«رمانتیسم عماد و طوبی»؛ کلیپی شاد برای روزهای سیاه و تلخ سینما

تسنيم/ فيلم رمانتيسم عماد و طوبي با گريز از خلق فيلمنامه و داستاني قوي که در خلال آن نشاط از درون خانواده بجوشد، اثري سطحي اما خوش رنگ و بانشاط از آب درآمده است که مخاطب در روزگار تلخ سينماي ايران آن را تماشا کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگي خبرگزاري تسنيم، رمانتيسم عماد و طوبي يک شناي خلافِ جريان آب سينماي روز اجتماعي و تلخ ما است. فيلمي که قصد دارد تا با روشن کردن چراغي در دست در نقطهاي مشخص مردم خسته و کرونا زده را به سينما بکشاند تا فيلم مفرح و شاد را تماشا کنند.
البته اين نکته باتوجه به همين شرايط قابل احترام است اما اين سخن به معناي آن نيست که با فيلمي بي عيب و ايراد روبرو باشيم. رمانتيسم قصد دارد تا بهاي زندگي و ارزش زيباييهاي آن را براي ما ترسيم کند و براي رسيدن به اين مقصود از هرگونه بازي بصري و فيلميک براي جذابيت بيشتر بهرهمند شده و همين تکنيکزدگي باعث شده است که معناي زندگي و سرخوشي لذتبخش از آن بيشتر از آنکه از درون و قلب زندگي بجوشد بيشتر مايه خود را از شکل و ظاهر فيلم اخذ کند.
رمانتيسم عماد و طوبي داستان ندارد و مخاطب در حال تماشاي برشي از زندگي يک زوج است. اين مسئله باعث ميشود تا عنصر واقعبيني و رئال بودن فيلم از دست برود و تماشاگر کمتر از پند و اندرز رمانتيک فيلم بهرهمند شود. زيرا اين داستان واقعي و فضاي رئال فيلم است که باعث ميشود تا مخاطب پيام فيلم را باور و درک کند.
ساخت و پرداخت اين مفاهيم عميق و يا حتي نسبتاً خاص درون يک فيلم کار سادهاي نيست. سوژه و پرداخت آن در يک قصه خوب و فيلمنامه محکم کار سختي است که باعث ميشود دشواري آن بيشتر فيلمسازها را به اين سمت فراري بدهد که محتوا و هسته اصلي پيام فيلم را بيشتر در يک کار جمع و جور و لوباجت (کمهزينه) بسازند.
اينگونه بيشتر از آنکه فهواي کلام فيلم در قد و قامت يک فيلم بلند سينمايي قدرتمند رخ نمايي کند، شاهد فيلمي کاردستيطور خواهيم بود که با آبرنگبازي و تکنيکهاي مختلف سينمايي به صورت سرعتي و سهل، تمام دشواري فيلمي داستاني و با شخصيتهايي که در قالب يک تيپ باقي نماندند و به صورت يک کاراکتر حقيقي درآمدند را کنار ميگذارد و بيشتر يک ترانه عاشقانه در حد آهنگهايي که در سايتها بارگذاري ميشود گوش ميدهيم.
اين واقعيت امروز سينماي کشور است که از بس که فيلمهاي خانوادهپسند و عاشقانه معنابخش را نساخته است، بلد نيست يک فيلم در ستايش زندگي و خوشبختي بسازد. رمانتيسم با کمک روايتهاي راوي تلاش کرده است تا حدي بتواند مانند يک روانشناس خانواده ويژگيهاي مثبت يک زندگي خوب را تبيين کند. اين ايده کمک فيلم کرده است که مخاطب از مسئله فيلم و پيام آن بهرهمند بشود و از آن در زندگي استفاده کند. اما فيلمساز با اين روش بيشتر يک کليپ آموزشي براي جوانهاي تازه عروس و داماد ساخته است تا آنان را با زندگي آشنا کند.
نکته ديگر اينکه زندگي زوج فيلم هيچ نشانهاي از فرهنگ ايراني ندارد. تمام فضاي زندگي اين زوج هنري شبيه کافهنشينهايي است که غرق در کتاب و فيلماند و هويت ملي و بومي خود را فراموش کردهاند. اين خلأ نيز به باورپذيري فيلم در کنار فضاي بيش از حد رويايي آن به فيلم لطمه ميزند و باعث ميشود که تماشاگر بيشتر داستان زندگي زوجي نيمه خارجي و نيمه ايراني را ببينند.
اما با تمام اين اوصاف رمانتيسم با فرض اکران خوب در سينماها بعد از کرونا ميتواند فروش نسبتاً خوبي را تجربه کند زيرا مخاطب امروز سينماي ايران از تماشاي فيلمهاي «سياه و تلخ» خسته است و همانطور که کمديهاي سطحي را براي سرگرمي و خنده تماشا ميکند تا شاد شود فيلم رمانتيسم را هم براي دقايقي مفرح شدن تماشا ميکند.