نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سینما و چهره ها

احمد معظمی: کشتن خاوری یک هشدار بود که دلم را خنک کرد

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
احمد معظمی: کشتن خاوری یک هشدار بود که دلم را خنک کرد

فرهيختگان/ متن کامل گفت‌وگوي احمد معظمي، کارگردان سريال «خانه امن» با «فرهيختگان» به شرح ذيل است:

سريال خانه امن اين شب‌ها پربيننده است و بين خانواده‌ها هم خوب ديده مي‌شود. اين سريال سومين اثر شما از سه‌گانه امنيتي و اطلاعاتي‌تان بعد از «سارق روح» و «ترور خاموش» است. از ابتدا هم قرار بود اين سه‌گانه را بسازيد يا وقتي که هر سريال پخش شد به اين نتيجه رسيديد؟
بله، الحمدلله خيلي از مردم خانه امن را مي‌بينند و چه داخل کشور و چه خارج از کشور بيننده دارد. از ابتدا يک طرح کلي آماده بود که آقاي اصفهاني آن را نوشته بود ولي طرح اوليه بود. وقتي کار سارق روح و ترور خاموش هم ساخته مي‌شد اين طرح را ايشان کامل‌تر مي‌کردند که به خانه امن رسيد.

يکي از دغدغه‌هايي که  پيگيري مي‌کرديم اين بود که سريال‌هاي ما سراغ پرونده‌هاي واقعي نمي‌روند و يک امر رويايي را در زندگي فردي يا حتي زندگي اجتماعي مي‌سازند که مابه‌ازاي بيروني ندارد اما سريال خانه امن مستند بر پرونده‌هاست.
کليت قصه از پرونده‌هاي واقعي است ولي در جزئيات تخيل نويسنده است.


مسير کلي سريال واقعي است.
بله. جزئيات تخيل نويسنده است ولي کليات، پرونده‌هاي واقعي است.

اين به‌نظر من يک ويژگي مثبت است. اما نکته مهم اين است که ما قهرمان به‌معناي سينماي غرب در خانه امن نمي‌بينيم هرچند در تيتراژ چشم‌هاي شهيدقاسم سليماني را مي‌بينيم و شايد همان‌جا تکليف مخاطب را روشن کند که قرار است چه چيزي را ببيند. اين ايده استفاده از چهره شهيدسليماني ايده خودتان بود؟ قرار بود يادي گرامي داشته شود يا اداي ديني شود؟ چقدر نياز به حضور چهره ايشان بود؟
کلا تصميم اين بود که اداي ديني کنيم. يعني اميدواريم اين کار را به‌خوبي انجام داده باشيم. از درياي رشادت‌هاي ايشان قطره‌اي را اشاره کرديم. اميدوارم اين اداي دين به‌خوبي انجام شده باشد. درباره ايده بايد عنوان کنم تيم ما از ابوالفضل صفري، مرتضي اصفهاني، احمد معظمي و حسين تراب‌نژاد تشکيل مي‌شود.

اصولا هر کاري که مي‌کنيم اتاق فکري در فيلمنامه و ساختار و غيره داريم. همگي با هم چه در بخش تيتراژ، چه در بخش فيلمنامه، چه در بخش ساختار و انتخاب بازيگر و غيره مشورت داريم. اين قسمت‌ها از اين اتاق فکر بيرون مي‌آيد. تيتراژ اوليه کار مهيار سزاوار است که طرح اوليه را زد و در جلساتي که ما داشتيم به اين نتيجه رسيديم که به چه صورت باشد.

نکته‌اي که در خانه امن پررنگ‌تر است و در دو کار قبلي هم وجود دارد اينکه گويا از اين پرهيز مي‌‎کنيد که يک قهرمان مثبت را معرفي کنيد. ترجيح مي‌دهيد سيستم يا گروهي را قهرمان نشان دهيد. اين هم جزء خروجي‌هاي اتاق فکر بوده است؟

همه اين موارد وجود دارد ولي اصولا شخصيتي با عنوان قهرمان در کارها نداريم. اين امر بد نيست ولي به شرطي که در فيلمنامه تعريف شود. اصولا سعي مي‌کنم تمام بازيگران و عوامل در خدمت فيلمنامه باشند و درواقع در ساختار سعي مي‌کنم بازيگري بالاتر از بقيه نباشد و همگي در يک سطح باشند. به قول معروف کل بازيگران قصه را جلو ببرند و کسي بالا و پايين نرود و همه در خدمت کار باشند، البته در اين مجوعه ترکيب آقاي پگاه، امين زندگاني، ترکيب جديد و نويي است که قصه را متفاوت کرده و اين ترکيب درکنار حميدرضا پگاه که خيلي متفکر است و بازي خونسردي دارد با امين زندگاني که شلوغ‌کن‌تر است، خوب جواب داده است.

