جریانهای هالیوود در سال ۲۰۲۰ ؛ از همجنسگرایی تا اعتراض

تسنيم/ سينماي آمريکا با نظر به جامعه، اقتصاد، تاريخ و ديگر حوزههاي مهم انساني و فرهنگي فيلمها و سريالهاي مهمي را روانه پرده نقرهاي ميکند.
فيلمهاي سينمايي يا کنشگر و يا واکنشگرااند و در هر دو حالت با واقعيت و حقيقت نسبت تمام و کمالي دارند.
اين مسأله خصوصاً در کشورهايي مانند آمريکا و جريان هاليووديسم قدرت بيشتري دارد و فيلمها در آمدوشد ميان کشور و سينما نقش آفريني ميکنند.
اما هاليوود به علت آنکه هم از نظر کمي (چيزي نزديک به 1000 فيلم در آمريکا در سال توليد ميشود) از توان بالايي برخوردار است و هم از نظر اينکه کيفيت و تأثيرگذاري روشني چه در داخل و چه در خارج از مرزهاي خود دارد، بيشتر از آنکه واکنشي باشد کنشمند و تأثيرگذار است. سينماي آمريکا به حدي در هدايت افکار عمومي، کنترل و نظارت جامعه اثربخش است که متناسب با تغييرات و تحولات درون جامعه آن خطوط سينمايي خود را تعريف ميکند؛ نه آنقدر صرفاً کنشگرا که بدون ديدباني کردن آنچه رخ ميدهد باشد و نه کاملاً تحت تأثير. اثرگذار و در عين حال ناظر است و بعد از آن بار ديگر به تعريف جديدي از خود، ژانر و محتوا ميرسد.
کمپانيهاي فيلمسازي هاليوود
سينماي هاليوود در سالهاي قبل و همينطور در دههها و دوران و مقاطع گوناگون، زمينههاي مختلف را بررسي ميکند و با يک سناريوي جامع و برنامهريزي شده وارد عمل ميشود. به عنوان مثال در بازه زماني جنگهاي آمريکا و عراق يا افغانستان پنتاگون با همکاري اين بازوي رسانهاي خود فيلمهاي گوناگوني را يا به نفع و يا در نقد جريان جنگسالاري آمريکا ساخت. مانند قفسه درد يا منطقه سبز که يکي به نفع کاخ سفيد و ديگري عليه آن بود.
پوستر فيلم قفسه درد
روزگاري ديگر با اهميت مسأله همجنسخواهان و دگرباشان جنسي فيلمهايي را ساخت تا مسأله همجنسگرايان باورپذير و سيستمها و دولتهاي غربي نسبت به وضع قوانين و مساعدت با آنان همراه شوند. فيلمهايي مانند شير و مهتاب را ميتوان نمونههايي از اين نوع خواند.
اما از اواخر سال قبل تا همين روزهاي اخير مسأله آنارشيسم و جريانهاي آشوبگير به حدي جدي شدند که ايده انقلاب و براندازي را در سطح محافل فرهنگي و اجتماعي مطرح کردند. اين موضوع حساس از سينما دور نماند و همانطور که در دنياي رمان اثري مانند «سرگذشت نديمه» را به خاطر اهميت موضوع و جذابيت داستان راهي صنعت سريالسازي کرد، در فيلم «جوکر» ظهور قدرتمندي پيدا کرد.
نمايي از جوکر
جوکر در اسکار پيروز شد و تبديل به يکي از کاراکترهاي مهم در اعتراضات خياباني تمام دنيا شد. در کنار جوکر فصل سوم سريال وستورلد نيز به آشوب و اعتراض پرداخت. اين سريال پرهزينه که محصول شبکه HBO است با محوريت قيام رباتهاي اندرويدي سريال را شروع کرد و به نبرد ميان انسانها و اندرويدها از زاويه ديگري نگاه کرد. تا جايي که در نهايت با دو دسته شدن رباتها به موافقان انسان و مخالفانش، ناجي تازه ظهور کرده رهبري را به دست گرفت. در قسمتهاي آخر فصل سوم درگيريهاي خياباني و اعتراضات ميان مردم و پليس همراه ماسک فضاي آشوبها را در خيابانهاي پر از جدال و جنگ آمريکا خصوصاً در رزوهاي کرونايي برجسته ميکرد.
اندرويدها و انسانها در جنگ خياباني
اما جوکر در آمريکا تمام نشد و آشوبهاي خياباني با قتل جرج فلويد بار ديگر زبانه کشيد. از بخت بد يانکيها بعد از مدت کوتاه خواموشي در ايام انتخابات رياست جمهوري نيز زبانه ديگري کشيد و جدال و زدوخوردها نيز افزايش پيدا کرد البته در هر حال جنگ و دعواها اگرچه به طور کامل پايان نپذيرفت اما به صورت محسوسي کمرنگ شد.
