بهترین فیلمهایی که حال شما را خوب میکنند

ايرنا/ يک حال خوب همان چيزي است که اين رزوها به يک آرزوي دستنيافتني تبديل شده اما فيلمهايي هم هستند که با داستانهاي تاثيرگذار و دوستداشتني ميتوانند حتي براي چند ساعت هم که شده حال شما را تغيير دهند.
داشتن حال و احوال خوب احتمالا انتظار زيادي از زندگي نيست اما شرايط و روزگار مدرن امروز دردسرهاي بسياري به همراه دارد. بنابراين بسياري از مردم رسيدن به حال خوب را تقريبا غيرممکن نميدانند. اگرچه بعضي اتفاقها قابل کنترل نيستند و پيشبيني وضعيت امروزي حتي در کوتاهمدت هم دشوار به نظر ميرسد اما هميشه سوژههاي خوبي وجود دارند که حال خوبي به همراه دارند. فيلمهاي سينمايي شيرين و دوستداشتني که حس دلنشيني به همراه دارند. در ادامه ميتوانيد تعدادي از بهترين فيلمهايي که حال شما را خوب ميکنند، بررسي کنيد.
Billy Elliot (بيلي اليوت)
نمره منتقدان: ۸۵ از ۱۰۰
بهدنبال تماشاي يک درام روانشناختي بينظير و دوستداشتني هستيد؟ «بيلي اليوت» که روايت کليدياش براي مدتي بسيار طولاني در ذهن و روحتان باقي ميماند احتمالا يک انتخاب دوستداشتني و تمامعيار باشد. فيلمي از سينماي انگليس که مشکلات اقتصادي اجتماعي را به باورهاي سنتي مردسالانه گره ميزند تا در نهايت نتيجهگيري شيريني از دل هويت منفي همه ويژگيهاي نادرست فرهنگي داشته باشد.
خلاصه داستان: خانواده سنتي يک پسربچه تصميم ميگيرند او را براي آموزش بوکس راهي يک شهر ديگر کنند. اما پسرک متوجه ميشود نه تنها علاقهاي به بوکس ندارد بلکه شيفته رقص باله است! با وجود همه مخالفتهاي خانواده، پسرک ميخواهد باله را بهعنوان يک حرفه انتخاب کرده و آن را بهصورت کاملا جدي ادامه دهد و به يک رقاص باله شناختهشده تبديل شود.
500 Days of Summer (پانصد روز از تابستان)
نمره منتقدان: ۸۵ از ۱۰۰
اين درام کمدي عاشقانه با يک روايت غيرخطي موفق شد به يکي از بهترين فيلمهاي سال ۲۰۰۹ تبديل شود که حتي فروش خوبي را هم در گيشههاي جهاني تجربه کرد. اگر اين روزها به تماشاي يک فيلم کمدي عاشقانه نياز داريد، شايد «۵۰۰ روز از تابستان» همان چيزي باشد که انتظارات شما را برآورده ميکند. فيلمي که به شدت حالخوبکن و دوستداشتني به نظر ميرسد و براي مدتي طولاني در ذهن تماشاگرش باقي ميماند.
خلاصه داستان: پسري به نام تام هانسن با دختري به نام سامر فين در محيط کار اداره ميشود. يکي از همکاران آنها به سامر اطلاع ميدهد که تام او را دوست دارد و اين اتفاق آغازگر رابطهاي جديتر ميان دو آن است اما سامر تاکيد دارد هرگز به ازدواج علاقهاي ندارد.
Little Miss Sunshine (آفتاب خانم کوچولو)
نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰
يک کمدي آمريکايي که براساس نمايشنامهاي به همين نام ساخته شده و براي کسب چهار جايزه آکادمي اسکار هم نامزد شد و در نهايت به دو جايزه بهترين بازيگر نقش مکمل مرد و بهترين فيلمنامه قناعت کرد. فيلم «آفتاب خانم کوچولو» به وضوح از دوران خودش در سال ۲۰۰۶ جلوتر بود. بنابراين اگر به تماشاي فيلمهاي درامي که کمدي خانوادگي پررنگي دارند علاقهمند هستيد، اين فيلم را فراموش نکنيد.
خلاصه داستان: هر سال يک جشنواره موسيقي براي دختران خردسال در ايالت کاليفرنيا برگزار ميشود. آليو دختر يک خانواده متوسط آمريکايي براي شرکت در اين مسابقه انتخاب شده و حالا اعضاي خانواده تصميم ميگيرند با وجود همه محدوديتهايي که دارند براي حضور دختر کوچکشان در اين مسابقه راهي يک سفر طولاني شوند.
Silver Linings Playbook (دفترچه اميدبخش)
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
فيلم «دفترچه اميدبخش» تماشاگرش را از منجلاب افسردگي و نااميدي بيرون ميکشد و با کمدي جذاب و شيريني که دارد از هنرنمايي بازيگران توانمندي مانند بردلي کوپر و جنيفر لاورنس بهره ميبرد. اين فيلم ميتواند يکي از فيلمهاي شيرين و اميدبخشي باشد که معناي زندگي واقعي را به تماشاگرش يادآوري ميکند.
خلاصه داستان: پاترويزو سوليتانو با همراهي مادرش از آسايشگاه رواني به خانه باز ميگردد. او تصميم دارد سبک زندگي خود را عوض کند و گذشته تلخي که تجربه کرده را کنار بگذارد. در اين ميان او با خواهر دوست همسر سابقش يعني تيفاني آشنا ميشود که اخيرا به دليل حادثهاي همسرش را از دست داده است. رابطه دوستانه و خندهداري ميان آنها شکل ميگيرد که آهسته آهسته جديتر ميشود.
Sing Street (خيابان آواز)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
شايد «خيابان آواز» تنها فيلم اين ليست باشد که به همان ميزان که ميتواند حال شما را بهتر از قبل کند ميتواند حسابي هم تاثيرگذار و ناراحتکننده باشد. اين بار با فيلمي مواجه هستيد که هم خوشبين است و هم واقعگرا. به همين دليل ارتباط خوب برقرارکردن با فيلم «خيابان آواز» کمي دشوار به نظر ميرسد اما واقعيت امر آن است که داستان اين فيلم دوستداشتني فراتر از تاثيري که از آن انتظار داريد، در برابر شما ميايستد.
خلاصه داستان: يک پسرک ايرلندي براي اينکه دختر مورد علاقهاش را تحت تاثير قرار دهد، تصميم به تاسيس يک گروه موسيقي ميگيرد تا آهنگهاي محبوب را بازخواني کنند.
School of Rock (مدرسه راک)
نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰
اين فيلم براي هواداران موسيقي يک انتخاب بينظير است. با اين حال اگر ارتباط خوبي با دنياي موسيقي برقرار نميکنيد هم اين فيلم براي شما جذاب به نظر ميرسد. . فيلم «مدرسه راک» يکي از تاثيرگذارترين فيلمهاي دوران خودش بود که هنوز هم هواداران بسياري دارد. جک بلک، بازيگر شناختهشده آمريکايي که بيشتر به دليل حضور در فيلمهاي کمدي شناخته ميشود يکي از فراموشنشدنيترين هنرنماييهاي دوران حرفهاياش را در اين فيلم به نمايش گذاشته است.
خلاصه داستان: دوئي فين يک نوازنده گيتار در يک گروه موسيقي راک است اما ناگهان از گروه اخراج ميشود. حالا دوئي مانده و مجموعهاي تمامنشدني از هزينههاي زندگي که راهي براي مديريت آنها وجود ندارد. دوست صميمي او، با پيشنهاد کاري جذابي براي آموزگاري در يک مدرسه مواجه ميشود. اگرچه دوست دوئي اين پيشنهاد را رد ميکند اما دوئي تصميم ميگيرد به جاي او وارد اين مدرسه شود. وقتي دوئي به عنوان معلم انتخاب ميشود، تلاش ميکند تا موسيقي راک را به شاگردانش بياموزد
Amélie (اميلي)
نمره منتقدان: ۸۸ از ۱۰۰
ساخته بينظير و تکرارنشدني ژان پير ژونه احتمالا همان شاهکاري است که سينماي فرانسه به داشتن آن افتخار ميکند. فيلمي که فراتر از يک داستان عاشقانه به نظر ميرسد و سرشار از عشق و محبت و نوعدوستي است. احساسات سرشاري که در فيلم «اميلي» موج ميزند شايد در تاريخ سينما بيبديل باشد. بنابراين اين ساخته متفاوت سينماي فرانسه يکي از همان فيلمهاي متفاوتي است که حال شما را حسابي خوب ميکند.
خلاصه داستان: اميلي پولن زني تنها در پاريس است. اگرچه زندگي او از همان دوران کودکي سرشار از تراژديهاي مهيب بوده اما قلب اميلي پولن هميشه بزرگتر آن بود که تحت تاثير غمهاي دردناک زندگياش باشد.
Chocolat (شکلات)
نمره منتقدان: ۶۴ از ۱۰۰
فيلم «شکلات» با ترکيب سوژههاي مذهبي و فانتزي به يک روايت احساسي خاص تبديل شده که احتمالا نميتوانيد براي مدتي طولاني آن را فراموش کنيد. اين فيلم در حقيقت يکي از چندين ساخته دلنشين لارس سون هالستروم، کارگردان صاحبسبک سوئدي است که ژوليت بينوش دوستداشتني را در برابر جاني دپ جذاب قرار داده تا يک داستان تاثيرگذار را به بهترين شکل روايت کرده و پايان خاصي را رقم بزند.
خلاصه داستان: مادري همراه با دختر شش سالهاش به يک شهر تخيلي در فرانسه مهاجرت ميکند تا زندگي جديدي را شروع کرده و همه تلخيهاي گذشته را فراموش کند. اما اهالي شهر تعصبات مذهبي خاصي دارند که کشيش سختگير شهر هم به آنها دامن ميزند.