آیا سیمرغ جشنواره انقلاب به بازیگر تابلودار فتنه میرسد؟
فارس
بروزرسانی
فارس/ 1- سي و يکمين جشنواره فيلم فجر را شايد بتوان از برخي جهات و با اتکا به برخي تصميمگيريها به عنوان يکي از نمونههاي خوب جشنوارههاي انقلاب در ساليان اخير به حساب آورد. تصميمگيريهايي که قواعد منتج از آن منجر به رقابت مجموعهايي از فيلمهاي نسبتاً درست از حيث ساختار و محتوا (به جز موارد انگشتشمار) در اين جشنواره با يکديگر شد. قواعدي از جمله اصرار و پافشاري بر ممانعت از حضور فيلمهايي در اين جشنواره که اصول اعتقادي و اخلاقي مردم در آنها رعايت نشده باشد و مستقيم يا غيرمستقيم به عقايد و ارزشهاي مورد قبول اکثريت جامعه اهانت شده باشد.
تکيه مسئولان جشنواره بر نظم و انضباط و ايستادگي در برابر انواع و اقسام فشارهاي وارده از سوي افراد، اشخاص و... و دستآخر اينکه کل فيلمها فقط در محدوده شمال شهر تهران نباشد و گسترده جغرافيايي نسبتاً وسيعي را شامل شوند و داستان فيلم در نقاط مختلف کشور اتفاق افتاده باشد.
به هر روي مواردي از اين دست که در جشنوارههاي پيشين نمونه آنها را ميشد ديد و حتي گاهي برخي عناوين چون خيانت در فيلمها آزاردهنده ميشد امسال از بين رفتهاند. اتفاقي که با عملکرد تيم برگزارکننده روي داده است و اين عملکرد منجر به آن شد تا فيلمهاي ناهمگون با اعتقادات و عقايد اخلاقي مردم فرصت خودنمايي در جشنواره انقلاب را نيابند از سوي ديگر همان تلاش ذکر شده براي دربرگيري جغرافيايي وسيع از ايران و کشورهاي اسلامي همسايه اميدواريهاي زيادي را براي پيشرو داشتن سينمايي اصيل و مناسب ايران اسلامي بيشتر کرد.
2- ايران اسلامي کشوري آزاد است به قاعدهايي که شايد عليرغم تمام تبليغات بيگانگان براي سياهنمايي و ارائه چهرهايي غير آزاد از جامعه ما ميشود ايران را از جمله آزادترين کشورهاي دنيا دانست. دليل براي اثبات اين ادعا هم کم نيست. نمونهاش اين است که برخي از اهالي سينما که در مقاطعي از جمله زمان فتنه از حمله به هيچ رکني از ارکان نظام دريغ نکردند، افترا زدهاند، تمام ارزشهاي اين جامعه را زير سؤال بردهاند و... همچنان با آزادي کامل فيلم ميسازند، بازي ميکنند و در صنعت سينما اشتغال دارند. شايد اگر همين اهالي سينما در کشوري ديگر چنين توهينهايي را روا ميکردند دست کم از فيلمسازي آنها ممانعت ميشد يا به قاعدهايي در مسير کارشان سنگاندازي ميشد احتمالاً قيد سينما را ميزدند و عطايش را به لقايش ميبخشيدند اما در کشور ما عليرغم انواع و اقسام توهين، افترا و قانونشکني از سوي برخي اهالي سينما(اگرچه معدود) آنها همچنان کار ميکنند و حتي شايد برخي شان هم از پرکارترينهاي سينما هم باشند. هيچ شخصي هم از بابت واکنش به عملکرد آنها در مسيرشان سنگاندازي نميکند.
متاسفانه ماجرايي در فجر امسال اتفاق افتاده است که نميشود به سادگي از کنارش گذشت. پگاه آهنگراني بازيگري که در ايام فتنه و پس از آن يکي از عناصر فعال و «تابلودار» در اين زمينه بوده و همسويي او با فتنهگران و سينهسپر کردنش براي آنها حتي بعد از دستگيري سران فتنه زبان زد است و همه آن را ميدانند. بازيگري که حتي تا چندي پيش توسط نهادهاي امنيتي به دليل همکاري با رسانه سلطنتي بي بي سي دستگير شد و با خواهش و ميانجيگري آزاد شد و بازيگري که در خانوادهاش اثري توليد نميشود مگر آنکه راهنمايي و ارائه تصويري تلخ از ايران باشد. حال اين بازيگر و خانواده اش نه تنها در فيلمها بازي ميکنند و فيلم مي سازند بلکه متأسفانه از سوي هيأت محترم داوران نيز به عنوان نامزد دريافت جايزه انقلاب معرفي ميشود.
اگرچه تاکنون تنها از او در ميان نامزدهاي دريافت سيمرغ ياد شده است ولي هيمن مقدار هم نشان از بي درايتي و اشتباه در محاسبه دارد. چه اينکه چطور مي شود جايزه جشنواره انقلاب به بازيگر ضد انقلاب تعلق بگيرد. اميد مسئولان جشنواره کاري نکنند که همچون دوره مهاجراني به بازيگراني جايزه داده شود و چند سال بعد همان بازيگران به سادگي آنها پوزخند بزنند و بيدرايتيشان را نقل مجالس کنند.