يعني يک مامور ايراني خروجي اين دو نفر است؟
به‌نظر من اينچنين است. خوبي کار اين است که وارد زندگي حميد پگاه هم مي‌شويم. بخش خانوادگي آن را مي‌بينيم. خوب است که اختلاف پدر و پسر را مي‌بينيم. روابط او با خواهر و خانواده او را مي‌بينيم و اين براي تماشاچي لذت دارد. صرفا اينچنين نيست که ماموري را نشان دهيم که کارهاي اين تيپي انجام مي‌دهد درحالي که خانواده دارد و زندگي و مشکلاتي در خانه خود دارد. همه اينها براي اين فرد هم وجود دارد.

واقعا نگارش مجموعه‌هاي اين تيپي که از فيلمنامه‌هاي پيچيده و مهندسي‌شده است، کار سختي است و اجراي آن هم کار سخت‌تري است. شخصيت‌هاي زيادي داريد که بايد همه را به‌سمتي ببريد که شخصيتي بالاتر نزند و همگي در خدمت داستان باشند. حتي بازيگران تک‌سکانسي هم مهم هستند و نمي‌توان از آنها گذشت کرد.

مثلا شخصيتي به‌نام بيژن داشتيم که داعشي و ايراني بود. وارد خانواده فرد مي‌شود. دليل اينکه اين فرد به داعش گرايش پيدا کرد مشخص مي‌شود. اينها مسائل مهمي است که در فيلمنامه‌ها بيان مي‌شود. اين دلايل بيان مي‌شود که چطور شد اين شخصيت به‌سمت داعش رفته است. ناهماهنگي و مشکلاتي را که در خانواده بيژن وجود دارد در ديالوگ‌ها از زبان خواهر خانواده مي‌شنويم.

يعني شخصيت‌ها در سطح معرفي نمي‌شوند بلکه وارد لايه‌هاي زندگي او هم مي‌شويم که علت و معلول کارهاي افراد را بفهميم؟
دقيقا، اين را هم در نظر بگيريد با يک خط قصه جلو نمي‌رويم و گاهي با سه خط قصه جلو مي‌رويم و سه شخصيت قصه موازي با هم جلو مي‌روند. هرچقدر قصه جلو مي‌رود التهاب بيشتر مي‌شود و پيچيدگي‌ها سخت‌تر و عميق‌تر مي‌شود.

نکته‌اي که در قسمت‌هاي اوليه پخش شد و ويژگي‌هاي مثبت را به حاشيه برد تيراندازي عليه خاوري بود که مي‌دانيد حاشيه درست کرد و مخالف زيادي داشت، يعني گفتند اين به‌ضرر دستگاه اطلاعات و امنيت ماست. دليل ساخت و پخش اين سکانس چه بود؟ خروجي آنچه نشان داديد درباره آنچه بايد باشد و آرزوها بود يا راجع به آنچه هست را نمايش داديد؟

اصولا از اين زاويه نگاه کنيد که هشدار مي‌دهيم. به همين راحتي نيست که حق ملت را برداريد و برويد و اتفاقي هم نيوفتد. اواخر هم خبري خواندم که پليس امنيت درگير اين شده که از کانادا خاوري را به ايران بازگردانند. اين هشداري است که مي‌گويد به‌ اين راحتي نيست که بخوريد و فرار کنيد و فکر کنيد خبري نمي‌شود. اين اتفاقا احساس مسئوليت‌هاست.

يعني اگر بخواهيم مي‌توانيم خاوري را بزنيم؟
خير، من در فيلم اين را نشان دادم و دلم خنک شد. اين صرفا به اين علت بود که نشان دهيم به اين راحتي نيست که بخوريد و برداريد و ببريد. به‌نظرم بيشتر هشدار است.

