«گورکن» ساختار و تکنیک کارگردانی حرفهای تری دارد
باشگاه خبرنگاران/ فيلم سينمايي «گورکن» دومين تجربه بلند سينمايي کاظم ملايي پس از «کوپال» است که تهيه کنندگي آن را سينا سعيديان انجام داده است به اين بهانه با مجيد گرجيان فيلمبردار «گورکن» گفت و گويي درمورد اين تجربه کاري داشتيم که در ادامه ميخوانيد.
فيلمنامه «گورکن» چه ويژگيهايي داشت که همکاري در آن را پذيرفتيد؟
براى من هميشه فيلمنامه و قصه فيلمهايى که کار ميکنم ملاک اصلي است و از آنجايى که خيلى قبلتر از اينکه فيلمنامه «گورکن» به اين شکل که در فيلم ميبينيم درآيد، به عنوان دوست و فيلمبردار فيلم قبلي کاظم ملايي (کوپال)، فيلمنامه را خوانده بودم و از پيکره اصلى داستان خوشم آمده بود و ميدانستم که با قصه و فضايى متفاوت از فيلمهايى که تا آن موقع کار کرده بودم مواجه خواهم شد، در نتيجه وقتى که فيلمبردارى «گورکن» را به من پيشنهاد دادند با کمال ميل پذيرفتم. فيلمنامه «گورکن» قصهاي دارد که تا انتها مخاطب را رها نميکند و او را به فکر وا ميدارد و اصطلاحا از آن دست فيلمهايي است که وقتى در سينما تمام مىشود، تازه شروع خواهد شد و به عنوان مخاطب نميتوانى آن را ناديده فرض کنى و اين شکل از سينما هميشه براى من ستودنى بوده و هست.
چقدر قصه و متن فيلمنامه در تصويرسازي و نورپردازي و رنگ آميزي به شما ايده داده است؟
وقتى که هر فيلمبردارى فيلمنامهاى را مىخواند و با فضاى کلى کار و قصه اصلى همراه مىشود و اعلام آمادگى و همکارى مىکند، قطعا چندين و چند مرتبه فيلمنامه را مرور مىکند تا بتواند با ايده و کليت اصلى قصه، خود را همراه کند که اين امر باعث مىشود او با ايدههاى مختلف در جلساتى که با کارگردان و مدير هنرى فيلم خواهد داشت حاضر شود و حتما در اين جلسات بر اساس گفت وگوها به شکل يکپارچه اى خواهند رسيد و لحن کلى و جزئيات آن از دل اين جلسات بيرون خواهد آمد. براى مثال خانه کاراکتر اصلى فيلم «گورکن»، شغلى که او در منزل براى خود علاوه بر شغل اصلي راه انداخته، طبقه اجتماعى او که روى چيدمان صحنه و رنگ ديوارها و لباس و مواردى از اين دست تاثير ميگذارد، از موارد بسيار مهمي در فيلمنامه «گورکن» بود که با ظرافت و دقت بسيارى روي آن فکر و نوشته شد که بر روى کار من به عنوان فيلمبردار تاثير بسزايى داشت و اين يک اصل بسيار مهم در سينماست.
در قاب بنديها و حرکات دوربين چقدر با کارگردان تعامل و مشورت داشته ايد؟ آيا قبل از شروع فيلمبرداري دکوپاژ و استوري بورد مشخصي وجود داشت؟
ما دکوپاژ دقيقى داشتيم که قبل از شروع هر صحنه يا سکانس تمام قابها و حرکات دوربين که کم هم نبودند را قبل از شروع فيلمبردارى آن جلسه با هم مرور ميکرديم که خطايى اگر بود را به حداقل برسانيم. کار در فيلمى که بخش زيادى از قصهاش در يک لوکيشن ميگذرد، ميتواند براى همه گروهها از جمله گروه فيلمبردارى تکرارى و گاهى خسته کننده باشد. اين امريست قطعى مگر اينکه هم قصه پر از افت و خيز باشد و هم کارگردان براى تقطيع پلانها و روايت داستان به استراتژى درستى رسيده باشد که خوشبختانه کاظم به عنوان کارگردان پروژه به اين مهم دست پيدا کرده بود بطوريکه در هيج کجاى فيلم، ما شاهد دکوپاژ و قابى تکرارى نيستيم.
