با معمای پایان فیلم «درخشش» آشنا شوید

فيلم مترجم/ يکي از معماهاي فيلم درخشش استنلي کوبريک، ظاهر شدن جک در عکس انتهاي فيلم است. اما بايد بدانيد اين سکانس رازآلود توضيحي تقريبا ساده دارد!
درخشش از ديد بسياري از مخاطبان سينما، به عنوان يکي از بهترين فيلم هاي تاريخ تلقي مي شود، و همچنين يکي از فيلم هايي است که هنوز هم مورد تحليل و بررسي قرار مي گيرد. کوبريک عمدا تعدادي سوال نظير همان عکس در بخش پاياني فيلم را براي مخاطبان بي پاسخ رها کرد. البته، توضيحات خود کارگردان براي بسياري از مخاطبان که برداشت و تفسيرهاي خود (بعضي از اين تفسير ها اندکي خوب و برخي جالب نيستند) را راجع به اين سکانس ها داشتند کافي نبوده است. حقيقت اين است که پس از گذشت چهل سال از ساخت اين فيلم، هنوز هم صحبت هاي زيادي راجع به آن وجود دارد.
اين فيلم که بر اساس رماني با همين نام از استفن کينگ، توسط استنلي کوبريک ساخته شده است، در مورد جک تورنس (جک نيکلسون) شخصي است که تازه نوشيدن مشروبات الکلي را کنار گذاشته و شوق زيادي براي نويسنده شدن دارد و در همين حين شغلي را به عنوان سرپرست و نگهداري هتل اورلوک در فصل تعطيل بودن آن بر عهده مي گيرد. او به همراه همسرش وندي ( شلي دوال) و پسرش دني ( دني الويد) به اين هتل مي رود، اما نمي داند که هتل اورلوک گذشته و رازهايي تلخ دارد، و بر اثر قابليت هاي ذهني دني اين هتل نيروهاي فراطبيعي و خطرناک خود را رها کرده و باعث آزار جک و به خطر افتادن خانواده اش مي شود.
اين فيلم با رمانش تفاوت بسيار زيادي دارد، آنقدر که استفن کينگ نيز چندين بار عدم علاقه ي خود به فيلم را ابراز کرده است و اين عدم رضايت قابل درک است زيرا کوبريک براي ساخت فيلم از روي رمان، خواسته بود تا آزادي کامل داشته باشد تا بتواند هر قسمتي از داستان را تغيير دهد و واقعا اين کار را انجام داد. استفن کينگ نيز در ابتدا با اين درخواست مخالفتي نکرده بود اما انتظار اين را نداشت که کوبريک انقدر زياده روي کند که حتي خط اصلي داستان را نيز عوض کند. به همين دليل رمان و فيلم تفاوت بسيار زيادي باهم دارند و در نسخه ي رمان توضيحات زيادي در مورد جزئيات داستان داده شده است ولي اين جزئيات در فيلم بدون توضيح رها شده و بيننده را در ابهام قرار مي دهند. اين ابهام در بسياري از سکانس ها از جمله سکانس هاي آخر فيلم و صحنه ي همان عکس مرموز، وجود دارد.
وندي و دني چگونه فرار کردند؟
پس از آن که دوقلوهاي گردي، جک (که اکنون تحت تسلط نيروهاي شيطاني هتل در آمده است) را از انبار آشپزخانه نجات مي دهند، او تبر به دست به دنبال وندي و دني مي رود. همسرو پسرش خود را در دسشويي مخفي کرده اند و وندي سعي ميکند دني را از پنجره ي دستشويي به بيرون فراري دهد و موفق مي شود، ولي خودش نمي تواند از آن پنجره فرار کند.او اکنون در آنجا گير افتاده و جک با تبر در حال شکستن در است و سعي دارد وندي را بکشد، همان سکانس معروف «جاني اينجاست». وندي با چاقويي که در دست دارد از خود دفاع مي کند و با زخمي کردن جک او را وادار به عقب نشيني مي کند. ديک هالوران آشپز هتل اورلوک ازراه مي رسد تا به وندي و دني کمک مي کند، اما جک که در کمين آن هاست، او را به قتل مي رساند.
جک پس از کشتن هالوران، در برف و بوران دني را در دالان مارپيچ دنبال مي کند. در همين حين نيز وندي در هتل در پي يافتن پسرش دني است. دني با بجا گذاشتن ردپاي قلابي از دست جک فرار مي کند و به مادرش مي رسد و آن دو با ماشين برف رو از هتل دور مي شوند و جک نيز از شدت سرما مي ميرد. اين که پس از فرار از هتل چه بر سر وندي و دني آمد معلوم نيست، اما در صحنه اي که از فيلم حذف شده اين مادر و فرزند در بيمارستان تحت مراقبت هستند و سلامتي خود را دوباره بدست مي آورند.
