نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

واکنش گوهر خیراندیش به حواشی حضورش در آمریکا

منبع
همشهري
بروزرسانی
واکنش گوهر خیراندیش به حواشی حضورش در آمریکا

همشهري/ گوهر خيرانديش درباره حاشيه‌هاي حضور در مجلس ازدواج دخترش و علت اينکه پس از گذشت بيش از يک سال هنوز به کشور بازنگشته توضيحاتي را ارائه داد.
بهانه گفت‌وگو با گوهر خيرانديش کم نيست؛ بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون که کارهاي هنري او بر پرده سينما، سالن‌هاي تئاتر و قاب تلويزيون بسيار ديده مي‌شود. او در سال‌هاي طولاني فعاليتش، پرکار بوده و کارنامه وزيني دارد. اين بازيگر با وجود پرکاربودنش در سينما و تلويزيون، همچنان تلاش مي‌کند در نقش‌‌هاي متفاوتي ظاهر شود و در هر نقشي حرفي براي گفتن داشته باشد. اين هنرمند در سال82برنده سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن در فيلم «رسم عاشق‌کشي» و چندين بار هم نامزد دريافت اين سيمرغ در سال‌هاي قبل از آن بوده است. البته تنديس زرين و ديپلم افتخار هم در کارنامه‌ کاري‌اش کم ندارد.

او حالا در سن 66سالگي با کسب اين همه افتخارات و بازي در بيش از 100فيلم و نمايش به‌دنبال کار برگزيده‌تر است و مي‌گويد: «من هيچ‌وقت خودم را محدود نمي‌کنم که حالا من جايزه‌ام را گرفتم روي طاقچه بگذارم و بعدش فعاليت نکنم. تمام تلاشم را مي‌کنم که کارهاي متفاوت از نقش‌هاي گذشته‌ام داشته باشم و به‌زودي براي بازي در چند فيلم به ايران بازخواهم گشت. البته دلتنگي وطن بهانه اصلي بازگشت من به ايران است».

در ادامه بخش‌هايي از گفت‌وگوي ما با اين هنرمند را با موضوع حفظ حريم خصوصي در فضاي مجازي و حاشيه‌هايي که براي او ايجاد شده بود، مي‌خوانيد.


از احوالات اين روزهايتان برايمان بگوييد. حال گوهر سينماي ايران چطور است؟ قصد بازگشت به وطن داريد؟

بله؛ البته که به وطنم بازخواهم گشت. قبل از شيوع ويروس کرونا براي ديدار دخترم و شرکت در مراسم ازدواج او به آمريکا آمده‌ام. با شيوع اين بيماري و محدوديت سفرها و پرواز هواپيماها، مجبور شدم که چند ماهي بيشتر در اينجا بمانم. درضمن در ايران هم کاري‌ نداشتم که انجام بدهم و بايد در خانه مي‌نشستم. بهتر ديدم که همين جا به درمان شکستگي پاي چپم ادامه بدهم که البته هم‌اکنون بعد از 5بار شکستگي و عمل نسبتا خوب هستم.

راستي جريان شکستگي پاي شما چه بود؟ گويا سر صحنه فيلمبرداري اين اتفاق افتاده است.

من حين بازي در سريال «ديوار‌به‌ديوار» به‌علت افتادن، از ناحيه قوزک پا به‌شدت آسيب ديدم. يک‌بار در ايران و يک‌بار هم در آمريکا روي اين ناحيه از پاي من عمل جراحي صورت گرفت اما باز هم مشکل داشتم و قوزک، درست در جاي خود قرار نگرفت. همين موضوع موجب شد تا من چندبار سر صحنه، تعادلم به‌هم‌بخورد و آسيب ببينم. مجدد در شيراز من از پله‌هاي يک خانه قديمي که لوکيشن فيلمبرداري بود، افتادم و اين بار از ناحيه ران پا دچار آسيب‌ديدگي بسيار شديد شدم؛ ‌طوري که استخوان ران من دو تکه شد و در پاي من بيش از 50سانتي‌متر پلاتين گذاشتند و حدود 39پيچ بستند. من شانس اين را داشتم که همان موقع دکتر اشکاني و دکتر انقياد که هر دو از بهترين ارتوپدهاي شيراز هستند، در بيمارستان حضور داشتند و فوري مرا به اتاق عمل منتقل کرده و بهترين عمل را روي پاي من انجام دادند. وقتي من به آمريکا آمدم و پزشکان اينجا عکس عمل پاي مرا ديدند همه گفتند که بسيار عمل خوبي روي پايم انجام شده بود. در شيراز در خانه خواهر عزيزم مريم‌بانو بستري شدم که از همين جا، دوباره از او که داغدار مرگ دختر هنرمندش بود تشکر مي‌کنم. با اين شرايط جسماني من مجبور بودم اوايل از ويلچر و بعد از عصاي چوبي زير‌بغل استفاده کنم. در همين وضعيت آقاي مهران مديري عزيز لطف کردند و براي ساخت سريال «هيولا» منتظر من شدند تا کمي بهبودي حاصل شود. واقعا فکر نمي‌کردم اينقدر محبت کنند ولي من طوري در سريال هيولا بازي کردم که کسي متوجه اين مشکل از ناحيه پاي من نمي‌شود. سريال «زيرخاکي» و مجموعه‌هاي بعد از آن هم همينطور. اما خدا را شکر الان بهترم.

پيشنهاد فيلم جديدي براي بازي داريد؟ احتمالا چه زماني به کشور بازمي‌گرديد؟

به‌زودي به ايران باز مي‌گردم. در اين مدت که اينجا بودم چندين پيشنهاد فيلم سينمايي و سريال داشتم. البته قرارداد قبلي هم که قولش را به خانم تينا پاکروان(تهيه‌کننده) داده بودم به‌علت بستري‌شدن در بيمارستان منتفي شد. ايشان ديدند عذر من موجه هست، لطف کرده و خانم شبنم مقدمي را براي آن نقش جايگزين کردند. از همين تريبون از شبنم مقدمي عزيز تشکر مي‌کنم. البته خانم پاکروان نقش ديگري را در سريال‌شان براي من درنظر گرفتند که کاراکتر يک زن مبارز در جنگل‌هاي شمال است و من اين نقش را خيلي دوست دارم. همچنين گويا قرار شده سريال هيولا دوباره ساخته شود که براي اين کار هم بايد در ايران حاضر شوم. آقاي چگيني هم براي فيلم سينمايي «خوب، بد جلف3» تماس گرفتند. به‌احتمال زياد به‌زودي به ايران خواهم آمد. البته دلتنگي وطن، بهانه اصلي بازگشت من به ايران است. 

سال گذشته شما براي شرکت در مراسم ازدواج دخترتان آناهيتا به آمريکا رفته بوديد و حاشيه‌هايي در اين سفر براي شما ايجاد شد که حتي برخي به شائبه ممنوع‌التصوير‌بودن شما دامن زدند که خوشبختانه اينگونه نشد. اگر تمايل داريد کوتاه در اين زمينه صحبت کنيد.

متأسفانه فضاي مجازي ازجمله اينستاگرام جايگاهي براي قضاوت‌هاي نابجا شده است. نه‌ فقط در مورد من و يا ازدواج فرزندم بلکه در همه مسائل و حريم خصوصي افراد عرض مي‌کنم. با تمام احترام به هموطنانم بايد عرض کنم متأسفانه برخي از مردم ما به‌خودشان اجازه مي‌دهند بدون اينکه از کم‌وکيف موضوعي باخبر باشند در هر زمينه‌اي اظهارنظر کرده و قضاوت کنند. ما ايراني‌ها با فرهنگ ناب هم‌دوستي و مهرباني بزرگ شده‌ايم و نبايد اجازه دهيم فضاي مجازي ما را به اينجا بکشاند که بخواهيم در حريم خصوصي يکديگر وارد شده و قضاوت‌شان کنيم. روزبه‌روز اين فضاي مجازي به جاي اينکه آدم‌ها را به هم نزديک کند، گاهي آدم‌ها را از هم دور مي‌کند. وقتي تهمت‌ها، قضاوت‌ها و فحاشي‌ها براي پست‌هاي برخي از دوستان را مي‌بينم تأسف مي‌خورم. البته خدا را شکر من شانس اين را داشتم که در کامنت‌هاي اينستاگرامام چنين فحاشي‌هايي را نسبت به‌خودم نديدم. احساس مي‌کنم از منظر ديد اين عزيزان من داراي يک احترامي هستم و به من لطف مي‌کنند، محبت کرده و احترام مي‌گذارند. براي تأييد اين ادعاي من مي‌توانيد تک‌تک کامنت‌هاي بنده در اينستاگرام‌ام را مطالعه کنيد. اين لطف و احترام مردم را حاصل تمام تلاش و زحمت‌هايي مي‌بينم که صادقانه در طول اين سال‌ها کشيدم. در اين سال‌ها همه انرژي‌ام را گذاشته و سعي کرده‌ام در کنارشان و در خدمتشان باشم براي همين اين احساس قرابت و نزديکي دوطرفه است؛ همانطوري که من عاشق آنها هستم و دوستشان دارم، آنها هم به من لطف دارند. 

