صادق برقعی: علیار حرص در بیار است!
جام جم/ صادق برقعي بازيگر نقش عليار در سريال زمين گرم از چهره هاي تئاتري دنياي هنر است که در اينجا گفتوگوي چالشي با اين بازيگر ميخوانيد.
سريال زمين گرم به کارگرداني سعيد نعمت الله و تهيه کنندگي محمدرضا شفيعي، سريال جديد شبکه سه سيما است که چند روزي است پخش آن آغاز شده است. اين سريال که اولين تجربه کارگرداني سعيد نعمت الله است با حضور بازيگران سرشناس دنياي هنر و چهره هاي جديد مقابل دوربين رفت و صادق برقعي يکي از چهره هاي جديدي است که در اين سريال نقشي اصلي را ايفا ميکند.
چگونگي انتخاب شدن
سوال: چهره شما براي مخاطبان تلويزيون ناآشنا و جديد است. با اينکه سالها تئاتر کار کرديد، اما سريال تلويزيون زمين گرم شما را به بينندگان تلويزيون معرفي کرده است؛ بنابراين براي مخاطبان جذاب است بدانند شما چطور به اين پروژه معرفي شديد و نقش عليار از آن شد؟
پاسخ: به واسطه اجراي نمايش لانچر ۵ که تا بهمن ماه ادامه داشت به گروه غير مستقيم معرفي شدم، زيرا دوستان تعريف اين نمايش را شنيده بودند و بعد به واسطه يکي از بازيگران که به دفتر زمين گرم دعوت شده بود، من هم معرفي شدم. البته انتخاب خيلي هم راحت نبود و روندش طولاني شد. اما در مرحله خوانش انتخاب شدم. خوشحالم سعيد نعمتا... به من اعتماد کرد و نقش عليار را که در موقعيتهاي متفاوت اجتماعي قرار ميگيرد، موقعيتهايي که معمولي هم نيستند، سپرد.
زيادي مثبت بودن عليار!
انتقاد: مخاطب با شروع قسمت اول سريال با يک شخصيت مثبت مطلق که هيچ خطايي ندارد، به نام عليار آشنا ميشود و شناسنامه عليار براي مخاطب به اين شکل است که عليار، پسري ساده، روستايي و مذهبي است که سعي ميکند هميشه بهترين تصميم را بگيرد. اين حجم مثبت بودن براي مخاطب باورپذير نيست. خودتان وقتي قرار شد اين نقش را بازي کنيد، برايتان ايجاد سوال نشد که چرا عليار تا اين ميزان مثبت مطلق است؟
دفاع: اين سوال را زياد از من پرسيده اند که مگر شخصيت عليار وجود دارد. بايد عرض کنم هر آن چيزي که از ذهن نويسنده بيرون ميآيد، بالاخره در وجهي از زندگي وجود دارد. هيچ ايدهاي از آسمان نميآيد، حتما در هستي وجود دارد يا خاص آن وجود دارد يا خود آن وجود دارد؛ بنابراين شخصيتها را نويسنده خلق ميکند. شخصا وقتي از بيرون به شخصيت عليار نگاه کردم، انگار فرسنگها با شخص واقعي خودم فاصله داشت (البته فرسنگها واژه اغراق آميزي است)، زيرا همه ما اشتباه ميکنيم، اما عليار شخصيتتر و تميزي است که پيرو ايدئولوژي است و فارغ از افراط مسيرش را ميرود و کارش را انجام ميهد. تمام جذابيت شخصيت عليار هم همين است که اين طور تربيت شده است. وقتي شما نگاه کنيد که عليار دست پرورده تربيت چه کسي است، آن وقت او را درک ميکنيد.
تصميمات صفر و صد!
انتقاد: پدر عليار صرفا او را رها نکرده است. او منفور است و دزد و قاچاقچي که هيچ کس از او خاطره خوش ندارد و هميشه رانده شده، اما عليار وقتي پدرش را پيدا ميکند، تصميم ميگيرد او را که الان مجنون شده، روانش به هم ريخته و در تيمارستان بستري است را با وجود مخالفت خانواده اش نزد خودش نگه دارد تا خوب شود. اين رفتار عليار هم براي مخاطب قابل لمس نيست.
دفاع: عليار در موقعيتهاي مختلف اجتماعي قرار ميگيرد که معمولي هم نيست و بايد تصميم بگيرد. او در چنين موقعيتهايي طبق ايدئولوژي اش حرکت ميکند، اما برايم جالب است چرا جامعه او را نميپذيرد. وقتي عليار تصميم ميگيرد پدرش را انتخاب کند، کار اشتباهي نميکند و ميخواهد همزمان همه خانواده را کنار هم جمع کند و اين را وظيفه خودش ميداند و در ديالوگ هايش به اين موضوع اشاره ميکند، اما اين روزها همه کساني که سريال را ميبينند از من اين سوال را ميپرسند که چرا عليار چنين تصميمي ميگيرد؟ انگار به تصميمهاي صفر و صد عادت کرده ايم. در حالي که تصميم عليار ميانه است. همچنين او ميخواهد تا زماني که پدرش هوشيار نشده او را تحويل قانون ندهد. اگر کليت شخصيت عليار را ببينيد متوجه خواهيد شد که عليار پاي ايدئولوژي اش ايستاده که چنين تصميمي ميگيرد. مواجهه شدن با چنين حرفهايي برايم جذاب و عجيب است.
هر کس سليقهاي دارد
انتقاد: ديالوگهايي که سعيد نعمت ا... براي آثارش مينويسد، منتقدان صفر و صد دارد. اين اتفاق در سريال زمين گرم هم افتاده و انتقاد دارند که ديالوگها با ادبيات جامعه امروز همخواني ندارد. شما به عنوان کسي که در سريال نعمت ا... بازي کرده، چه نظري داريد؟
دفاع: من متوجه نيستم چرا يک اثر که ساخته شود به دنبال مطابقت با جامعه امروز هستيد. در دنيا سريالهايي ميبينيم که جغرافياي آن با جهان امروز تطابق ندارد. هر نويسندهاي ادبيات خاص خودش را دارد که مولفه اش محسوب ميشود. آقاي نعمت ا... هم سالهاي زيادي است که کار ميکند و مخاطب هم با ادبيات او آشنا است.
وقتي من در تئاتري بازي ميکنم که همه خوششان ميآيد، براي شخص خودم اين سوال به وجود ميآيد که چطور همه خوششان آمده است؛ بنابراين در جهان امروز بهترين حالت براي اثر هنري اين است که موافق و مخالف داشته باشد و مخالف بودن بد هم نيست، زيرا هر کس سليقهاي براي تماشاي فيلم و سريال دارد. شخصا هم همين طور هستم برخي از فيلمهايي که ميبينم خيلي دوست دارم و برخي ديگر را نه.
رفتارهاي عليار معقولانه است
انتقاد: با توجه به اينکه پدر عليار يعني استوار، ظلم زيادي به همه کرده است؛ بنابراين وقتي توجه عليار بيشتر به سمت پدر ميرود تا خانواده و تصميم ميگيرد پيش پدرش زندگي کند، براي مخاطب غير معقولانه است.
دفاع: به هيچ وجه رفتار عليار غير معقولانه نيست. همه ما از دل يک تفکر بيرون آمده ايم و تفکر اسلامي ميگويد حال اکنون پدر اهميت دارد؛ بنابراين او نميخواهد پدر را رها کند، حتي دلش نميخواهد خانواده از او جدا شود، بلکه فروغ به روستا ميرود. در مجموع عليار تلاش ميکند همه را همراه خودش کند. دليل اينکه توجه عليار نسبت به پدر بيشتر است، به اين خاطر است که حال پدر بحراني است و بارها به فروغ در ديالوگ هايش ميگويد که درک ميکند استوار باعث آزار روحي او شده است، اما در عين حال از فروغ ميخواهد که از او نخواهد پدرش را رها کند. در مجموع همه رفتارهاي عليار هارموني دارد، حتي زماني که متوجه ميشود فروغ، جاي اصلان را لو داده، خيلي عصبي و ناراحت ميشود، اما با اين حال با احترام با فروغ حرف ميزند. همه اينها مولفههاي اصلي عليار را نشان ميدهد.
استقلال در جزئيات بازي
سوال: سعيد نعمت ا... دست شما را براي ايفاي نقش تا چه ميزان باز ميگذاشت و با توجه به همزماني توليد و پخش، آيا فرصت داريد سريال را ببينيد؟
پاسخ: نعمت ا... تمام لحظات همه حواسش به کار است و به تمام جزئيات فکر ميکند. به خصوص به من لطف داشت و فضا ايجاد کرد تا بتوانم نقش را ايفا کنم. همه لحظات کمک ميکرد و در عين کنترل کردن به گونهاي رفتار ميکرد تا من براي ايفاي جزئيات نقش عليار استقلال داشته باشم. البته بايد بگويم ظرفيت خودم بالاتر از اينها است و با توجه به شرايط بيماري کرونا و اينکه اولين کار تلويزيوني من است و مدت زمان طولاني درگير کار هستيم، تلاش ام را براي نقشام کرده ام. در مجموع به دليل همزماني توليد و پخش خيلي وقتها فرصت نبوده که سريال را ببينم و از سايتهاي ديگر دنبال کردم.
به خودم نمره نميدهم
سوال: به خودتان براي بازي در اين سريال چه نمرهاي ميدهيد و بيشتر علاقهمند به ايفاي چه نقشهايي در چه ژانرهايي هستيد؟
پاسخ: نمره نميدهم. دلم ميخواهد در ژانرهاي مختلف بازي کنم و اينکه بتوانم در موقعيتهاي مختلف خودم را بسنجم. ژانر کار برايم مهم نيست، بلکه شخصيت برايم اهميت دارد و دوست دارم از ايفاي نقش لذت ببرم. از همه عوامل سريال زمين گرم که مثل خانواده ام بودند، تشکر ميکنم. همه به من لطف داشتند به ويژه از آقاي نعمتا... تشکر ميکنم که فرصت بازي در اختيارم گذاشت و برادرانه کنارم حضور داشت و تکيهگاهم بود.
به دنبال نشانه شناسي باشيد
انتقاد: برخي نسبت به اسم عليار و نام پدربزرگش که يارعلي است انتقاد داشتند که چرا نامها اين طور انتخاب شده که حتي با جامعه روستايي امروز هم تطابق ندارد؟
دفاع: نام ها، جهاني است که سعيد نعمت ا... آن را خلق کرده است. در قصه نام روستاي عليار سردهات است و همه شخصيتها پسوند يا پيشوند يار را دارند.
به نظرم بايد اين مساله نشانهشناسي شود که سعيد نعمت ا... ميخواست از اين طريق چه حرفي بزند. من برداشت خودم را نميگويم. ولي به نظرم همين مساله به جذابيت سريال اضافه کرده است.
عشق زودپزي عليار!
انتقاد: مخاطب در عشق عليار هم شاهد تضاد است. در قسمتهاي اول نشان داده ميشود که عليار به شدت عاشق معصومه است، حتي سر به بيابان ميگذارد، اما بعد براي حمايت از بچه برادرش تصميم ميگيرد با فروغ، زن برادرش ازدواج کند. گرچه ما در قصه پرش زماني دو ساله را به گوش ميشنويم، اما ناگهان عاشق فروغ ميشود که براي مخاطب باورپذير نيست. در حالي که بعد از ازدواج، فروغ به عليار ميگويد که ما زن و شوهر شناسنامهاي هستيم.
دفاع: از لحاظ خط داستاني پرش زماني گفته ميشود و به نظرم مخاطب هم متوجه گذر زمان ميشود و دو سال از اين اتفاق ميگذرد. ضمن اينکه تضاد در هر انساني هست و اتفاق خوبي هم هست. عليار هم بعد از ازدواج با فروغ به خاطر حمايت از پسر برادرش، دست از عشق اول بر ميدارد و تصميم ميگيرد به زندگي اش متعهد باشد.
نماز خواندن عليار
انتقاد: در بسياري از صحنهها ميبينيم که عليار کت اش را در ميآورد و روي آن نماز ميخواند. اين صحنه چند بار ديده شده است. به نظرتان گل درشت نشده است؟
دفاع: البته اين سوال را بايد آقاي نعمتا... پاسخ بدهد، اما نظرم اين است که به لحاظ شخصيتپردازي اين صحنه کمک زيادي به عليار کرده تا مخاطب بيشتر او را بشناسد. به نظرم ايرادي وارد نيست و معتقدم وقتي نويسندهاي شخصيتي را خلق ميکند، حتما نيازي در ذهن اش ايجاد شده که اين کار را انجام ميدهد و همه مولفههاي يک شخصيت کمک کننده است تا بيشتر با شخصيت او آشنا شويم.
باورش دارم
انتقاد: اکثر شخصيتهاي مثبت آثار نمايشي شبيه به هم هستند و اين قالب کليشهاي حتي به نوع لباس پوشيدن و گريم چهره هم سرايت ميکند و اين اتفاق هم براي عليار افتاده است. در حالي که يک شخصيت ميتواند مثبت باشد، اما به لحاظ ظاهر و تيپ متفاوت. شما نظرتان چيست؟
دفاع: عليار شخصيت سادهاي دارد. اين ساده بودن تا چه حد ميتواند متفاوت باشد. وقتي شما از بيرون به عليار نگاه ميکنيد متوجه ساده زيستي او ميشويد، بنابراين او زندگي مجللي ندارد که ظاهر متفاوتي هم داشته باشد. اين مولفههاي عليار است و اشکالي هم ندارد. مهم اين است که شخصيت عليار هارموني دارد.
اتفاقا درباره اين شخصيت مرتب با گروه لباس و گريم صحبت ميکرديم، زيرا ميخواستيم ترکيببندي عليار هارموني داشته باشد. البته به لحاظ ظاهر شخصيت عليار با صادق برقعي کاملاً تفاوت دارد. در مجموع من شخصيت عليار را باور دارم.
عليار يا صادق برقعي؟
انتقاد: هر بار که فروغ از خانه عليار فرار ميکند، عليار بدجور افسرده ميشود، حتي غذا نميخورد و افسردگي اش در برخي صحنهها به گونهاي است که با مرد جامعه امروزي تطابق ندارد. به عنوان مثال در يکي از صحنهها وقتي عليار روي زمين بيحال افتاده بود، پدربزرگ سر ميرسد و خطاب به او ميگويد اگر ميخواهي غصه بخوري حداقل تشک را پهن کن نه اينکه روي زمين سرد بخوابي! به همين دليل برخي از رفتارهاي عليار واقعا حرص در بيار است؛ آيا مابهازايي هم براي اين شخصيت داشتيد؟
دفاع: به نظرم چنين افرادي در جامعه وجود دارند و عليار هم جزو همين دسته محسوب ميشود. با اين حرف موافقم که گاهي عليار حرص آدم را در ميآورد. (با خنده) براي خلق شخصيت هر بازيگري شيوه خودش را دارد. من به دنبال ما به ازاي بيروني نميگردم، بلکه سعي ميکنم ذهن و تفکرم در اختيار شخصيت بگذارم. شايد باورتان نشود، اما برخي مواقع نميدانم عليار هستم يا صادق برقعي. به هر حال ۹ ماه با اين کاراکتر زندگي کرده ام. لحظه به لحظه براي آن غصه خوردم. در مجموع با آقاي نعمت ا... روزهاي اول براي خلق نقش کلي کلنجار رفتم و برايم مسير ايفاي شخصيت عليار را روشن کرد و من هم سعي کردم شخصيت عليار، رفتارهايش و. هارموني داشته باشد.