در سريال‌هاي خارجي مي‌بينيم گروه‌ها يا فردي را داريم که عليه بخش فاسد سيستم خود هم مبارزه مي‌کنند و هدف‌هاي اينچنيني دارند. خانه امن هم در يک جاهايي همين مساله را نشان مي‌دهد. خاوري شايد همين بخش فاسدي باشد که متعلق به سيستم داخل کشور است و شايد بخش‌هاي ديگري که در قسمت‌هاي بعدي مي‌بينيم.
اجازه دهيد درباره اين صحبتي نکنم چون حساسيت دارد. چيزي که در مجموعه خانه امن براي من مهم بود واکاوي تروريسم عليه مردم ايران بود. در خانه امن جعبه‌سياه تروريسم را براي مردم باز مي‌کنيم.

با حفظ ملاحظات است؟
بالاخره يک‌سري ملاحظات وجود دارد.

اين ملاحظات در چه حدي است؟ اين چيزهايي که در خانه امن نشان مي‌دهيد چقدر از واقعيت است؟
خيلي از اينها واقعيت است.

چند درصد از آن جعبه‌سياه را بازگو مي‌کنيد؟
بالاي 70درصد است ولي ملاحظاتي داريم و اين طبيعي است. هدف اين بود که از اجماع نامبارک عليه مردم صحبت کنيم. هيچ چيزي از اين مهم‌تر نيست. بحث داعش، تروريسم و مطالب ديگر است که وقتي جلوتر مي‌رويم به‌شدت جذاب‌تر مي‌شود. همه اينها با تحقيق و پژوهش بوده است.

اصولا از قصه‌هاي کليشه‌اي و نخ‌نما فراري هستم. در رزومه من سارق روح است که درباره فرقه ها صحبت مي کند. ترور خاموش که مافياي مواد مخدر و ترانزيت مواد مخدر است. نيت اعتياد کف خيابان نبود. در خانه امن بحث تروريسم را اشاره مي‌کنيم. اين شيوه‌اي است که براي مردم جذاب و مهم است.

کارهاي اين تيپي هم کاري نيست که فکر کنيد در 3-2ماه و با چهارتا کتاب بتوانيم اين کار را انجام دهيم. اين فيلمنامه‌ها طوري است که احتياج به طراحي مهندسي‌شده‌اي دارد. آقاي مرتضي اصفهاني ساليان‌سال استاد دانشگاه هستند و اين رشته را تدريس مي‌کنند. شخصيتي کنار فيلم است که دقيقا روي اينها شناخت دارد و آنها را تدريس مي‌کند.

يک‌سري بحث وجود دارد که برخي افراد کتاب‌هايي را حفظ مي‌کنند و مي‌گويند در نوشتن اين فيلمنامه‌ها تجربه داريم. به حفظ‌کردن نيست بلکه به تجربه‌کردن است. خوشبختانه اين تيمي که حضور دارد تحقيق مي‌کند.

فاجعه ترور در اهواز درد دارد و بايد چند نفر بيگناه به‌خاطر اين افراد کشته شوند؟ اينکه تحقيق و پژوهش شده اين موارد و نکات جزئي است. يک سريال را نشان دهيد که اين ميزان با دقت کار کرده باشند. امکان ندارد سريالي با چنين ويژگي‌هايي ساخته شده باشد.

قطعا زحمت زيادي کشيده شده اما ضعف‌هايي هم دارد، هم در فيلمنامه و هم در شخصيت‌پردازي‌ها.
تعقيب و مراقبت کف خيابان تهران کار ساده‌اي نيست. در هاليوود کار نمي‌کنيم که به‌راحتي بتوان کار کرد. من مي‌خواهم سريالي بسازم که 4لوکيشن دارد و بي‌دردسر است. ساختن اين کارها سخت نيست. زحمت کارهايي همچون خانه امن زياد است و تنها بر دوش کارگردان هم نيست بلکه تهيه‌کننده، نويسنده، توليد، تدارکات، فيلمبرداري و غيره زحمت کشيده‌اند.
فيلمبردار وقتي خانه امن را فيلمبرداري مي‌کند مي‌تواند همزمان سر فيلم ديگري هم برود که پول بيشتري هم گير او مي‌آيد. از سر غيرت است کساني که در اين سريال کار کردند و روزهاي سختي را فيلمبرداري کرديم. در دل کرونا و سختي کار کرديم.