جريان آشوب و سرنوشت معترضين برانداز حتي وارد سريالها و فيلمهاي ديگر شد تا جايي که سريال «انقلاب» نتفليکس را نيز ميتوان نمونه ديگري از همين جريان البته به شکل معکوس آن دانست. سريالي که به نظر ميرسد شايد در فصلهاي بعدياش آنقدر که در حال حاضر به نظر ضدحکومت برسد نباشد و جريان معترض را به آرامش دعوت کند.
پوستري از سريال انقلاب
شکل ديگري از نگاه به آشوب و اعتراض به آلمان رسيد و در فيلم «و فردا تمام دنيا» را ساخت. فيلمي که در بخش اصلي مسابقات ونيز راه يافت. اين فيلم داستان جواناني را روايت ميکنند که درگير منازعات سياسي شدهاند. «و فردا کل دنيا» يک درام جنايي با مضامين عاشقانه است که مرزهاي تعهدات يک نفر براي اعتقادات سياسياش را بيان ميکند.
البته امسال به خاطر شيوع کرونا و بسته بودن سينماهاي آمريکا فيلمها به طور محسوسي از فضاي اکران و بازخوردگيري دور ماندند. فيلمهاي مطرحي مانند تنت، مانک، اخبار دنيا و... در مسير اکران فراز و فرود را تجربه کردند و برخي از آنان هنوز به نمايش درنيامدند. اما با نيمنگاهي به داستانها و مضامين آنان ميتوان گفت که فضاي کلي حاکم بر سينماي آمريکا در سال 2020 خلطي از عموم جريانهاي هميشگي فيلمهاي سينمايي آمريکا بود.
نمايي از اخبار دنيا
فيلمهاي همجنسگرايانه که حتي در انيميشنها نيز سروکله آنها پيدا شد مانند آمونيت و دنيايي که ميآيد، فيلمهاي ضدجاسوسي و امنيتي مانند تنت و زماني براي مردن نيست و حتي سرزمين سبز، برجستهسازي هاليوود با مانک، درامهاي اميدبخش مانند سرزمين خانهبدوشها، فيلمهاي فانتزي و اساطيري مانند جهشيافتههاي جديد، نگهباناني از ديرباز و آرتميس فاول، فيلمهاي معترض مانند نامتعادل و دادگاه شيکاگو هفت و...
نمايي از فيلم زماني براي مردن نيست
بنابراين سينماي به ظاهر کمکار سال 2020 که تحت تأثير کرونا واقع شده بود آنقدرها هم که به نظر ميرسيد کمکار نبوده و مانند ساليان قبل در مسير توليدمحتوا مشغول به ساختاند. ناگفته نماند در کنار هاليوود به معناي نظام فيلمسازي، صنعت بزرگ سريالسازي نيز در رقابت جدي با فيلم قرار دارد. در کنار فيلمهاي ياد شده ميتوان فهرست بلندي را از سريالهايي که تا اينجاي کار ساخته شده است نيز در نظر گرفت که به جريانهاي مذکور دامن ميزنند.
به عنوان مثل سريال هاليوود در مسير فيلم مانک نظام فيلمسازي هاليوود را بار ديگر برجسته ميکند و تاريخچه آن را به عنوان يکي از اصليترين ارکان فرهنگي و سياسي آن احيا ميکند. همين سريال و همينطور سريال آموزش جنسي مسأله همجنسخواهي را تبليغ ميکند.
پوستر سريال هاليوود
سريالهايي مانند تاج در مسير تبليغ نظام سلطنتي انگلستان و کبير در ميسر تمسخر نظام سلطنتي تزار روس! همينطور در کنار سريالهايي مانند انقلاب و وستورلد ميتوان به سريال خانم آمريکا نيز اشاره کرد که در مورد اعتراضات زنان براي تصويب «اصلاحيه حقوق برابر» است. ماجرايي به شدت فمينيستي و معترضانه براي برابري زنان در مورد قوانيني مانند طلاق، مالکيت، اشتغال و...
نمايي از خانم آمريکا با بازي کيت بلانشت
در هر حال همانطور که اشاره شد صنعت سرگرميسازي در هاليوود با سناريو و نظام فکري و انديشهاي همراه است و در اين مسير جريانهاي فکري را با نظر به جامعه و فرهنگ بررسي کرده و توليد ميکند.
بايد ديد که اسکار پايان سال جاري به کدام يک از فيلمها بها ميدهد و چه سمت و سوي جديدي براي ساخت در سال آينده الگو قرار ميگيرد.