مسعود کیمیایی: جایی که اخلاق نیست، من هم نیستم
انديشه پويا/ مسعود کيميايي فيلمساز برجسته و پيشکسوت سينماي ايران، بعد از مدتها سکوت، با جواد طوسي در نشريه «انديشه پويا» گفتوگو کرده است. بخشهايي از صحبتهاي ارزشمند اين کارگردان سرشناس را ادامه ميخوانيد.
آن جايي که اخلاق نيست، من هم نيستم. در اين فضاي مجازي آنقدر توهين به شأن انسان ميشود که اصلا دوست نداري نگاه کني. تو فکر کن که در اين فضاي مجازي مثل توليد مثل حيوانات، همين جور کثيف و کثيف توليد ميشود. همه هم نگاه ميکنند و همه هم ميگويند بله کثيف است. ديگر آدم عادت ميکند چيزهاي کثيف را نگاه کردن.
يکي از آن دستورات بد در جهان، تزريق کردن اميد است. آن اميد اگر اميد باشد، تزريق نميشود. اصلا در بطن شناخت و حرکت جامعهات، ايستايي جامعهات و به ناچار ايستايي مردم و تفکر نميتوان اميد تزريق کرد. اميد را بايد نشان داد. اميد را بايد ديد. اميد همهاش در آينده نيست. من اگر به تو سفارش زيبايي بدهم و هيچ گاه به دستت نرسد، زشت ترين آدم دنيايم. براي اين که زيبايي را نميشود سفارش داد، بايد زيبايي را ساخت و ديد و نشان داد.
شما وقتي در تلويزيون ميبينيد که ميآيند هنوز درباره «فرم و محتوا» حرف ميزنند، اصلا خيلي تلخ خندهات ميگيرد. به اين جا ميرسي که چقدر تکرار؟ و چرا اين قدر «نقد» تبديل به کاسبي شده است؟ اين است که با همديگر سرشاخ و بعد با هم دوست ميشوند و فقط ميخواهند زمان و عمر را بگذرانند. به نظرم اين شکل و شيوه نقد درباره ادبيات و هنر دورانش به سر آمده. اين به مسابقه نشستن يکديگر، اين که من ميدانم تو نميداني، و من اين جوريام و تو اين جورياي و... معني سينما و ادبيات رانميفهمي، واقعا کودکانه است.
عکس: آرش عاشوري نيا