اسکار چگونه در بسیاری موارد حق «بهترینها» را پایمال کرد
سناريونويس بزگ هاليوود دالتون ترومبو که در دوران مک کارتي در ليست سياه بود آن را يک واقعه غمانگيز سينمايي توصيف کرد کرد وگفته است:«وقتي بزرگاني چون هيچکاک، ولز، چاپلين و هاکس اسکار نگرفتهاند آيا نبايد در ماهيت آن شک داشت؟» در اينجا دهه به دهه فيلمها را مورد بررسي قرار داده تا ببيند آکادمي چگونه در بسياري موارد حق «بهترينها» را پايمال کرده و درواقع ارزشهاي يگانه هنري آنها را ناديده گرفته است.
دهه۱۹۳۰
آکادمي دو فيلم پرارزش چارلي چاپلين يکي «روشناييهاي شهر» (۱۹۳۱) و ديگري «عصر جديد» (۱۹۳۶) را ناديده گرفت همچنين کمترين توجهي به فيلمهاي «دردسر در بهشت » ۱۹۳۲ و «طرحي براي زندگي» ۱۹۳۳ ساخته ارنست لوبيچ نکرد. فيلمهاي «چاي تلخ ژنرال ين» ۱۹۳۳ اثر فرانک کاپرا و «خائن» ۱۹۳۵ اثر جان فورد و البته فيلم کلاسيک ژآن نوآر توهم بزرگ(پخش در امريکا به سال ۱۹۳۸) هيچگونه موفقيتي نيافتند؛ از همه بدتر کارتون زيباي والتديزني، سفيد برفي و هفتکوتوله ۱۹۳۷ اصلا به حساب نيامدند و نيز اثر جاودانه ويکتور فلمينگ «جادوگر شهر زمرد» ۱۹۳۹ مورد کملطفي آکادمي واقع شد.
دهه ۱۹۴۰
طنز بيمانند چاپلين ديکتاتور بزرگ (۱۹۴۰) در سکوت باقي ماند. اثر شاعرانه پرستون استرجس با نام سفرهاي ساليوان ۱۹۴۱ و کمدي يگانه ارنست لوبيچ بودن يا نبودن ۱۹۴۲ با بياعتنايي روبهرو شد. فيلم شگفتانگيز اورسن ولز همشهري کين ۱۹۴۱- که امروز جزو بهترين آثار تاريخ سينماست- فقط اسکار سناريو را برد. همينطور فيلم نوآر ژآک تورنر«از درون گذشته» ۱۹۴۷ ناديده گرفته شد. در همين دهه اثر اجتماعي درخشان جان فورد «خوشههاي خشم»، وسترن سياه ويليام ولمن «حادثه آکس- بو» ۱۹۴۳، کمدي تلخ فرانک کاپرا «زندگي شگفتانگيز است» و وسترن بزرگ هاوارد هاکس «رودخانه سرخ» هيچ جايزهاي نگرفتند.
دهه ۱۹۵۰
آکادمي از دو پديده مهم در ميان قرن بيستم چشمپوشي کرد؛ يکي فيلم نوآر و ديگري آلفرد هيچکاک ... در دهه ۵۰ هيچکاک بزرگترين آثار خودش را به وجود آورد: «پنجره رو به حيات»، «سرگيجه »، «شمال از شمال غربي» و «مرد عوضي» اما هيچ کدام از آنها جدي گرفته نشد. فيلم نوآرهاي ماندگاري چون «جيب بر خيابان جنوب» ۱۹۵۳ اثر ساموئل فولر و «مرا مرگبار ببوس » ۱۹۵۵ اثر رابرت آلدريچ کنار گذاشته شد به غير از آن کلاسيکهايي مانند «سانست بلوار » از بيلي وايلدر، «مکاني در آفتاب» از جورج استيونسن، «آواز در باران» از استنلي دانن «تعطيلات رمي» (شبي در زم) از ويليام وايلر «جويندگان» از جان فورد و «غول» از جورج استيونسن در ليست شکستخوردهها بود.
دهه ۱۹۶۰
فيلم ترسناک بينظير هيچکاک «رواني»۱۹۶۰ به دليل تم جنايت و صحنه قتل در حمام اصلا موفقيتي پيدا نکرد همينطور اثر انتقادي اجتماعي فدريکو فليني «زندگي شيرين». فيلمهاي ديگري که آکادمي رد کرد، عبارت بودند از: «بيلياردباز» ۱۹۶۱ساخته رابرت راسن که تنها نامزد اسکار شد، « لوليتا» ۱۹۶۲و «دکتر استرنج لاو» ۱۹۶۴ و «۲۰۰۱: اوديسه فضايي» ۱۹۶۸ ساخته استلني کوبريک، «رومئو ژوليت» ۱۹۶۸ فرانکو زفيرلي و «بوچ کسيدي و ساندنس کيد» ۱۹۶۹ ساخته جورج روي هيل ... ضمن آنکه به ارزشهاي «باني و کلايد» ۱۹۶۷ اثر آرتورپن هيچ توجهي نشد.
