یک عاشقانه تاریخی از کارگردان «ستایش»
خراسان/ نقشآفريني خوب مسعود رايگان، بهنام تشکر و مهدي احمدي نقطه قوت سريال «بوم و بانو» است
سريال تاريخي «بوم و بانو» به کارگرداني سعيد سلطاني يکي از سريالهاي جديد تلويزيون است که از نيمه شهريور روي آنتن شبکه دو رفته. سلطاني کارگردان سه گانه «ستايش»،قبلا هم با ساخت سريالهايي مانند «پس از باران»، «خانهاي در تاريکي» و «سالهاي برف و بنفشه»، سابقه توليد سريالهاي تاريخي را داشته و سال 98 پس از چند سال، بار ديگر اثري تاريخي را جلوي دوربين برد که اکنون به پخش رسيده است. قصه اين سريال که در زمان پهلوي اول روايت ميشود، با عشق يک دختر و پسر جوان آغاز شده و ظاهرا قرار است با ماجراي عاشقانه ديگري ادامه يابد.
شروع خوب با يک عشق ناکام
سريال «بوم و بانو» در قسمت اول شروع خوبي داشت. داستان با ماجراي علاقه «مرجان» و «روزبه» به يکديگر و مخالفت شديد پدر «مرجان» با ازدواج آنها آغاز شد. کشته شدن «روزبه» به طور اتفاقي و بيتقصير نبودن تيمسار «افشار» پدر دختر در اين اتفاق، شروع جالبي را براي سريال رقم زد. تعدادي از شخصيتها در قسمت اول معرفي و چند شخصيت مهم قصه نيز با ادامه داستان در قسمتهاي بعدي وارد سريال شدند. گفتيم «بوم و بانو» شروع مناسب و کنجکاوکنندهاي داشت، اما در ادامه به کندي پيش رفت و شاهد اتفاقات کمتري بوديم، به طوري که پس از گذشت 5 قسمت از سريال، به نظر ميرسد هنوز قصه اصلي آغاز نشده است. ظاهرا ماجراي اصلي مربوط به «ماهور» دختر ديگر تيمسار و آشنايي او با يک نقاش ماهر است که داستان در 3-2 قسمت گذشته بيشتر به مقدمه چيني براي آن پرداخته و مخاطب را درگير خودش نکرده است. آن طور که پيداست، ارتباط تيمسار «افشار» با مرگ «روزبه» هم در قسمت اول تمام نشده و قرار است در ادامه همراه با قصه اصلي سريال جريان داشته باشد، اما اين موضوع هم فعلا به حاشيه رفته و تا به حال تمرکز داستان بيشتر روي بازگشت «ماهور» از پاريس بوده است. اگر اين ايراد سريال يعني روند کند و کماتفاق آن برطرف شود، «بوم و بانو» ميتواند توجه مخاطب را به خودش جلب کند.
پيوند تاريخ با قصه
سريال «بوم و بانو» در زمان رضاخان ميگذرد و قرار است اتفاقات مهم آن دوره را به تصوير بکشد. يکي از مهمترين حوادث مربوط به اين دوره، وقايع مربوط به کشف حجاب و کشيدن چادر از سر زنان است که در اين مجموعه به آن اشاره شده است. بايد صبر کرد و ديد در ادامه چه اتفاقاتي رخ ميدهد و اتفاقات سياسي يا درگيري مردم و حکومت بر سر اصول و عقايدشان چطور نمايش داده ميشود، فعلا در 5 قسمت گذشته وجهه تاريخي سريال کم رنگ بوده و بيشتر شاهد روايت ماجراهاي خانواده تيمسار «افشار» بودهايم. اگر قصه «بوم و بانو» با حوادث تاريخ مربوط به دوره پهلوي اول به خوبي پيوند بخورد، ميتواند در جذابيت داستان تاثير مهمي داشته باشد. از لحاظ بصري، فضاسازي و پوشش بازيگران مناسب بوده و تا حدي مخاطب را به حالوهواي آن دوران برده است.
انتخاب خوب بازيگران
مسعود رايگان در نقش تيمسار «افشار»، بهنام تشکر در نقش سرهنگ «سپنتا»، ديبا زاهدي در نقش «ماهور» و مهدي احمدي در نقش استاد «حافي»، شخصيتهاي اصلي قصه هستند که همگي به خوبي از ايفاي نقش خود برآمدهاند. از ميان اين چهرهها، ديبا زاهدي کمتجربهترين و جوانترين بازيگر سريال است که در نقش دختر فرنگرفته، اما بسيار متواضع و مهربان داستان بازي خوبي داشته و براي اين نقش انتخاب مناسبي بوده است. مسعود رايگان موفق شده ابهت و جديت يک شخصيت نظامي را به نمايش بگذارد و بهنام تشکر هم که با گريم متفاوتي در سريال ديده ميشود، نقش سرهنگ «سپنتا» را که شخصيت مرموز داستان است، به خوبي ايفا کرده است. مهدي احمدي ميان علاقه مندان به سينما با فيلم «شبهاي روشن» به کارگرداني فرزاد موتمن و نقش آن استاد دانشگاه منزوي، آرام و عاشقپيشه شناخته ميشود. او در اين سريال هم نقش يک نقاش چيرهدست را بازي ميکند که به واسطه نقاشي پرتره «ماهور»، با او آشنا ميشود. مهدي احمدي با نقش شخصيتهاي فرهيخته و هنرمندي که از هياهوي اجتماع به تنهايي خود پناه بردهاند، تناسب دارد و انتخاب خوبي براي شخصيت استاد «حافي» بوده است.