نماد آخرین خبر

چهره ها/ حمیدرضا آذرنگ و عینک شکسته‌اش

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
چهره ها/ حمیدرضا آذرنگ و عینک شکسته‌اش

آخرين خبر/ حميدرضا آذرنگ با انتشار اين عکس نوشت: عينک شکسته
ساده اتفاق افتاد، خيلي ساده. دستم رفت طرف عينک ذره بيني آويزان شده با يک بند دور گردنم که انگشتم خورد به عينک آفتابي ام. عينک افتاد روي زمين، افتاد و به دو نيم شد. بله دو نيم. کاملا از وسط. ماتمزده چنان به دو تکه عينک خيره شدم که گرسنه اي به تکه نان مرغوبي که از دستش درون جوي آب کثيفي افتاده خيره مي شود.
چرا شکستن يک عينک آفتابي بايد اين قدر اهميت پيدا کند؟ پول ؟ شايد. عينکم، ري بن نبود، ولي برايش مبلغ قابل توجهي پرداخته بودم. مبلغ را نمي نويسم. نوشتنش بد حال ترم مي کند. "چه آشغالي خريده بودي پسر؟"
تازه دريافته بودم راه رفتن با عينک آفتابي مارک دار چه لذتي دارد. سبک تر راه مي رويد. گويي کمي از زمين فاصله گرفته ايد. دريافته بودم چرا اکثر آدم هايي که عينک آفتابي مي زنند احساس مي کنند خوش تيپ تر شده اند و تماشايي تر و مقبول تر. چه زنان و چه مردان و حتي بچه ها. همه شان با عينک آفتابي با نوعي غرور و احساس به روز بودن، ايستاده و راه مي روند. عينک روزگاري عنصر متجددانه اي بشمار مي رفت و عينک آفتابي خصوصا مارک دار هنوز هم چنين جلوه اي دارد.
طبعا عينک آفتابي با عينک ذره بيني فرق دارد. عينک ذره بيني مي گويد چشمان تان ضعيف شده، ولي عينک آفتابي به آدم ها شخصيت ديگري مي بخشد يا حداقل کسي که عينک زده چنين تصوري مي کند. چشم ها را پنهان مي کند و چشم ها مهم ترين عنصر صورت هستند. با چشم ها در مي يابند کي هستيد و کي نيستيد. براي همين سارق ها و ماموران مخفي عينک هاي تيره به چشم مي زنند.
اخيرا مقاله اي خواندم که مي گفت برداشتن عينک آفتابي و "چشم در چشم شدن ناگهاني" شايد به نوعي مکاشفه رمانتيک هم برسد.

مکاشفه رمانتيک؟ آن چه از من گرفته شد.
نمي دانم با عينک دو نيم شده آشغال چه کنم. هم نگاه کردنش عذابم مي دهد و هم دور انداختنش. اسمش را گذاشته ام "رفيق نيمه راه" . ولي خب احتمالا سر راست ترين دستاورد اين رفيق دريافتن اين بوده که بي دست و پا تر از آني هستم که تصور مي کردم 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره