چهره ها/ عکسی از دوران کودکی مهراوه شریفی نیا

آخرين خبر/ مهراوه شريفي نيا با انتشار عکس زير نوشت:
تاريخ: پنجشنبه. بهار چند سال قبل
_________________________
نامهي نهم
سلام دکتر جان!
با خودم قرار گذاشتم فردا صبح ناشتا، روي وزنه بروم.
دلم ميخواهد حداقل شش کيلوگرم وزن کم کرده باشم. يعني توقع زيادي است؟ آخر دکتر جان دختري که هر روز فستفود سفارش ميداد و چاي و شکلاتش ترک نميشد، آيا نبايد در اين دورانِ سالمخواريِ اجباري حداقل شش کيلو لاغر شده باشد؟
نخير! من به هفتهاي نيمکيلو راضي نيستم. اگر به من بود که ترجيح ميدادم همان روز اول از شر همهي ده کيلو خلاص شوم.
اما، خودمانيم خوب طاقت آوردم.
دکتر جان با وجود تمام حرفهايي که دربارهي مضرات ماست و سرديِ آن ميزنيد، من ناهار روزهاي فرد را بيشتر از روزهاي زوج دوست دارم، چون عاشق ماست هستم. از سني که حافظهام شروع به ثبت خاطرات کرده غذاي محبوبم کته با ماست بوده است؛ طوري که کل کاسهي ماست را روي پلو خالي ميکردم و اينقدر هم ميزدم تا همهاش به هم بچسبد و شبيه کيک شود. بعد با سر در بشقاب فرو ميرفتم تا حين خوردن، بتوانم بدون استفاده از دست روي صورتم سبيل و ريش سفيدي شبيه مال پدربزرگ خلق کنم.
يا براي خوردن ماکاروني آنقدر با ماست کثيفکاري ميکردم که مادرم مجبور ميشد برايم روزنامه پهن کند و مرا با کاسهي ماست و بشقاب غذا تنها بگذارد؛ نيمساعت بعد که به سراغم ميآمد من دختري بودم با لُپ و دهاني نارنجي، نشسته وسط سفرهاي که حسابي کثيفش کرده و در ظرفش مقداري رشتهي شُل و حالبههمزن باقي گذاشته است. او هم ميخنديد و از من و گندکاريام به يادگار عکسي ميگرفت.
دکتر جان راستش فکر ميکردم براي چندمين وعدهي آزاد ناهار، حتما پيتزا و سيبزميني سرخکرده سفارش ميدهم، اما، انگار حرفهاي شما دربارهي آشغال و پُر زيان بودنِ فستفود روي من تاثير زيادي گذاشته؛ ديشب ناخودآگاه بلند شدم، به آشپزخانه رفتم، لوبيا خيس کردم و از امروز صبح باز به طبخ قورمهسبزي مشغول شدم که تا فردا ناهار روي اجاق قل بزند و بويش خانه را بردارد و حسابي جا بيفتد.
دکتر جان تمامِ وعدههاي آزادِ ناهار را قورمهسبزي خوردم! هر هفته!
چند وقت قبل رفته بودم باغ کتاب و از کتابفروشياش کتاب «قورمهسبزي» ابراهيم رها را خريدم. نويسنده، طنزنويسِ سياسي است و با نام مستعار مينويسد. انتخاب نام قورمهسبزي هم براي کتابش کاملا هوشمندانه و کنايهآميز است.
من هم فکر کردم وقتي يک نويسندهي طنز سياسي اينقدر خوشسليقه است که نام کتابش را قورمهسبزي ميگذارد، حتما بايد آن را خريد و خواند.
آيا ممکن است روزي عشق به قورمهسبزي در من بميرد؟
هرگز.
با احترام