فيلم عليرغم فضاي اجتماعياش، از لحاظ بصري و روايي ساختار متفاوتي دارد. به نظر شما فيلمبرداري «گورکن» چه ويژگيهاي بارزي دارد؟
همانطور که درمورد فيلمنامه توضيح دادم، من بارها فيلمنامهاى را که دوست دارم ميخوانم که اين امر باعث ميشود روزنههاى بيشترى روى من از لايه هاى زيرين فيلمنامه باز شود و بعد از گفت و گوهاى مکرر با نويسنده فيلمنامه و کارگردان انگار که اين من هستم که دارم فيلم را ميسازم و به هيچ وجه خودم را از کارگردان و فيلم دور نميبينم. درمورد ويژگيهاى فيلمبردارى ميتوانم به اين مورد اشاره کنم که من تمام تلاشم را کردم که فيلمبردارى از فيلم بيرون نزند و اصطلاحا درشت نباشد و براى نورپردازى هم به اين نتيجه رسيديم که نورهاى طبيعى را تقويت کنيم که اميدوارم رضايت بخش شده باشد که اين کار هم به شدت سخت و مستلزم صبر و شکيبايي است.
به عنوان مدير فيلمبرداري در طول کار با چه چالشهايي مواجه بودهايد؟
در روايت فيلمنامه «گورکن» زمان نقش بسيار مهم و حساسى دارد به گونهاى که بخش اصلى روايت داستان از ظهر تا پاسى از شب شکل ميگيرد و ما با شخصيت اصلى لحظه به لحظه تا انتهاي فيلم پيش ميرويم. زمانيکه در يک لوکيشن واحد و در زمانهاى مختلف يک روزه در فيلمنامه کار ميکنى، ايجاد حس تغيير زمان و پرداخت ريتمِ نورى مناسب هر سکانس کاريست بسيار مشکل. اين موضوع از چالشهاى بزرگ من در فيلم «گورکن» بود که البته اميدوارم از اين مجال موفق بيرون آمده باشم.
شما در فيلم اول کاظم ملايي (کوپال) هم به عنوان فيلمبردار حضور داشتيد. «گورکن» و «کوپال» چه تفاوتها يا شباهتهايي دارند؟
فيلمهاي «کوپال» و «گورکن» هر دو پر از دقت نظر، شخصيتپردازي دقيق، کاراکتر محور و پر از جذابيتهاى بصرى هستند که هر کدام به نوبه خود قابل تامل و براى مخاطب لذت بخش هستند. شخصيتهايى که روايتگر زندگى انسان کنونى هستند، با همه دغدغههايى که با آنها دست و پنجه نرم ميکنند و مخاطب در انتهاى هر دو فيلم با او همذاتپندارى کرده و گويى خود را جايش قرار ميدهد و از اينجاست که با اتمام فيلم تازه قصه شروع شده و کليت فيلم و شخصيتها، مخاطب را رها نميکنند. علاوه بر اين جهان تصويرى و فرم هر دو فيلم «کوپال» و «گورکن» به نوبه خود پر از شيطنتهايي است که مختص نگاه ريزبين و دقيق کاظم ملايى به سينماست.
خيلي از آثار شما جزو فيلمهاي شاخص گروه هنروتجربه است، از نظر فيلمبرداري چه تفاوتي بين «گورکن» با کارهاي قبلي شما وجود دارد؟
تمام تلاش من به عنوان فيلمبردار اين است که تا آنجا که در توانم باشد کارهايم شبيه هم نباشند و به اصطلاح خودم را تکرار نکنم که خوشبختانه اگر اين را بر شانس من بگذاريد، تا کنون اينچنين بوده است. تفاوتهاى فيلمبردارى «گورکن» با ديگر کارهاى من مشهود است چرا که از اولين فيلم بلندم «گس» تاکنون نزديک به ١٠ سال ميگذرد و طبيعتا تجربه بنده و تيم من حتما بيشتر شده و همچنين استفاده از ابزار به روز هم در به تصوير کشيدن قصهها نه تنها به من بلکه به يارى همه دوستان فيلمبردار در سينما آمده است.
به نظر شما «گورکن» در نمايش عمومي و حضور در جشنوارههاي خارجي چقدر با اقبال روبرو خواهد شد؟
قطعا داشتن فيلمنامه خوب و کارگردان دقيق و کاربلد و تيم اجرايى هوشمند و ابزار به روز و کارآمد مي تواند در به ثمر رسيدن فيلمى با مختصات سينمايى و درجه يک موثر باشد. به نظر من فيلم «گورکن» مانند فيلم «کوپال» ميتواند هم مورد استقبال مخاطب قرار بگيرد و هم نظر جشنوارهها را به خودش جلب کند، چرا که هم از فيلمنامهاى خوب و اجرايى از هر نظر حرفه اى و به اندازه برخوردار است که اصلا شبيه به فيلم دوم کارگردان نيست و ميتواند فيلم چندم يک کارگردان محسوب شود. من به اتفاقهاي عالى براى فيلم سينمايى «گورکن» اميد دارم.