بازیگری که به ۱۰۰سالگی نرسید

جام جم/ امروز سوم شهريور سالگرد درگذشت داريوش اسدزاده است
 
اسدزاده آنقدر سرزنده بود و اميدوار به زندگي و آينده که هميشه در مصاحبه هايش آرزو مي کرد صد سال عمر کند، اصلا جشن گرفتن يک قرن زندگي يکي از آرزوهايش بود که متاسفانه محقق نشد و سال گذشته در چنين روزي و در ۹۶ سالگي درگذشت. او بازيگر پيشکسوتي بود که در فيلم ها و سريال هاي بسياري بازي کرده بود و تجربه حضور روي صحنه تئاتر و کارگرداني در اين عرصه هم از تئاتر نصر گرفته تا روزگار نزديک تر به ما را در کارنامه فعاليت هاي خود داشت. سال هاي پاياني عمرش را اما بيشتر به نوشتن مي پرداخت و ترجيح مي داد روزگار کهولت سن و خانه نشيني را بخواند و بنويسد؛ آنقدر که کتابخانه مفصل و پر و پيمان او موضوعي بود که مواجهه با آن براي پژوهشگران و روزنامه نگاراني که به خانه اش رفت و آمد داشتند، نکته اي مهم و جالب بود.

يکي از به يادماندني ترين بازي هاي اسدزاده براي مردم بازي اش در سريال «خانه سبز» است؛ سريال موفقي که در دهه ۷۰ بسيار مورد توجه مردم بود و حالا هم پخش مجدد آن هنوز بيننده دارد. در اين سريال زنده ياد خسرو شکيبايي هم در کنار اسدزاده بازي مي کرد و نقش پدر و پسر داشتند. اسدزاده هميشه براي بازي در اين سريال محبوب مورد پرسش قرار مي گرفت و خاطراتي را درباره اش بيان مي کرد. او در يکي از خاطرات خود چنين مي گويد: «شکيبايي دوست داشتني و گرم بود. با محبت بود. يادم است يک روز دير سر کار آمده بود. به او گفتم چرا دير آمدي؟ گفت: استاد معذرت مي خواهم و نمي دانستم شما امروز زود آمدي. گفتم نبايد دير بيايي و سر ساعت بيا. همه منتظر تو هستند. و او گفت که گرفتار شدم، گفتم اگر اين دفعه دير بيايي ديگه باهات حرف نمي زنم. بعد بوسم کرد و همديگر را در آغوش گرفتيم.  ۶-۵ تا فيلم با او کار کردم.» اسدزاده به ارتباط خانوادگي و صميمي اش با خسرو شکيبايي اشاره مي کند و با بيان خاطره اي از او، توضيح مي دهد: «با آقاي خسرو شکيبايي خيلي صميمي بودم، رفت و آمد داشتيم، به خانه ما مي آمد و با خانواده اش - پسر و همسرش  - آشنا بودم. با خانم خيرآبادي هم که از سال ۱۳۲۶ در تئاتر کار مي کرديم، صميمي بوديم. انسان شاد و گرمي بود و تقريبا يک فاميل بوديم و اين صميميت بود که کار را گرم مي کرد. اين صميميت است که الان تصنعي است و نيست. ديگر آن صميميت را نداريم. داستان هايي که مي توانستيم آن زمان بپردازيم، ديگر نيست؛ اگر هم باشد خيلي کم است. اينهايي که من مي بينم کارهاي قشنگي نيست.»

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

---

بازار

---