برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

خاطره خواننده جوان از کار نیک پسر عموی شهیدش

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
خاطره خواننده جوان از کار نیک پسر عموی شهیدش

باشگاه خبرنگاران/ در دهمين شب از ماه مبارک رمضان هم روزه داران به جشن رمضان دعوت شدند. ويژه برنامه‌اي با عمر ۲۴ ساله که به صورت زنده از شبکه پنج سيما پخش مي‌شود.

اين برنامه قصد دارد تا همانند هرسال، جشن رمضاني باشکوه در فضاي استوديويي برگزار کند. از همين رو هرشب مهمان‌هاي متفاوتي دارد که قصه‌هاي جذاب و شنيدني دارند.

در دهمين جشن رمضان ۱۴۰۰، بابک افرا و زينب پورابراهيم ميزبان ليلا سازگار بودند. قهرماني که نقطه عطف زندگي اش از يک خبر بد شروع مي‌شود، همسايه‌ها با او تماس مي‌گيرند و اطلاع ميدهند که درب منزلش باز است. او با سرعت خودش را به منزلش ميرساند، اما با صحنه‌اي عجيب مواجه مي‌شود. دود مي‌بيند و وسايلي که خاکستر شده اند؛ يک نااميدي کل وجودش را فرا مي‌گيرد و از خدا مي‌پرسد چرا؟

سازگار در تکميل قصه خود بيان کرد: ۱۵ ساله بودم که سال ۷۰ ازدواج کردم و يکسال بعد پسرم بهنام به دنيا آمد. در سن ۲۱ سالگي ۳ تا بچه داشتم. در سن ۲۳ سالگي هم همسرم که اعتياد داشت ما را رها کرد. پول پيش خانه با اجاره خانه يکي درآمد و ديگر چيزي برايم نماند. با بچه‌ها به منزل پدرم رفتم، اما او گفت که تو خيلي جوان هستي و نبايد خود را وقف بچه‌ها کني؛ يک ماه به من فرصت داد تا کار پيدا کنم و مستقل شوم. من نه سواد داشتم و نه حرفه‌اي بلد بودم به همين دليل هرجا که ميرفتم براي کار پيدا کردن مشکل داشتم، تا اينکه به يک کارگاه خياطي رفتم، آن‌ها چرخ خياطي صنعتي نشان دادند و پرسيدند که بلدي کار کني؟ مجبور بودم که بگويم بله. آنجا شروع به کار کردم و در سال ۸۱ هفته‌اي ۱۵ هزار تومان دستمزد دريافت مي‌کردم.

اين بانوي کار آفرين اظهار کرد: از ۲، ۳ نفر هم پول قرض گرفتم و خانه‌اي اجاره کردم. زندگي همينطور ميگذشت تا اينکه يک روز دختر کوچکم با گريه به محل کار من زنگ زد و گفت من سيب ميخواهم. قول دادم که موقع برگشت برايش بگيرم، بابت همين هم ۱۰۰۰ تومان از صاحب کارم مساعده گرفتم، اما فراموش کردم که سيب بخرم. رفتم خانه، در يخچال را که باز کردم ديدم يک سبد سيب زرد و يک سبد سيب قرمز در يخچال است. وقتي از دختر‌ها پرسيدم چه کسي اين‌ها را آورده گفتند يک خانمي که ما هم او را نمي‌شناختيم. آنجا متوجه شدم که يک نفر حواسش به من هست.

وي ادامه داد: همينطور به زندگي ادامه ميدادم تا اينکه يکي از صاحب کارهايم به من پيشنهاد شراکت داد، من قبول کردم که با او شريک شوم، اما گفتم پول ندارم. تا اينکه با وام خوداشتغالي بانوان سرپرست خانوار در کميته امداد آشنا شدم و در ۳ مرحله وام گرفتم و شروع به کار کردم. همان زمان يک بنده خدايي هم يک زمين ۲۰۰ متري به من هديه داد البته اجازه ساخت و ساز در آنجا را نمي‌دادند. بدون مجوز اين زمين را ساختم و در يک هفته اندازه ۱۰ کارگر کار ميکردم، قسمت کارگاه را بيشتر برداشتم و يک بخش را سوئيت کردم. انشعاب آب و برق و گاز ندادند، به همين خاطر يک تانکر ۱۰۰۰ ليتري گرفتيم، دختر و پسرم با يک شلنگ ۲۵ متري هر روز اين تانکر را پر مي‌کردند، برق هم غيرمجاز گرفته بودم، در اين خانه با همين وضعيت چند سال زندگي مي‌کردم.

سازگار توضيح داد: زندگي ام رو به راه شده بود، حساب بانکي داشتم. در آن خانه براي گرما گاز نداشتيم براي همين بايد از چراغ علاء الدين استفاده مي‌کردم. يک روز ديدم همسايه مان زنگ زد و گفت در خانه شما بازمانده، سريع خودم را رساندم و ديدم که آتش نشاني آنجاست و کل زندگيم سوخته، وقتي آن صحنه را ديدم کمرم شکست. دوباره زير صفر برگشتم، آن زمان ۲۸ ساله بودم، همچنان بچه‌ها منزل پدر و مادرم بودند. مدرسه براي تهيه لباس و کتاب‌هاي بچه‌ها کمک کرد. با خود مي‌گفتم ديگر نمي‌توانم، اما بعد گفتم که شايد خدا در من توانايي ديده و اين‌ها را سر من مي‌آورد.

وي ادامه داد: دوباره از نو شروع و خانه را روبه راه کردم. سال ۸۵ کارآفرين برتر شناخته شدم براي همين شبکه سه يک گزارش از من تهيه کرد، در آن گزارش پرسيدند خواسته ات چيست؟ گفتم هيچ چيز؛ گفتم تنها يک خواسته دارم که يک جواز ساخت به من بدهند. بعد چند روز از شهرداري آمدند و جواز دادند و سال ۹۰ گودبرداري را شروع کردم. ۶ ماهه ۱۷۰ متر کارگاه و ۱۲۰ متر بناي خانه احداث کردم. الان در کار توليد لباس مردانه هستم و پسرم در قسمت فروش است. سفره‌اي پهن کردم که ۳۰ نفر کار مي‌کنند و دوست دارم آن را گسترش دهم.

جاويد شفيعي دومين مهمان جشن رمضان ۱۴۰۰ در دهمين شب بود.

وي درباره خاطره خود از کار خوب بيان کرد: کار خوب بايد حالت را خوب کند، چند سال پيش دورهم جمع ميشديم يک پسر عمو داشتم که شهيد مدافع حرم شدند، هميشه در جمع‌ها يک کار مثبت انجام ميداد و آن هم اين بود که اگر ۱۰ نفر بوديم اسم چند بچه را روي کاغذ مي‌نوشت و ميگفت هرکدام را دوست داريد انتخاب کنيد و هر وقت که حالتان خوب نبود به آن‌ها کمک کنيد.

گفتني است جشن رمضان ۱۴۰۰ به تهيه کنندگي کاوه اميري و سردبيري فرزانه پزشکي کاري از گروه اجتماعي شبکه پنج سيماست که در شب‌هاي ماه مبارک رمضان حوالي ساعت ۲۱:۳۰ تقديم حضور بينندگان مي‌شود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar