سریال «احضار» و ماجرای روح دوستداشتنی!
اعتماد/ احضار روح و برگشت مردگان دغدغه آدمهاي زيادي است؛ آدمهايي که قصد همهشان از اين اتفاق تازه کردن ديدار با عزيز از دست رفتهشان نيست. بعضيها ميخواهند از چند و چون عالم پس از مرگ سر دربياورند، عدهاي قصد دارند پرده از راز سر به مهري بردارند که مربوط به آن دنيا يا اين دنياست.
جمعي نيز در پي سرگرمي ترسناکي هستند تا با آن آدرنالين خونشان را بالا ببرند. چيزي شبيه بازيهاي دوران نوجواني و جواني که پاي آدم را در شب به گورستانها باز ميکند يا باعث ميشود، ملافه سفيدي نشانه حرکت روحي باشد. ناگفته پيداست که اينها همه دلايل آدمها به احضار روح نيست.
اما احتمالا پرطرفدارترين آنهاست. شايد هم به خاطر فيلمهاي زيادي اين طور فکر ميکنم که در رابطه با روح و عالم برزخ و دنياي پس از مرگ در سينما و روي پرده نقرهاي ديدهام. فيلمهايي که همه جور روحي در آن پيدا ميشود. از روحهاي خبيثي که قصد دارند به دلايل مختلف ديگران را بترسانند تا ارواح عجيب فيلمهاي ديگران (آلخاندروآمنا بار) روح (جري زوکر) و انيميشن تماشايي و جذاب روح (پيت داکتر) که نگاه تازهتري به عالم پس از مرگ و رابطه آن با زندگي دارند. فيلمهايي که با هر بار تماشايشان ميتوان از خود پرسيد، چرا سينماي ايران و تلويزيونش نتوانسته از اين شخصيت پويا استفاده درستي ببرد.
چرا هنوز وقتي نوبت به اين سوژه ميرسد سريالهايي مانند احضار به ذهن ميرسد که انگار قرار است بر معنويت تلويزيون در ماه رمضان اضافه کند. آن هم توسط ناظرکيفي فيلمهاي زيادي که کيفيت سريالهاي خودش جاي سوال دارد. شايد هم مشکل در همين ناظران کيفي باشد؛ ناظراني که به جاي اعتماد به خالق اثر و طي مراحل کارشناسانه در مسير خلق آن به بايدها و نبايدهايي فکر ميکنند که اکثر سليقهاي است؛ آن هم سليقهاي که بيشتر فاقد دليلي فکرشده است. موثرترين کاربردش هم سرگردان کردن فيلمسازان و گرفتن خلاقيت آنهاست (البته اگر داشته باشند).
اينها را نمينويسم که کسي را از تماشاي سريال احضار منصرف کنم. شايد اين سريال آغازي براي ساخت فيلمهاي ژانر وحشت باشد (منظورم اين نيست که اين فيلم همه مولفههاي اين ژانر را داراست) قصدم بيشتر انصراف تصميمگيراني است که درکارهاي هنري دخالت ميکنند. کساني که شايد فيلمهايي مثل فيلم روح ساخته پيت داکتر را يا نديدهاند يا بد ديدهاند.
نويسنده: حسن لطفي در روزنامه اعتماد