بهترین انیمیشنهای دوست داشتنی که به اندازه لیاقتشان دیده نشدهاند
ايرنا/ انيميشنهاي سينمايي هميشه گزينه ايدهآلي براي سرگرمشدن از يک داستان جذاب هستند. اما متاسفانه انيميشنهاي متعددي وجود دارند که به اندازه لياقتشان ديده نشدهاند.
فرقي نميکند چه سن و سالي داريد يا از نظر روحي در چه وضعيت قرار گرفته باشيد، انيميشنها هميشه يک راهکار فوقالعاده هستند. انيميشنهاي سينمايي با داستانهاي کليشهاي اما هميشه جذاب و دوستداشتني، مجموعهاي از خالصترين شخصيتها را گرد يکديگر جمع ميکنند. بنابراين مشهورشدن انيميشنهاي دوستداشتني پديده عجيبي نيست. با اين حال انيميشنهاي دوستداشتني و جذابي هم وجود دارند که به اندازه لياقتشان ديده نشدهاند. انيميشنهايي که چيزي از بهترينهاي اين ژانر کم ندارند اما متاسفانه آنقدر که بايد خوششانس نبودهاند.
Osmosis Jones (اسمسيس جونز)
نمره منتقدان: ۵۵ از ۱۰۰
«اسمسيس جونز» يکي از آن انيميشنهاي عادي نيست که داستان سادهاي داشته باشند. اين انيميشن تلاش ميکند اطلاعات بسيار جذابي درباره سيستم ايمني انسان و نحوه کارکرد اندام حياتي بدن را به کودکان بياموزد و اين هدف را به درستترين شکل ممکن دنبال ميکند اما متاسفانه آنقدر که بايد مورد استقبال تماشاگران قرار نگرفت. بسياري از تماشاگران انيميشن «اسمسيس جونز» سالها پس از سال اکران آن يعني ۲۰۰۱سال آن را تماشا کردند.
خلاصه داستان: فرانک دتور يک نگهبان باغ وحش است که متاسفانه به ويروسي کشنده مبتلا شده است. اسمسيس جونز در داخل بدن او تلاش ميکند تا با همکاري قرصهاي سرماخودرگي، سلولهاي خوني و ميکروارگانيسمها اين ويروس کشنده را براي هميشه شکست دهد.
Treasure Planet (سياره گنج)
نمره منتقدان: ۶۹ از ۱۰۰
انيميشن «سياره گنج» يکي از بينظيرترين انيميشنهاي دوستداشتني تاريخ است که اصلا به اندازه لياقتي که به نمايش گذاشته مورد توجه قرار نگرفته است. يک داستان تمام عيار، شخصيتهاي دوستداشتني و دنيايي از زيباييهايي که در هيچ انيميشن ديگهاي ديده نميشود، همه و همه در کنار يکديگر قرار ميگيرند تا «سياره گنج» را به يک عنوان دوستداشتني و خاطرهانگيز تبديل کنند. اين انيميشن که در حقيقت اقتباسي علمي تخيلي از رمان «جزيره گنج» رابرت لوييس استيونسون است، در دوران خوبي اکران شد و همين هم باعث شد مورد توجه تماشاگران قرار نگيرد.
خلاصه داستان: جيم هاکينز با خدمه يک کشتي فضايي همراه ميشود تا يک سفر فوقالعاده را تجربه کند. او در اين سفر هدف ويژهاي را دنبال ميکند و ميخواهد با کمک نقشهاي که دارد، گنجهاي بسياري را پيدا کند. اما جيم تنها نيست چراکه خدمه کشتي هم با هدف پيداکردن گنجهاي ارزشمند راهي اين سفر شدهاند.
Flushed Away (بر آبرفته)
نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰
اگر انيميشنهايي مانند «فرار مرغي» و «والاس و گروميت» را تماشا کردهايد و از هيجان بينظير آنها لذت بردهايد احتمالا «بر آبرفته» هم براي شما سرگرمکننده است. با وجود همه استقبالي که منتقدان و تماشاگران به اين فيلم داشتند، انيميشن «بر آبرفته» آنطور که انتظار ميرفت هم ديده نشد و استوديوي دريم ورکس به همکاري با استوديوي سازنده اين انيميشن پايان داد.
خلاصه داستان: يک موش خانگي که به زندگي در شرايط بسيار ايدهآل عادت کرده به صورت کاملا تصادفي به درون سيستم فاضلاب راه پيدا ميکند. اين فضاي آلوده و وحشتناک به هيچوجه چيزي نيست که اين موش خانگي به آن عادت داشته باشد.
Rise of the Guardians (ظهور نگهبانان)
نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰
اين انيميشن ميتواند از استثناهاي اساسي ليست بهترين انيميشنهاي دوستداشتني اما فراموششده باشد. انيميشن «ظهور نگهبانان» نه تنها فروش قابل قبولي در گيشهها داشت بلکه در فصل جوايز هم موفق بود و نامزد بهترين انيميشن جوايز گلدن گلوب هم شد. اما دليل اصلي شکست آن به هزينههاي بازاريابي و تبليغات آن بازميگردد. استوديوي دريم ورکس که وظيفه ساخت اين انيميشن را برعهده داشت به دليل ضرر هنگفتي که به واسطه توليد اين انيميشن کرد، مجبور شد حدود ۳۵۰ کارمند خود را اخراج کند. بنابراين اخبار ناگوار آن باعث شد بسياري از هواداران ژانر انيميشن آن را يک عنوان شکستخورده بدانند.
خلاصه داستان: زماني که نيرويي اهريمني به نام پيتچ آماده حمله به زمين و آغاز دوباره دوران تاريکي ميشود، گروهي از نگهبانان ناميرا در کنار يکديگر قرار ميگيرند تا همه کودکان بيگناه سراسر جهان را در برابر اين خطر بزرگ محافظت کنند.
The Brave Little Toaster (تستر کوچولوي شجاع)
نمره منتقدان: ۷۷ از ۱۰۰
«تستر کوچولوي شجاع» يک انيميشن نوستالژي، دوستداشتني و خاطرهساز بود که در سال ۱۹۸۷ و توسط استوديوي والت ديزني اکران شد. اين انيميشن کمدي موزيکال که ماجراجوييهاي بسياري را در بستر اصلي داستانش روايت ميکند، هويتي شيرين و جاب داشت که شايد به اندازه لياقتي که دارد، ديده نشده است. سالها پيش از آنکه مجموعه انيميشنهاي «داستان اسباب بازيها» ايده زندهکردن عروسکها و اسباب بازيها را مطرح کند اين «تستر کوچولوي شجاع» بود که وسايل منزل را با هويتهاي انساني ترکيب کرد و موفق شد يک داستان بينظير را روايت کند.
خلاصه داستان: يک تستر نان با همراهي دوستانش يعني پتو، چراغ مطالعه، راديو و جاروبرقي به شهر سفر ميکنند تا صاحبان واقعيشان را پيدا کنند.
The Iron Giant (غول آهني)
نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰
انيميشن «غول آهني» در سال ۱۹۹۹ اکران شد و هرگز مورد توجه تماشاگران درون سالنهاي سينما قرار نگرفت. اين انيميشن با ايدههاي جاهطلبانه و داستاني متفاوت و دوستداشتني يکي از بينظيرترين انيميشنهاي تاريخ سينما است که در تاريخ مناسبي اکران نشد و همين هم باعث شد به اندازهاي که لياقت آن را داشت، ديده نشود. با اين حال در همه سالهاي پس از آن بود که «غول آهني» موفق شد توجه بيشتري به خود جلب کند و حالا به اعتقاد بسياري از منتقدان يکي از بهترين انيميشنهاي تاريخ هم لقب ميگيرد.
خلاصه داستان: هوگارت هيوز ۹ ساله متوجه ميشود يک غول آهني بسيار بزرگ به حاشيه شهرشان آمده است. هوگارت در شهري آرام اما سرشار از استرس دوران جنگ سرد زندگي ميکند و نميداند حضور اين غول آهني ميتواند چه معنايي داشته باشد. اما فارغ از دنياي سياست، غول آهني داستان ما با هوگارت دوست ميشود اما اين رابطه دوستانه قرار نيست آرام دنبال شود.