حالا که سر صحبت باز شد مي‌خواهم بحث را به سمت حفظ حريم خصوصي هنرمندان توسط طرفدارانشان ببرم. هر هنرمند يک زندگي شخصي دارد که ممکن است فيلم يا عکسي از زندگي شخصي‌اش براي او حاشيه‌ساز شود. نظر شما دراين باره چيست؟

همه جاي دنيا هر فردي داراي حقوق شهروندي است. طبق اين حق، هيچ‌کسي اجازه ندارد به ديگري توهين کرده، تهمت زده و يا فحاشي کند. اين کار در همه کشورها مذموم بوده و گاهي حتي جرم محسوب مي‌شود. در کشور ما هم بايد قانون، مقابل اين افراد بايستد و آنها را به‌خاطر پست‌هاي توهين‌آميز و فحاشي‌ها توبيخ کند. اطلاع ندارم در ايران اين قانون اجرا مي‌شود يا نه؟ اما در کشورهايي که من مي‌شناسم و يا فرزندانم زندگي مي‌کنند کسي اجازه ندارد به ديگري تهمت زده و يا فحاشي کند زيرا طرف مقابل حق شکايت از اين افراد را دارد. پسرم در آلمان يا خواهرزاده‌ام در انگليس و دخترم و خودم در آمريکا شاهد اجراي اين قانون هستيم که افراد مي‌توانند از حقوق شهروندي‌شان استفاده کرده و عليه اين خاطيان شکايت کنند. البته گاهي هم اين توهين‌ها در فضاي مجازي توسط روبات هدايت مي‌شود که به راحتي قابل پيگيري نيستند. اما خلاصه حرف من اين است  که بياييم با يکديگر مهربان‌تر باشيم. مي‌دانم تحريم‌ها و شرايط اقتصادي در ايران بسيار بسيار به مردم ما فشار مي‌آورد و شرايط زندگي را براي آنها سخت کرده است ولي اين باعث نمي‌شود که ما به همديگر بي‌احترامي کنيم.
البته اين فضاي مجازي حسن‌هايي هم دارد؛ مثلا آقاي پرويز پرستويي عزيز در همين فضا توانسته فعاليت‌هاي خيرخواهانه را تبليغ کرده و هنرمندان و ورزشکاران را با خود همراه کند. اين افراد به مردم مناطق محروم و افراد بي‌بضاعت با حفظ شأن و آبرويشان کمک مي‌کنند. گرچه اين کمک‌ها نمي‌تواند فقر را ريشه‌کن کند اما انجام‌شان هم مرهمي کوچک است براي دردهاي مردم رنج‌ديده اين سرزمين.
به عقيده من مسئولان گاهي به جاي اينکه هنرمندان را براي افشاي عکس‌هاي خصوصي‌شان ممنوع‌التصوير کنند بايد با کساني که به حريم خصوصي افراد وارد مي‌شوند برخورد کنند. وقتي قانون با اين افراد برخورد جدي داشته باشد ديگر کسي به‌خودش اجازه نمي‌دهد به حريم شخصي ديگران وارد شده و مسائلي که به جامعه مربوط نمي‌شود را منتشر کند. متأسفانه الان شرايطي پيش آمده که افرادي دوربين به‌دست دنبال هنرمندان در خارج از کشور مي‌روند تا يکي جايي عکسي از آنها بگيرند و بگويند فلاني حجابش را رعايت نکرده، پس بايد ممنوع‌التصوير شود.

بزرگ‌ترين سرمايه زندگي‌تان بعد از چند دهه فعاليت هنري چيست؟

لطف و احترامي که مردم براي من قائلند بزرگ‌ترين سرمايه زندگي من است.

از فرزندانتان برايمان بگوييد؛ ايران هستند؟ مشغول فعاليت هنري‌اند؟ 

آزاده، آناهيتا و اميد اسماعيل‌خاني فرزندانم هستند. هر 3بازيگري و نمايش را تجربه کرده‌اند. اما آزاده به‌صورت حرفه‌اي ادامه داد. اميد هم‌اکنون در آلمان کار موسيقي را ادامه مي‌دهد و صداي خوبي هم دارد. آناهيتا هم قبل از رفتن به آمريکا رشته نمايش را دنبال کرده و در رشته‌هاي روانشناسي و مهندسي هم تحصيل کرده است. اما آزاده رشته تحصيلي‌اش بازيگري و شاگرد استاد سمندريان است و در فيلم‌هايي چون «معماي شاه» و «سامورايي در برلين» بازي کرده است. دخترم اصلاً دوست ندارد که از رابطه من با خودش به‌عنوان ابزاري براي معرفي خودش به عرصه بازيگري استفاده کند. من هم هيچ‌وقت جرأت نمي‌کنم جايي سفارش‌اش کنم. او حتي خودش را در صفحه اجتماعي‌اش در فضاي مجازي به‌عنوان آزاده آزاد معرفي کرده است. البته من به او گفتم که تو آزاده اسماعيل‌خاني هستي و نمي‌تواني از عقبه و اصالت خودت فرار کني ولي او از پارتي‌بازي خوش‌اش نمي‌آيد. مي‌گويد من فارغ از پدر و مادر هنرمندم، بايد خودم را در اين عرصه نشان بدهم.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar