آش بینمک «021» و آشپزهایی که نیاز مخاطب را نمیشناسند

فرهيختگان/ قسمت پاياني ســريــال «021» چند شب قبل از شبکه سه سيما پخش شد؛ سريالي به کارگرداني مشترک جواد رضويان و سيامک انصاري که قرار بود با نام «نيوجرسي» و با قسمتهاي بيشتري از تلويزيون تماشاگرش باشيم. شبکه سه از ابتداي سال 99 تنها مجموعه طنز «دوپينگ» در نوروز را داشت و پس از آن با سريالهايي مانند «سرباز»، «زمين گرم» و «نجلا» نتوانست توفيقي در ساخت سريالهاي طنز پيدا کند. «021» قرار بود اين خلأ را پر کند و بنا نبود که به اين زودي ميدان را خالي کند. اسفند سالگذشته بود که علي فروغي، مدير شبکه سه درباره اين سريال گفته بود: «سريال 90 شبي با نام موقت «نيوجرسي» به کارگرداني سيدجواد رضويان و سيامک انصاري و تهيهکنندگي مهدي فرجي قرار است بعد از مدتها خلأ سريالهاي 90 شبي کمدي را پر کند.»
حالا اما تجربه مشترک رضويان و انصاري با وجود جمع کردن چهرههاي مشهور و موفق طنز در مجموعههاي ديگر، نظير اميرحسين رستمي، سروش جمشيدي و خود رضويان و انصاري نتوانسته توفيقي در جذب نظر مخاطبان تلويزيوني و منتقدان کسب کند. 021 نه در ساختار و فرم و نه در شخصيتپردازي موفق نبوده و شايد غرور و اعتماد بيش از حد سازندگانشان به خودشان دليل اين خروجي ضعيف باشد. پايبند نبودن کامل به فيلمنامه و نقش پررنگ بداههپردازي در قسمتها و شخصيتهاي مختلف معجوني بهدست مخاطب داده که گويي شاهد مجموعه طنز آيتمي يا حتي اپيزوديک هستند. استفاده از شوخيهاي سياسي نخنما شده و تکيه بيش از حد بر استفاده از شوخيهاي فضاي مجازي و حتي شوخيهاي جنسي آشکار و نهان هم نتوانست موفقيتي حاصل کند. به دليل نبود يک الگو و نقشه مشخص براي خنداندن مردم، شاهد حذف و اضافههايي از سوي سازندگان 021 براي جلب نظر مردم هم بودهايم که استفاده از پشتصحنه، به تقليد از سريالهاي مهران مديري و تند کردن ريتم سريال حتي به قيمت ناقص کردن موضوع واحد هر قسمت از اين دست تغييرات بود. شوخيهاي تکراري و نبود خلاقيت و تکيه بر راههاي امتحانشده براي خنداندن مردم تمام چيزي بود که از کارگرداني رضويان و انصاري ديديم. کاش تهيهکننده و سازندگان اين سريال که هنگام تجربههاي موفق قبلي مدام در رسانهها بودند و در هر برنامه و روزنامهاي ديده ميشدند زمان ساخت يا تهيه برنامههاي ناموفق هم پاسخگوي عملکرد خودشان بودند.
رضويان عليه رضويان
همکاري رضويان و انصاري اتفاق تازهاي نيست. اولين فيلم سينمايي رضويان با نام «زهر مار» هم با حضور سيامک انصاري ساخته شد و البته که نه در گيشه و نه در نگاه منتقدان موفق نبود. رضويان اما در سريالسازي شروع خوبي داشت. بسياري از بازيگران طنز مانند مهران مديري، رضا عطاران، مهران غفوريان و سعيد آقاخاني هم از بازيگري بهحيطه کارگرداني رفتند و بهشدت هم موفق بودند و حضور رضويان در مسير کارگرداني بديع و تازه نبود. رضويان با سريالهاي «ارث بابام» و «قرارگاه مسکوني» شروع کرد که مورد توجه فوقالعاده مخاطبان قرار گرفت و خصوصا اين دومي هنوز هم از شبکههاي مختلف بازپخش ميشود. رضويان در اين دو کار نشان داد که هم طنز را ميشناسد و هم با آدمهاي داستانهايش آشناست. «ميهمانهاي ويژه» کار ديگري از رضويان بود که در نوروز 91 از شبکه پنج روي آنتن رفت. سريالي که بارها تکرار شد و حتي از آن به اندازه فيلم سينمايي هم تدوين و پخش شد. شايد بتوان گفت که ميهمانهاي ويژه بهترين کار رضويان در حوزه فيلمسازي است. «سه شو» هم برنامه ديگري بود که توسط رضويان ساخته و از شبکه سه سيما پخش شد.
021 اما درميان فهرست کوتاه ساختههاي رضويان اما جايگاه بالايي ندارد. نه کاراکترها و شوخيهاي جذاب «ميهمانهاي ويژه» را دارد و نه فضاي صميمي و قصه سرراست «قرارگاه مسکوني» را. رضويان و انصاري در 021 حتي زحمت تنوع لوکيشن هم به خود ندادهاند؛ اکثر سکانسها در اداره، خانه و رستوران گرفته شده است و انصافا اين را نميتوان به ويروس کرونا ربط داد. سريالهايي در حالحاضر و همچنين در ماههاي قبل در روستاها و شهرهاي بيرون از تهران ساخته شدند و ميشوند و کمتر کارگرداني بهخاطر شرايط موجود، تغييراتي در فيلمنامه داده است.
پشيمانم!
براي اولينبار نيست که بازيگري از حضور در فيلم يا سريالي پشيمان شود. هنوز چندماهي بيشتر از پشيماني سعيد راد بهخاطر حضورش در سريال «دل» نگذشته است و اينبار يک بازيگر قديمي ديگر از حضورش در يک پروژه اعلام پشيماني کرد. از همان ابتدا که فهرست بازيگران سريال 021 منتشر شد وجود اسم سياوش طهمورث هم کنجکاوي مخاطب را برميانگيخت و هم منتظر بودند تا ببينند حضور اين بازيگر قديمي تئاتر و تلويزيون در سريال طنز چه خروجي دارد. چندروز پيش اما طهمورث گفت: «زماني که فيلمنامه اين مجموعه به دستم رسيد، کار را پسنديدم، چراکه احساس کردم اين سريال با ديگر آثار طنز متفاوت است، اما متاسفانه آنچه ساخته شد، چيزي نبود که در فيلمنامه خوانده بودم و بههمين دليل چندان از حضورم در اين سريال راضي نيستم.»
شايد يکي از مهمترين دلايل ضعف 021 در همينجا و با توجه به صحبتهاي طهمورث مشخص شود. ظاهرا آنچه ساختهشده با آنچه ابتدا در فيلمنامه بوده، تفاوتهاي چشمگيري داشته و همين باعث بروز اختلافات و سطح پايين کيفيت سريال شده است. البته دخالت کارگردان در فيلمنامه امر تازهاي نيست اما اين دخالتها و اعمالنظرها معمولا با مشورت با فيلمنامهنويس و حتي بازيگر صورت ميگيرد و نتيجه يک اجماع گروهي است. البته اين سريال بهجز اين واکنش حاشيههاي ديگري هم داشته است؛ يکي از آنها حضور ميلاد کياني بهعنوان خواننده تيتراژ و البته بازيگر در 021 بود. انتخابي که هم تعجب اهالي موسيقي را برانگيخت و هم اهالي تلويزيون را. ظاهرا حضور يک خواننده در فيلمنامه بوده اما اينکه چه کسي و با چه معياري انتخاب شود مساله مهم و اصلي بوده است؛ خوانندهاي که براي شناختنش نياز به جستوجو بود و حتي نراقيان، مدير دفتر موسيقي تلويزيون در گفتوگوي چندروز پيش با ما گفته بود که اگر ميدانستيم در سريال بازي کرده است، نميگذاشتيم تيتراژ را بخواند. تيتراژي که البته کپيبرداري از يک قطعه معروف هندي بود.
آقاي تلويزيون! يادت نرود چه طنزهايي ساختي
در روزگاري بهسر ميبريم که بيش از هر زمان ديگري نيازمند مجموعههاي طنز در رسانه ملي هستيم و متاسفانه بيش از هر زمان ديگري کيسه اين سازمان خالي از سريالهاي موفق طنز است. در دهههاي گذشته بهطور خاص دهه هاي70 و 80 شاهد بروز و ظهور مجموعههاي متعدد و موفق طنز بوديم. با نگاهي به کارنامه چهاردهه اخير تلويزيون معلوم ميشود که چه کساني و چه سريالهايي توانستهاند اين کار سخت را به بهترين شکل ممکن انجام دهند و مرور اين آثار هم براي مديران تلويزيون و هم براي سازندگان سريالها خالي از لطف و فايده نيست.