دهه ۱۹۷۰
به فيلمهاي قابل اهميتي چون «مش» ۱۹۷۰ ساخته رابرت آلتمن، «آخرين نمايش فيلم» ۱۹۷۱ اثر پيتر باگدانوويچ، «ديوار نوشتههاي امريکايي» ۱۹۷۳ ساخته جورج لوکاس و«زني تحت نفوذ» ۱۹۷۴ اثر جان کاساوتي هيچ جايزهاي تعلق نگرفت. در سال ۱۹۷۶ دو فيلم «راننده تاکسي» از مارتين اسکورسيزي و « شبکه» از سيدني لومت توفيق نيافتند. فيلم ديگر اسکورسيزي هم به نام «خيابانهاي پايين شهر» ۱۹۷۳ قبلا شکست خورده بود. يکي از بهترين آثار رومن پولانسکي «محله چيني ها» ۱۹۷۴ تنها اسکار سناريو را ربود.
دهه ۱۹۸۰
در اولين سال اين دهه يکي از بهترين فيلمها درباره دنياي مشتزني اثر مارتين اسکورسيزي «گاو خشمگين» در مقابل فيلم ساده و کوچک رابرت ردفورد«آدمهاي معمولي» از پاي درآمد. در همين سال چند فيلم عمده ديگر مثل «تلالو» اثر کوبريک، «پستچي هميشه دوبار زنگ ميزند» اثر باب رافلسون و «تس» اثر پولانسکي ناکام ماند. اثر فوقالعاده لويي مال «آتلانتيک سيتي» ۱۹۸۱ ناديده گرفته شد. «ارابههاي آتش» ۱۹۸۱که تصور ميرفت بهترين فيلم سال شود در برابر «سرخها»ي وارن بيتي رنگ باخت. «رگتايم» ۱۹۸۱ اثر ميلوش فرومن گموگور شد. در سال ۱۹۸۲ فيلم مشهور استيون اسپيلبرگ «ايتي» همچنين «سال زندگي خطرناک» اثر پيتر وير اسکارهاي فرعي را گرفتند. «فاني و الکساندر» اثر اينگمار برگمن با سردي مواجه شد و البته مهمتر از همه آخرين فيلم ديويد لين« گذرگاهي به هند» مغلوب «آمادئوس» ميلوش فورمن شد.
دهه ۱۹۹۰
در همان ابتداي اين دهه فيلم تند سياسي انتقادي آليور استون «جي اف کي» در برابر يک اثر ترسناک از جاناتان دمي «سکوت برهها» شکست خورد. از فيلمهاي ديگري که در دهه ۹۰ بياهميت تلقي شدند، ميتوان از فيلم «آخرين موهيکان» اثر مايکل مان، «نمايش ترومن» اثر پيتر وير و «مردي روي ماه» اثر ميلوش فورمن نام برد. آيا اسکار بهترين بازيگر در طول چند سال متوالي حق جيم کري در اين فيلمها نبود؟
دهه ۲۰۰۰
به نظر ميرسد در اوايل قرن ۲۱ آکادمي اسکار همچنان دچار خطاهاي گذشته است. بسياري از آثار قابل تامل در اين دوره از ديدگاه آکادمي به دور مانده است.« رودخانه ميستيک» ۲۰۰۳ اثر کلينت ايستوود و خاصه «۲۱ گرم» از الخاندرو گونزالس اينياريتو در همان سال به حساب نيامدند. فيلم «استاد و فرمانده» ۲۰۰۳ اثر پيتر وير هم کنار گذاشته شدند. در سال ۲۰۰۴ فيلم عاشقانه «دفترچه خاطرات» و اثر ساده اما تکاندهنده «بيحفاظ» در سکوت باقي ماندند. «تاريخچه خشونت» ۲۰۰۵ از ديويد گراننبرگ به همراه ۲۰۴۶ اثر وانگ کار- واي به سليقه آکادمي خوش نيامد. همچنين دو فيلم گيراي «گلهاي شکسته» و «باغبان هميشگي» در همان سال فراموش شدند. مستند قوي مايکل مور «سيکو» هم باب طبع واقع نشد. فيلمهاي ديگر در سال ۲۰ ۲۰ از جمله «داستان ازدواج» اثر نوآبامباک، «مرد ايرلندي» اثر مارتين اسکورسيزي به خاطر فيلم کرهاي «انگل» ناديده گرفته شدند.