توضيحات راجع به رد روم وآسانسور پر از خون
دني و هالوران دو شخصيتي هستند که توانايي «درخشش» را دارند و قادرند حتي با چندين کيلومتر فاصله نيز بدون هيچ وسيله اي با يکديگر ارتباط برقرار کنند. قدرت درخشش دني در هتل اورلوک به نهايت خود مي رسد و با نيروهاي شيطاني هتل آميخته شده و باعث بروز حوادثي ناگوار مي شود. قبل از موافقت جک با اين شغل و اقامتشان در آنجا، تصويرهايي از هتل در ذهن دني ايجاد شده بود و همچنين وقتي که او به اتاق ممنوعه ي شماره ۲۳۷ کشيده شده بود، اختلالات ذهني اي براي او به وجود امده بود. وقتي که ارواح درون هتل با جک ارتباط برقرار ميکنند، دني ناخوداگاه شروع به زمزمه ي کلمه ي «رد روم» مي کند که بعدها وندي برعکس شده ي اين کلمه را روي آينه ميبيند که «مردر» و به معناي قتل است. دوقلوهاي گردي قبل از اين به دني هشدار داده بودند که اتفاق بدي در حال رخ دادن است و رد روم همان هشداري بود که به دني و سپس به مادرش داده شده بود.
يکي از به ياد ماندني ترين سکانس هاي اين فيلم، سکانس جاري شدن خون از آسانسور است. اين سکانسي است که فقط مختص فيلم است (مانند دوقلوهاي گردي) و در رمان وجود ندارد، و برداشت هاي متفاوتي از اين سکانس شده است. همان طور که در بالا ذکر کرديم کوبريک بسياري از اين رازها را سر به مهر باقي گذاشته است، قصد او يا بازي با ذهن مخاطبان بوده و يا مي خواسته هرشخصي برداشت خود را از اين سکانس ها داشته باشد. ابتدا دني سکانس رودخانه ي خون را در ذهن خود ديده بود و در انتهاي فيلم وقتي وندي به دنبال دني است، اين اتفاق رخ مي دهد و او با اين صحنه مواجه مي شود. در نسخه ي فيلم اين داستان گفته شده که هتل اورلوک بر روي قبرستان سرخپوست ها بنا شده است و اين رودخانه ي خون، مي تواند به همين معنا باشد. اما برخي ديگر عقيده دارند که اين خون کساني است که در هتل به قتل رسيده اند و اين توضيح مي تواند قانع کننده ترين پاسخ به راز اسانسور خونين باشد.
چرا جک تورنس در عکس سال ۱۹۲۱ در انتهاي فيلم وجود دارد؟
سکانس پاياني فيلم و وجود جک در آن عکس معروف (که در آن جک به همراه ديگر مهمان ها در تالار رقص هتل است) شايد بحث برانگيزترين سکانس فيلم باشد. مانند بسياري از ديگر سکانس ها، از اين سکانس نيز برداشت هاي متفاوتي شده است و يکي از معروف ترين فرضيات اين است که هتل روح جک را نيز تسخير کرده و او به جمع تسخيرشدگان مي پيوندد. همچنين اين توضيح با حس وحال فيلم نيز هماهنگي دارد، و خود کوبريک نيز در اين باره گفته است که: جک تناسخي از سرپرست هتل است که اين نيز معقولانه است زيرا، در يکي از سکانس ها که جک با گردي در دستشويي در حال مکالمه است، باتلر به جک مي گويد که او هميشه سرپرست هتل بوده است. همچنين اين فرضيه با نقش هاي گردي که در فيلم به آن ها اشاره مي شود نيز هماهنگي دارد، زيرا سرپرست قبلي هتل چارلز گردي بوده و روحي که جک با آن مواجه مي شود نيز خود را دلبرت گردي معرفي مي کند و تشابه نام خانوادگي آن ها باعث مورد قبول بودن فرضيه ي تناسخ جک است.
درون مايه ي اصلي فيلم درخشش
کوبريک نتوانست اقتباس درستي از رمان استفن کينگ داشته باشد، ولي موفق شد فيلمي نمادگرا و پر از استعاره بسازد که مخاطبان برداشت هاي زيادي در مورد حوادث آن داشته اند. البته برخي از اين فرضيه ها نسبت به بقيه قانع کننده تر هستند، ولي درون مايه ي اصلي اين فيلم در رابطه با خشونت و سو استفاده است و اين که چگونه اين مشکلات تکرار مي شوند. جک در گذشته مشکلات عصبي و خشونت آميزي، مخصوصا با خانواده خود داشته است. براي مثال وقتي که وندي دني را در اتاق ۲۳۷ پيدا ميکند و ميبيند که او شوکه شده و آسيب جسمي ديده، جک را عامل اين کار مي داند زيرا او در گذشته نيز به پسرشان آسيب رسانده است.
