تلویزیون بهجای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد

ايسنا/ مدتي است که اختلاف بر سر مديريت و نظارت بر شبکه نمايش خانگي موضوع مناقشه بين سينما و تلويزيون شده و وضعيت ساخت سريالهاي شبکه نمايش خانگي را معلق گذاشته است. تا مدتي پيش مجوز ساخت سريالهاي شبکه خانگي را وزارت ارشاد صادر ميکرد تا اينکه با بالا گرفتن تب سريالهاي شبکه خانگي و افزايش کاربران وياوديها، زمزمههايي مبني بر ادعاي مالکيت صداوسيما بر شبکه خانگي به گوش رسيد. اين ادعا از همان ابتدا با واکنشهايي مواجه شد و باعث شد تا برخي از کارگردانان و بازيگراني که اتفاقا اغلب براي تلويزيون هم سريال ساخته اند، لب به اعتراض بگشايند.
در آخرين واکنش ها خانه سينما طي نامه اي از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درخواست همراهي با صنوف سينمايي را مطرح کرده است.
بابک کايدان ـ نويسنده سينما و تلويزيون ـ که به تازگي پخش سريال «دل» به قلم او در شبکه خانگي به پايان رسيده است، درباره رقابت تلويزيون با سريالها و مجموعه هاي شبکه خانگي به ايسنا توضيح داد: «طبيعتا با استقبال بيشتر از سريال هاي شبکه نمايش خانگي، مخاطب اندک تلويزيون ريزش بيشتري ميکند. اما با حذف رقيب، اتفاقي نميافتد چون در نهايت آسيبش به مخاطب ميرسد.»
او ادامه داد: کاش تلويزيون هم در درون خودش حس رقابت ايجاد ميکرد و به رقابت سالم روي ميآورد. تلويزيون ميتوانست با جذب هنرمندان و با رفتن به سمت قصههاي جسورانه تر و شرايط بهتر، رقابتي با نمايش خانگي شکل دهد که نفعش براي مخاطب بود. مخاطب انتخاب مي کرد کدام کار را ببيند. البته هيچکس منکر اين نيست که آثار موفق تلويزيوني بيننده ۳۰ تا ۴۰ ميليوني دارد اما شبکه خانگي به خاطر مدل پلتفرم و بحث اينترنت گستردگي اش نهايتا با دو ـ سه ميليون مخاطب است.
اين فيلنامه نويس تاکيد کرد: «بارها گفته ام دلم ميخواست تمام آثار شبکه خانگي از طريق تلويزيون به دست مردم ميرسيد؛ زيرا هم رايگان بود و هم مخاطبش را پيدا ميکرد و هم گستردگياش بسيار بيشتر بود. اما متاسفانه سياستهاي سازمان صداوسيما خيلي به اين سمت نرفته است.
کايدان تصريح کرد، «اميدوار بودم که تلويزيون به خودش بيايد و رقابتي ايجاد شود اما حذف رقيب نه تنها رقابتي ايجاد نميکند بلکه آسيب بيشتري هم به خودش و هم به شبکه خانگي و از همه مهمتر به مخاطب ميزند.»
کايدان که خود در گذشته سريالهايي همچون «دلدادگان» را براي تلويزيون نوشته است، با اشاره به ضعف سريالهاي تلويزيوني در چند سال اخير، عنوان کرد: به نظرم چند سال است که دافعه صداوسيما نسبت به جاذبهاش خيلي بيشتر شده است. چند سال است که خيلي از هنرمنداني که هم براي تلويزيون و هم براي خودشان آوردهاي داشتند، متاسفانه ديگر در تلويزيون فعاليت نميکنند. شبکه خانگي هم دارد خودش را پيدا ميکند و در همين زمان محدود فارغ از کارهاي متوسط، ضعيف و قوياش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.

نويسنده سريال «دل» در عين حال گفت که اگر محدوديتها کمتر باشد ترجيحش نوشتن سريال براي تلويزيون است، زيرا تلويزيون مخاطبان گستردهتري دارد و وياوديها هنوز به تلويزيون نرسيدهاند.
او در اين زمينه افزود: من چند سريال براي تلويزيون نوشتهام. ارتباط مخاطب با سريالها در تلويزيون خيلي گسترده تر است. طبيعي هم است. تلويزيون رسانه ملي است و جمعيت زيادي برنامه هايش را تماشا مي کنند. وي او دي ها فعلا به تلويزيون نمي رسند شايد تا چند سال ديگر همه چيز اينترنتي شود اما تلويزيون در صورت داشتن کار موفق ميتواند راحت از شبکه خانگي عبور کند. اما وقتي کارها به مخاطب نزديک نشوند و داراي جسارت لازم نباشند، طبيعتا اين اتفاق نميافتد و مردم شبکه خانگي را دنبال ميکنند.
کايدان درباره آسيب مالي و شغلي که در راستاي توقف صدور پروانه ساخت سريالهاي شبکه خانگي براي فعالان اين حوزه به وجود ميآيد، تاکيد کرد: طبيعتا آسيب زيادي به کسانيکه در اين حوزه مشغول به کار بودند وارد مي شود. با توجه به اوضاع موجود و توقف تقريبي سينماها و اينکه توليدات تلويزيون هم مثلهاي قبل گسترده نيست، شبکه خانگي که بخش خصوصي هم در آن چرخش مالي داشت، ميتوانست خيليها را مشغول به کار کند. اگر هفت ـ هشت پروژه راه ميافتاد حدود دو هزار نفر مشغول به کار ميشدند و براي مخاطب از لحاظ تنوع کار و براي دستاندرکاران سينما از لحاظ هدايت خوب چرخه مالي مفيدي بود. متاسفانه اين بلاتکليفي آسيب جدي ميزند آن هم زماني که تنور شبکه خانگي حسابي داغ شده بود و ميتوانست خودش را پيدا کرده و خيلي بالغتر شود.

اين نويسنده با بيان اينکه اگر قرار باشد نمايش خانگي با فيلترها و چهارچوبهاي تلويزيون هدايت شود، صد در صد در کاهش مخاطب و روي آوري مخاطب به شبکههاي ماهوارهاي تاثيرگذار است و لطمهاش را دوباره مخاطب ميخورد، عنوان کرد: با اينکه شبکه خانگي از جهت مرزها و چهارچوبها فقط يک گام از تلويزيون جلوتر است و خيلي کار عجيب و غريبي چه از نظر محتوا و چه از نظر فرم انجام نميدهد اما همين يک گام توانسته رقابت خيلي جدي را با شبکههاي ماهوارهاي داشته باشد.
او با بيان اينکه شبکه خانگي يک جريان نوپاست که سه چهار سال است که به شکل حرفهاي تنورش گرم شده است، عنوان کرد: طبيعي است که يک جريان نوپا ممکن است آسيبهايي داشته باشد تا به بلوغ برسد. ممکن است از بين کارها يک کار هم نيمه تمام بماند و يک کار دچار حواشي شود اما به نظرم برآيند کلي نمايش خانگي کارنامه خيلي موفقي را ارائه ميدهد.
کايدان افزود: در اين سالها شبکه خانگي حدود ۱۵ سريال توليد کرده که حداقل پنجتا از آنها در حافظه مخاطب مانده و رضايت مخاطب را جلب کرده است. در صورتي که اگر بخواهيم با کارهاي خارجي مقايسه کنيم، آنها انبوهي از سريالها را فارغ از محدوديتها کار ميکنند و تنوع ژانر دارند و پول گستردهاي در صنعت هنريشان در چرخش است و با اين حال شايد ۱۰ سريال موفق شود. ما با اين تعداد سريال در شبکه نمايش خانگي و فقر مالي گسترده و همه محدوديتهاي فرهنگي، عرفي، سياسي و اقتصادي که بر کارها حاکم است، توانستيم مثلا از ۱۵ اثر پنج اثر ماندگار و با رضايت مندي بالا انجام دهيم. بقيه کارها هم کارهايي بوده که به سرانجام رسيده حالا ممکن است از اين تعداد دو سريال هم دچار حواشي شده باشد. اين به اين معني نيست که کل بشکه خانگي بايد تعطيل شود. به نظرم آوردههاي شبکه خانگي بسيار بيشتر از آسيبهايش بوده است.
او اختلاف بر سر نظارت بر شبکه خانگي را دعوايي بي دليل دانست که چوبش را مخاطب ميخورد و امکان ورود دوباره شبکههاي ماهوارهاي و آسيبهاي فرهنگي تقويت ميشود. علاوه بر اين به اعتقاد اين نويسنده اين اختلاف فعالان سينما را نسبت به قبل بيکارتر ميکند و هيچ آوردهي ديگري ندارد.

اين فيلمنامه نويس در ادامه درباره مطرح شدن پيشنهادي مبني بر تشکيل شوراي نظارت بر نمايش خانگي متشکل از نمايندگاني از نهادهاي مختلف، اظهار کرد: اين پيشنهاد شدني است به شرط اينکه هدف همدلي و رسيدن به يک جمع بندي نهايي باشد نه اينکه در همان شورا هم يارکشي سازماني شود. هدف بايد همدلي باشد و نه خنثي سازي شبکه خانگي. به نظرم پيشنهاد خوبي است زيرا هجمه آرا است و ميتوان به يک نتيجهاي رسيد. بايد اجازه دهند که شبکه خانگي حداقل در مورد محتوا با جسارت جلو بيايد. بحث حجاب و پوشش بحث جدايي است ولي حداقل از لحاظ محتوايي اميدوارم چهارچوبها به گونهاي نباشد که کارها به آثاري خنثي تبديل شود و مردم اعتمادشان را به شبکه خانگي از دست بدهند. به ويژه اينکه بابتش پول ميدهند و انتظار دارند چيزي را ببينند که ارزش دارد. چه در بخش سرگرمي، چه در بخش روياسازي و چه در بخش نقدهاي اجتماعي و در همه حوزهها مخاطب بايد احساس کند که اين سريال ارزش پول دادن براي تماشا را دارد وگرنه اگر قرار باشد در شبکه خانگي باز کارهايي مثل تلويزيون ساخته شود، آسيبش خيلي خيلي بيشتر است زيرا مردم فکر ميکنند سرشان کلاه رفته و اعتمادشان را نسبت به شبکه خانگي از دست ميدهند. اميدوارم برآيند اين پيشنهاد به اين برسد که جلوي جسارت کارها را نگيرند. کار شبکه خانگي خارج از عرف و فرهنگ نيست فقط يک گام جلوتر است. قطعا در مرحله اول لازمه جذب مخاطب و سرگرم کردنش همين جسارت است.
او در عينحال افزود: البته واقعيت اين است که راهکار نظارت خيلي کار راحتي بود و نيازي به اين همه جنجال نبود. نهايتا ميشد يک مقدار قوانين منظمتر و مدونتري را در پروانه ساخت اعمال ميکردند. کار آنقدر پيچيده نبود که جلوي سريالها به اين شکل گرفته شود. الان دو ـ سه سريال ديگر که بيايد ديگر کاري براي نمايش خانگي وجود ندارد و نيمه دوم سال تقريبا خالي است. سه يا چهار روز در هفته مردم ميتوانستند از اين سريالها استفاده کنند و اين يک آسيب جدي است.

کايدان در پايان درباره سريال جديدش براي شبکه نمايش خانگي گفت: کاري را قرار است براي شبکه خانگي انجام دهيم که فعلا در حد گفتو گو و ايده است. احتمالا کمدي خواهد بود. پيگير کارگردان و تکميل تيم هستيم. ان شاءالله تا هفته آينده به نتيجه برسيم و کارگردان هم مشخص مي شود.
بابک کايدان پيش از سريال «دل» در سريالهايي همچون «دلدادگان» و «خوب بد زشت» به کارگرداني منوچهر هادي، «معراجيها» و «دارا و ندار» به کارگرداني مسعود دهنمکي و «سقوط يک فرشته» به کارگرداني بهرام بهراميان، به عنوان نويسنده حضور داشته است.
انتهاي پيام