وقتی جشنواره فیلم فجر با 750 هزار تومان برگزار می شد!

ايسنا/ جشنواره فيلم فجر در اولين دوره برگزاري اش، در سال ۱۳۶۱ و طبق روال مرسوم در بهمن ماه برگزار شد اما از نکات قابل تامل و جالب اين دوره، معرفي نشدن هيات انتخاب و داوري بخش اصلي جشنواره بود که در نهايت در بخش حرفه اي برگزيده اي اعلام نشد و تنها در بخش آماتور جوايزي اهدا شد.
کمتر از يک ماه به آغاز سي و نهمين دوره جشنواره فيلم فجر باقي مانده است، مروري بر برخي اتفاقات مهم و جالب ادوار مختلف جشنواره فيلم فجر حائز اهميت است که در روزهاي پيش رو، سلسه وار به آنها خواهيم پرداخت.
از جمله فيلم هاي مهم اولين دوره جشنواره فيلم فجر که در بخش مسابقه حضور داشتند _ که در نهايت اين بخش معرفي برگزيدگان نداشت و دلايل آن کمتر جايي اشاره شده است _ عبارتند از: "حاجي واشنگتن" علي حاتمي، "خط قرمز" مسعود کيميايي، "سفير" فريبرز صالح، "مرگ يزگرد "بهرام بيضايي.
و از جمله فيلم هاي بلند در بخش جنبي هم مي توان از "آفتاب نشين هاي" مهدي صباغ زاده و "جنگ اطهر" محمد علي نجفي نام برد.
حسين وخشوري دبير اولين دوره جشنواره فيلم فجر در مصاحبه اي که چند روز قبل با بولتن اين رويداد داشته است، هزينه اولين دوره برگزاري اين رويداد را اينگون شرح داده است: "من به خاطر دارم آن روزگاري که من جشنواره فيلم برگزار کردم، ۷۵۰ هزار تومان اداره حسابداري، معاون مالي ارشاد به من پرداخت کرد. من هم آن را به حسابي که براي خودم و حسابدار اداره بود، واريز کردم. در اين بين گفته شد جشنواره تئاتر هم برگزار شود و درنتيجه همين ۷۵۰ هزار تومان نصف شد. در آن دوره از جشنواره فيلمي خارجي به اسم «برادر خورشيد خواهر ماه» بود که خيلي فروخت و تا نصف شب هم به سانسهاي اضافه ميرسيد. آن زمان بليت جشنواره ۱۰ تومان بود، يعني گرانتر از بليت معمول سينما. درنهايت از فروش بليتهاي جشنواره پولي جمع کرديم که چيزي حدود يکميليون تومان بود و آن را به حساب خزانه دولت برگرداندم و اينگونه جشنواره برگزار کردم. وقتي ميگوييم جشنواره مردمي است، نه به اين منظور که مردم ميآيند و فيلم ميبينند، بلکه جشنواره نهتنها هزينهاي براي دولت نداشت، بلکه درآمد هم داشت.
او درباره تعداد فيلم هاي به نمايش درآمده هم مطرح مي کند: نميدانم که چقدر فيلم بود، ولي فيلمهايي که ما تهيه کرديم، يا بهاصطلاح توانستيم جمع کنيم، شش تا هفت فيلم بيشتر نبود و اينها را هيئت انتخابي ديد و نشان دادند. در آن سالها ما ميايستاديم تا چَکي که قرار بود به گوش سينماگران بخورد، به گوش ما بخورد تا آنها بتوانند کارشان را بکنند.
وخشوري که در زمان جنگ جشنواره برگزار کرده است، درباره اينکه برگزاري جشنواره در زمان کرونا قابل مقايسه با برگزاري جشنواره در زمان جنگ هست هم مي گويد: شرايط کرونا خيلي فرق ميکند. جنگ، جنگ بود و حداکثر در اهواز و آبادان جنگ داشتيم. مثلا در اصفهان و شيراز جنگ نداشتيم و شرايط بسيار متفاوتي با کرونا داشت. من زمان جنگ جشنواره برگزار کردم، مثلا سينما در بيستون کرمانشاه گذاشته بوديم، ولي جرئت نداشتيم در شهر سينما بگذاريم. بنابراين سينمايي صحرايي درست کرديم (سوله زديم) و مردم کرمانشاه به آنجا ميآمدند و فيلم ميديدند. يا مثلا در اهواز هم جشنواره برگزار کردم که همه آنها هم تکريم شدند. استانداران و فرمانداران از ما تکريم ميکردند و ميگفتند اگر شما جشنواره برگزار نکرده بوديد، از مردم کرمانشاه همين چهار نفر هم نميماندند. البته شرايط کرونا خيلي فرق ميکند، جشنواره جذبهاي دارد. يعني همين که بنر بزنيد و بنويسيد جشنواره برگزار ميشود، مردم خودبهخود از آن گوشه خيابان که رد ميشوند، ميايستند و ميبينند. نکته ديگر اين است که مردم روزگار جنگ مثل مردم روزگار کرونا نبودند. يعني مردم آن روزگار به جبهه ميرفتند و نيت خالصانهاي داشتند، بنابراين اين دو با هم خيلي تفاوت دارند. مردم در زمان جنگ خيلي علاقهمند بودند و بعد از چند وقت تازه سينماها راه افتاده بود و بيبيسي آن روزگار يک مطلب چاپ کرده بود که من آن را دارم. در اوضاع جنگي ايران دو جا خيلي شلوغ است؛ يکي توچال و ديزين است که مردم آنجا جمع شدند و اسکي ميکنند و يکي هم در سينما.