جک که به تازگي الکل را ترک کرده، در هتل دوباره به آن روي مي آورد. شايد او در گذشته توانسته پس از ترک الکل عصبانيت خود را کنترل کند اما ميبينيد که در هتل و پس از قبول آن شغل دوباره به حالت قبل باز مي گردد. هتل نيز گذشته ي خشونت آميزي داشت که در حال تکرار است: اين هتل بر روي قبرستان سرخپوست ها ساخته شده و خون هاي زيادي در اين راه ريخته شده است. چارلز گردي خانواده ي خود را با تبر به قتل رسانده و جک نيز طي اين چرخه مي خواست اين کار را تکرار کند. قسمت سو استفاده و خشونت داستان هم فيزيکي و هم رواني مي باشد: دني و وندي به وضوح از جک هراس دارند، اين ترس قبل از تسخير جک توسط هتل نيز در آن ها وجود داشت. يکي از فرضيه هاي معروف ديگر نيز نمادگرايي درخشش است که به عمق آن باز مي گردد و عقيده دارد که اين فيلم در رابطه با سو استفاده ي جنسي است. سکانس مردي در لباس خرس و مرد کت و شلواري اين فرضيه را قوت مي بخشد که مي گويد، خرس نماد دني است (که در ابتداي فيلم بالشتي عروسکي به شکل خرس داشت) و مرد کت و شلواري نماد جک است. برخي نيز عقيده دارند که، سرچشمه اين که دني دوست خيالي به اسم توني دارد نيز، سواستفاده جنسي جک از دني است.
فرضيه ي خرس و سواستفاده ي جنسي از سمت سازندگان فيلم تاييد نشده و قبول آن به مخاطبين فيلم باز مي گردد. در هر صورت، از نظر فلسفي اين فيلم در مورد ارواح و تسخير شدن نيست بلکه در رابطه با مردگاني است که در گذشته از ديگران سواستفاده کرده و گذشته ي خشونت باري داشته اند، و همچنين در مورد تکرار اين چرخه ي خشونت است.
تفاوت پايان فيلم و رمان در چيست؟
همان طور که اشاره کرديم، در انتهاي فيلم وندي و دني با کمک هالوران با يک ماشين برف رو از هتل مي گريزند. جک نيز در برف و بوران رها شده و از سرما مي ميرد، و اين سکانس نشان دهنده ي آن است که هتل با تکرار تناسخ کارکنان خود اين چرخه ي کشت و کشتار را ادامه خواهد داد. اما رمان درخشش پايان متفاوتي دارد و حتي فيلم دکتر اسليپ نيز به عنوان ادامه اين رمان ساخته شده است.
در رمان، جک تا جايي که مي تواند با نيروهاي تسخير کننده ي هتل مبارزه ميکند و به دني مي گويد که بايد فرار کند تا نجات پيدا کند. برخلاف فيلم، در رمان هالوران نمي ميرد و به وندي و دني کمک مي کند که فرار کنند. هتل آخرين تلاشش را نيز ميکند تا بتواند هالوران را نيز تسخير کند اما او موفق مي شود جان سالم به در برد. جک نيز مانند نسخه ي فيلم مي ميرد ولي نه در برف و بوران، بلکه بروز مشکل در موتورخانه هتل باعث مرگ جک و از بين رفتن هتل مي شود. در رمان، دني و وندي تابستان خود را در مکاني به اسم “ماين” جايي که هالوران سرآشپز است سپري مي کنند. اين سه نفر با يکديگر زندگي مي کنند و هالوران به دني ماهيگيري ياد مي دهد و همچنين به او کمک مي کند تا با غم از دست دادن پدرش کنار بيايد.
کوبريک بسياري از وقايع رمان را تغيير داده تا به ديدگاه مورد نظر خود برسد. نسخه ي رمان و فيلم درخشش تفاوت هاي زياد و پايان متفاوتي دارند ولي هرکدام در نوع خود بي نظيرند. فيلم :دکتر اسليپ نيز به عنوان دنباله اي که از رمان اقتباس گرفته شده است مي تواند دنباله اي براي فيلم درخشش نيز باشد. مشخص نيست که اين فيلم جزئيات درخشش را عمدا در خود جاي داده و يا اين جزئيات اتفاقي هستند، ولي مي توان گفت با اين که دکتر اسليپ ادامه اي براي رمان درخشش است، ولي حوادث فيلم درخشش را تصديق و دنبال مي کند.
ترجمه اختصاصي از سايت فيلم مترجم