کل فيلم در سال 99 فيلمبرداري شد؟
يک‌سال و خرده‌اي فيلمبرداري طول کشيد. يک‌ماه‌ونيم به‌خاطر کرونا کار خوابيد و 4-3ماه در کرونا بود. مثلا فيلمبرداري در ترمينال جنوب شلوغ کار سختي است که هزار نفر به دوربين نگاه مي‌کنند. ما ترور داعشي را در آنجا فيلمبرداري کرديم. به من همين الان 4-3سريال راحت و آپارتماني پيشنهاد کرده‌اند. پول اين سريال‌ها بيشتر است و زحمت کمتري دارد ولي احساس خودم اين است که ژانر اينچنيني مورد علاقه من است و نمي‌خواهم سمت هر کاري بروم.

شايد درستش هم همين باشد. سال گذشته هم در روزنامه پيشنهاد داديم که براي شکستن کليشه‌ها و تنوع در سريال‌سازي از خانه بيرون بياييد و سراغ پرونده‌هايي برويد که مردم مي‌شناسند و مابه‌ازا دارد و واقعي است. در خانه امن فارغ از تمام ويژگي‌هاي مثبت که من دوست دارم و پيگيري مي‌کنم همچنان نقدي دارم که متوجه آدم‌هاي خوب سريال است. انتخاب آقاي پگاه يا انتخاب آقاي زندگاني تکليف را با مخاطب روشن مي‌کند که اينها مثبت هستند و قرار نيست چيز بدي از آنها ببينيم. شايد وقت اين رسيده که کاراکتر مامور ايراني را با تمام ويژگي‌هاي مثبت و منفي‌اش بسازيم. اينها که ما مي‌بينيم خيلي مثبت هستند. مشکلات شخصي دارند، مشکلات خانوادگي دارند اما انتخاب اين دو نفر يعني ما اينها را سفيد و مثبت مي‌خواهيم. مخصوصا چهره‌هاي اينها که آرامش خاصي دارد. اين غلو درباره آدم‌هاي خوب قصه لطمه مي‌زند درحالي که آدم‌هاي بد منفي مطلق نيستند.
من مطلق کسي را سياه نمي‌بينم.

ولي خوب‌ها سفيد مطلق هستند. موافق هستم که آدم‌هاي بد واقعي‌تر هستند.
بحث اين نيست که آدم‌هاي خوب قصه را طوري نشان دهيم که از بهشت آمده‌اند ولي امين زندگاني را با آن تيپ نيروي امنيتي رده‌بالا قرار داديم.

پيش‌زمينه مخاطب منظورم است. زمينه ذهني مخاطب به امين زندگاني مثبت است.
اين خوب است. در نظر بگيريد شخصيت کمال در قصه داريد و همه به آن حاج‌کمال مي‌گويند و نمي‌توانيد صورتي را که تلخ است براي اين نقش بگذاريد. حميد پگاه چنان خوشگل و شکلات‌پيچ يک‌سري ديالوگ‌ها را درست بيان کرده که شايد قدري شعاري شده است ولي بيرون نمي‌زند. اين نکات مهمي است که در اين قصه‌ها بسيار اهميت دارد. شخصيت حميد پگاه و امين زندگاني و مثبت‌بودن آنها باعث مي‌شود مردم راحت ارتباط بگيرند.

بر فرض حرف شما درست است ولي به‌عنوان مخاطب مي‌خواهم بدانم اين آدم چقدر واقعي است؟ مردم شخصيت‌هاي مثبت را دوست دارند اما يک مامور امنيتي ممکن است فحش هم بدهد و اشتباه هم بکند ولي اينها خيلي مودب و پاستوريزه هستند.
براي اين قضاوت عجله نکنيد.

ممکن است در ادامه اين رفتارها را ببينيم؟
بله. اجازه دهيد کمي جلوتر برويم.

اينکه کامل به‌سراغ سفيدسازي اين افراد برويم به کليت کار لطمه مي‌زند. اين افراد هم مي‌توانند اشتباه کنند.
اشتباه‌کردن اينها را نشان داديم. درمورد دستگيري هدايت امنيتي‌ها سوتي دادند و اين اشتباه آنها بود.

بعد از خانه امن و با توجه به اينکه مخاطبان خوبي داشته و استقبال شده قرار است سراغ ساخت چهارمين بخش يا طراحي چهارگانه برويد؟
با آقاي صفري يک صحبت‌هايي درباره سريالي مي‌کنيم که به‌زودي رسانه‌اي مي‌شود. ژانر ما تقريبا جاسوسي است. چون در حد صحبت است بعد از تصميم‌گيري عنوان مي‌کنيم که بتوانيم پيش برويم. اين مساله قطعي نيست.

بازخورد داخلي ازسوي مسئولان داشته‌ايد؟
از سيمافيلم، مديران راضي هستند و کار را حمايت مي‌کنند.

منظورم وزارت امور خارجه يا وزارت اطلاعات و غيره است؟
درباره اين من اطلاعي ندارم.

مسئولي نبوده که تماس بگيرد و اعتراضي کند؟
درباره اين تهيه‌کننده اطلاع دارد. تنها موردي که من اطلاع دارم مديران سيمافيلم که بسيار زحمت کشيدند، آقاي رمضان‌نژاد و آقاي الماسي براي اين امر بسيار زحمت کشيدند. از ارگان‌هاي ديگر اطلاعي ندارم.

شما به مسائل مهمي مثل قاضي فاسد يا پرداخت رشوه در دادگاه‌ها که چند سال است درباره آن صحبت مي‌شود در حد ديالوگ اشاره مي‌کنيد و شايد بالاتر نرفته‌ايد. مشخصا درباره قاضي‌اي که وقتي پاکت پول به او مي‌دهند
مي‌گويد مي‌توانيد سراغ قاضي‌هاي ديگري برويد که اين پاکت‌ها را مي‌گيرند. اين مساله را در حد ديالوگ بيان کرديد که قاضي فاسد هم داريم. اين در حد ديالوگ باقي مي‌ماند يا در قسمت‌هاي بعدي ممکن است اين را ببينيم.  اين در حد ديالوگ بوده و اشاره‌هاي کوچکي شده است. در قسمتي عنوان شد 15قاضي فاسد در نوبت محاکمه هستند.

حتي رشوه دادن و غيره را مي‌بينيم.
بله. اين در حد اشاره بود که در کار نشان داده شد.

در اين حوزه نمونه‌هاي ديگري داريد که اين تلنگر به مسئولان ما زده شود؟
جزئي است. درمورد مسئولان خودمان سعي کرديم چيزي نگوييم. بحث ما بيشتر داعش و تروريسم است. اين مساله متفاوت است. ممکن است در جايي از سريال عنوان شد 15قاضي فاسد محاکمه مي‌شوند ولي درمورد اينکه بخواهيم مسئولان خود را زيرسوال ببريم از اهداف سريال نبوده است. هدف سريال فراتر از اين مسائل است. جهاني‌تر نگاه مي‌کنيم. سريالي بود که مسئولان را مي‌کوبيد ولي پايه اين سريال اين مسائل نيست.

يعني شما سريال گاندو نيستيد؟
درست است. سريال گاندو مسئولان را مي‌کوبيد. هدف ما چيز ديگري است و درباره اين مسائل صحبتي نمي‌کنيم. من فيلمساز هستم و بحث ما آشنايي با تروريسم و اتفاقاتي است که در اين حوزه مي‌افتد. اين از همه‌چيز براي من مهم‌تر است. ممکن است در يک قسمت‌هايي اشاراتي داشته باشيم ولي اينها جزئي است. اين‌طور نيست که مسئولان داخل را بکوبيم.

و شايد مهم‌ترين نکته اين بوده است که تلاش کرديد چرايي به‌وجود آمدن اين خانه امن را نشان دهيد.
دقيقا همين است. مثلا سکانس اول سريال سارق روح کاملا واقعي بود. يک داعش 17ساله زير چادر انتحاري مي‌خواست بازار تهران را بزند. اگر اين موضوع را سوار نمي‌شدند که صحبت 4-3ماه کار است که سوار شدند و فرد را زيرنظر گرفتند، اگر انفجار صورت مي‌گرفت چندين نفر کشته مي‌شدند؟ هدف ما نشان دادن تلاش‌هايي بوده که باعث شده اين خانه امن باشد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره