که مورد تأييد اساتيد موسيقي و دفتر موسيقي ارشاد و صداوسيما است. به فلان تهيه‌کننده 20 ميليون مي‌دهد براي آمدن به تلويزيون و مهمان شدن در فلان برنامه و يا 50 ميليون مي‌دهند که تيتراژ سريال يا فيلم سينمايي را بخوانند. تا زماني که اين مافيا و رابطه‌بازي و گرفتنِ پول دست برندارد شاهد همين اوضاع هستيم. 

اينفلوئنسرها تقصيري ندارند

اين اينفلوئنسرها تقصيري ندارند دلشان مي‌خواهد کار خوبي کنند و هنر را به صورت جدي دنبال کنند.  قوانين و پروتکل درستي براي اين‌ها مشخص نشده است، اشتباهي مجوزي مي‌دهند صداي هنرمندان در مي‌آيد چرا به او اين مجوز را داده‌اند؟ دوست دارد کار هنري بکند و بايد وزارت فرهنگ و ارشاد براي او و امثال او فرآيند و فيلترهاي لازم را بگذارد. به نظرمن هرکس حق دارد کار هنري کند به شرطي که از مسير درستش وارد شود.

وقتي دست برنامه‌ساز بسته است؛ مرگِ خلاقيت در تلويزيون

* بحث بعدي ما درباره برنامه‌سازي در تلويزيون است؛ چرا به اين روز افتاده که خبري از خلاقيت و نوآوري نيست و همه به کليشه افتاده‌اند؟

در رسانه‌ ملي اين موضوع دو طرفه است؛ يک سمتي به منِ برنامه‌ساز برمي‌گردد و سمت ديگر آن مديراني که اين فضا را در اختيار برنامه‌ساز و عواملش قرار مي‌دهند. اگر اين دو، توأمان جلو نروند، خروجي غلطي پيش رويمان شکل مي‌گيرد. تجربه چيزي را به من ياد داد ما در رسانه بايد برنامه‌ساز باهوش داشته باشيم و مدير باهوش‌تر. ما مدير باهوش داريم اما همه مديران ما اين هوشمندي را نسبت به شناخت مخاطب ندارند. اگر قرار باشد برنامه‌ها بر اساس يک خط مشترک جلو بروند، اتفاقي که مي‌افتد آن مرگِ خلاقيت است. چون بنابر آن خط طراحي شده و يا سياستگذاري يکسويه، همه برنامه‌سازها مجبورند در آن خط هماهنگ حرکت کنند؛ در نتيجه خلاقيت و تنوعي خلق نمي‌شود.  

ما چطور بايد با شبکه‌هاي فارسي‌زبان رقابت کنيم/برنامه‌سازهاي باهوش و مديران باهوش‌تر 

وقتي اين اتفاقات مي‌افتد ما چطور بايد در مقابلِ شبکه‌هاي فارسي‌زبان رقابت کنيم. وقتي دستِ من برنامه‌ساز و مجري بسته باشد و نتوانم خيلي کارهاي جذاب در چارچوب رسانه‌ملي بسازم چطور مي‌توانم در اين جنگ برنده باشم. اگر در قالب چارچوب‌هاي خودمان که خيلي مي‌تواند خلاقيت در آن اتفاق بيفتد، برنامه‌ بسازيم، مردم ماهواره نمي‌بينند.  ما نيازمند آن هستيم که هم برنامه‌سازهاي باهوش و در عين حال مديران باهوش‌تر داشته باشيم تا دست به دست هم بدهند در مقابله با اين تهاجم فرهنگي قدرتمندانه عمل کنيم.  چرا بايد بچه‌هاي ما "جم‌تي‌وي" ببينند؟ سريال‌هايي مثل آرايشگاه زيبا و خيلي نوستالژي‌هايي که رقم خورده و در تاريخ ماندگار است در دهه 90 نداشته باشيم تا خيابان‌ها خلوت شوند. اين‌ها اشتباه در سياستگذاري خودمان است.

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

بازيگران مي‌توانند مجري شوند اگر به رسانه و مخاطب لطمه نزنند

* يکي از انتقادهايي که خيلي از رسانه‌اي‌ها و خود اهالي تلويزيون دارند حضور پررنگ بازيگرها به عنوان مجريان برنامه‌هاي تلويزيوني است. شما با اين همه تريبون دادن به بازيگران موافقيد؟

اجراي بازيگرها همان قصه اينفلوئنسرها است. اشکالي ندارد بازيگران ما مجري شوند. من خودم با بازيگري شروع کردم و بعد وارد مقوله اجرا شدم. من اعتقاد دارم اجرا کار سخت‌تري نسبت به بازيگري است. چون به شدت کار حساسي است و همه‌چيز به لحظه اتفاق مي‌افتد. اشکال ندارد بازيگري بيايد مجري بشود اما اگر مي‌تواند و در خودش مي‌بيند وارد اجرا بشود و لطمه‌اي به خودش و رسانه نزند.

الان بحث، بحثِ پول و ديده شدن است

بحث الان پول و ديده شدن است، تا حرف از پول خوب مي‌شود مي‌گويند فلان بازيگر مي‌آيد. اما ما مجريان طراز اولي داريم که سابقه طولاني در اجرا دارند و به هر دليلي کنار گذاشته و يا خانه‌نشين شده‌اند. اگر در برنامه تلويزيوني اجرا مي‌کنند قيمت‌هاي پاييني در نظر مي‌گيرند در مقابل بازيگراني که چندين فالوور و طرفدار دارند اما آن مهارت و تبحر لازم براي اجرا را ندارند و ارقام نجومي به آنها تخصص داده مي‌شود. وقتي با آن بازيگر، برنامه درنمي‌آيد،‌ هم بيننده لطمه مي‌خورد و هم خود آن بازيگر!

سريال ايراني , تلويزيون , سينماي ايران , بازيگران سينما و تلويزيون ايران , مجريان تلويزيون ايران , شبکه سه سيما , شبکه دو | شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران , شبکه يک ,

مهران مديري و رامبد جوان توانستند، گلزار هم تا حدودي؛ اما بعضي هم نابود مي‌شوند

بازيگري مثل مهران مديري که در برنامه "دورهمي" اجرا مي‌کند کارگردان و بازيگر قابلي است که نشان داده در حوزه اجرا هم تبحر دارد. يا رامبد جوان که توانست در اين عرصه گام‌هاي خوبي بردارد و حتي گلزار به غير از قسمت‌هاي ابتدايي برنامه‌اش، توانست از پسِ اجرا بربيايد. خيلي از دوستان نمي‌توانند و توفيقي در اين عرصه ندارند اول به خودشان و بعد به رسانه لطمه مي‌زنند. برخي از مديران ما براي جذب بيننده از راه اشتباهي استفاده کردند که بازيگر بياورند بيننده جذب شود.

شايد با مسابقه‌اي به شبکه يک بروم

* برنامه جديدي به صورت روتين روي آنتن نخواهيد داشت؟

فکر مي‌کنم به صورت رسمي تا 20 روز ديگر مي‌توانم صحبت کنم. پيشنهادي از شبکه يک دارم چون هيچ به طورکامل قطعي نشده و بايد توافقات مالي و محتوايي صورت بگيرد و بعد رسماً صحبت کنم جزئياتي نمي‌توانم بگويم. اما برنامه اجتماعي مسابقه‌اي است که طراحي آن مصوب شده و از من استعلام گرفتند که براي اجرا حضور پيدا مي‌کنم و من گفتم بايد در جزئيات به توافق برسيم. بايد ببينيم ان‌شاءالله چه اتفاقي مي‌افتد.

گرفتن مجوز مسابقه استعداديابي موسيقي در فضاي‌مجازي

* به عنوان سؤال پاياني هم مي‌پرسم که آقاي باربد بابايي، "شب‌کوک" مسابقه استعداديابي براي حوزه موسيقي بود آيا قرار نيست کار ديگري در اين حوزه بسازيد که جاي برنامه خوب و مناسب موسيقي در تلويزيون خالي است؟

براي فضاي مجازي طرحي بردم و در سازمان تنظيم و مقررات صوت و فراگير(ساترا) مجوزش را گرفتم. با تلويزيون اينترنتي هم قرارداد بسته‌ام. احتمالاً بعد از محرم و صفر آن برنامه را آغاز کنم. هم در واقع کار محتوايي در حوزه موسيقي است و در جهت استعداديابي نيز رقابت‌هايي برگزار مي‌کند. اگر با برنامه شبکه يک به توافق برسم فعلاً اين برنامه مجازي را به سال آينده موکول خواهم کرد و اگر اين توافق حاصل نشود احتمال دارد بعد از محرم و صفر ضبط و پخش اين کار را شروع کنيم.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره