فیلمهای سینمایی دفاع مقدس تا چه حد واقعیت را منعکس کرده است؟

جماران/ از پرسش هاي ديگري که درباره دفاع مقدس مطرح است، به زمينه هاي تبليغي آن ايام برمي گردد که يکي از آن پرسش ها اين است که فيلم هاي سينمايي با اين مضمون تا چه حد برگرفته از واقعيت بود که پاسخ را از کتاب پرسشها و پاسخها داده ايم.
سالها از پذيرش قطعنامه ۵۹۸ و پايان جنگ تحميلي گذشته است اما همچنان پرسش هايي درباره علت و چرايي جنگ، تعويق پذيرش قطعنامه هاي بين المللي و... باقي مانده است که در اين مجال به مناسبت فرا رسيدن چهلمين سال دفاع مقدس برآنيم تا به برخي از اين پرسش ها، پاسخي درخور دهيم.پرسش ديگري که به آثار تبليغي جنگ برمي گردد، ساخت فيلم هاي سينمايي با محتواي دفاع مقدسي است که چقدر اين فيلم ها مستند و مبتني بر واقعيت بوده و مي تواند مبناي ثبت تاريخچه تصويري جنگ باشد؟ که با توجه به کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ايران و عراق) پاسخ داده ايم:
اين نکته کلي قابل ذکر است که لازم نيست هر فيلم سينمايي، عين واقعيت باشد. بلکه ممکن است نکتهاي از يک واقعيت جنگ مورد توجه قرار گيرد و فيلمنامهنويس با توجه به قدرت تخيّل و ذهن خلاق خودش آن را پرورش داده تا بتواند يک ايده و پيامي را به مخاطبين خود بدهد. لذا فيلمهاي مستند که مبتني بر واقعيت است و از صحنههاي جنگ و رزم تصويربرداري شده، ميتواند دستمايه فيلمنامهنويسان و کارگردانان سينمايي و تلويزيوني باشد. همچنين بايد يادآور شد چه در دوران جنگ و چه پس از آن فيلمهاي سينمايي زيادي در خصوص وقايع جنگ ساخته شده است، اما جز تعداد اندکي از آنها، مابقي به لحاظ کيفي و کمّي چندان توفيقي نيافتند. لذا نميتوان به سينما به عنوان مبناي ثبت تاريخچه تصويري جنگ استناد کرد.
در بسياري از فيلمها، به دليل وجود جنبه افراط و تفريط، فيلمسازان نتوانستهاند به خوبي به حقايق و واقعيتهاي جنگي بپردازند و آن را به مخاطب خود منتقل کنند؛ علت عمده آن، از سويي ميتواند حضور عيني نداشتن سازندگان اين قبيل فيلمها در جبههها و صحنههاي نبرد باشد و از سوي ديگر آشنايي ضعيف فيلمسازان به فنون و تکنولوژي سينماي جنگي (Action) است.
در ميان فيلمهاي ساخته شده درباره جنگ در طول اين سالها، هيچ يک جز ديدهبان، مهاجر و هور در آتش، توفيق کافي نداشتهاند، (البته اين فيلم ها با توجه به زمان چاپ کتاب مطرح شده است چرا که فيلم هاي متفاوتي در سال هاي اخير مانند تنگه ابوقريب از موفقيت بسياري برخوردار شدند) چرا که نگاه آنان به جنگ به عنوان جنگي که ماهيت ديني دارد و به تعبيري يک "جهاد مقدس" است، که جهاد مقدس را نه با عقل متعارف ميتوان ساخت و نه با تکنيکهاي متعارف تجربه شده در طول تاريخ سينما ميتوان بازآفريني کرد. فيلمهايي چون عبور، انسان و اسلحه، چشم شيشهاي و نظاير آن نيز، اگرچه از لحاظ نگرش به جنگ تحميلي تقرّب به حقيقت يافتهاند، اما توفيق آنان در بازآفريني فضاي جبههها مطلوب نبوده است.
در هر حال عدم توفيق در اين مسير به عوامل گوناگوني نظير نوپا بودن صنعت سينما در کشور، فعال نبودن نيروهاي ورزيده و معتقد به انقلاب در اين رشته، کمبود امکانات خاص تهيه چنين فيلمهايي، کمبود اعتبار و عدم حمايت جدي از سوي سازمانهاي دولتي و ... بر ميگردد.
برشي از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ايران و عراق)؛ مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ؛ فرهاد درويشي؛ ص ۲۷۵-۲۷۶