نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

۹۰ میلیون تومان برای بستری کردن بیژن افشار می‌خواستند!

منبع
اعتماد
بروزرسانی
۹۰ میلیون تومان برای بستری کردن بیژن افشار می‌خواستند!

اعتماد/ اينکه بشنويم يا از زبان همکارانش بخوانيم هنرمندي چنين تلاشگر و کار بلد براي بستري شدن در بيمارستان و دريافت مراقبت‌هاي ضروري با اما و اگرهايي مواجه بوده، چون نمک است بر زخم که رنج فقدان او را دوچندان مي‌کند.

ناگفته پيداست که اين روزها به تناسب وضعيت گريبان‌گير ويروسي، گروه‌هاي اجتماعي رفتارهاي متفاوت و گاه متناقض نشان مي‌دهند. عده‌اي که اقليت هم نيستند، با غم نان سر مي‌کنند و لاجرم صبح علي‌الطلوع پاشنه ور مي‌کشند مي‌زنند به دل خيابان‌ها، به اميد قدري مزد بي‌منت. همين شب گذشته داخل يکي از تاکسي‌هاي اينترنتي، صندلي جلو، کنار راننده نشسته بودم که سر صحبت باز شد. ماجراي زمين و زمان آمد وسط، نقل محافل چيست؟ همان! در نهايت رسيديم به آنجا که آرش، راننده جوان لاغراندام متولد شصت و شش گفت: «خواب و خوراکم ريخته به هم. نصف شب‌ها بيدارم تا شش صبح، بعد مي‌خوابم تا سه ظهر، باقي روز هم به کار مورد علاقه‌ام مشغولم. تمرين بازيگري تئاتر.» من تمام مدت ساکت ماندم و درون خودم به اين فکر مي‌کردم که «ظرف دو ماه اخير اين چندمين راننده‌اي است که مي‌گويد تمام فکر وذکرش هنر است.» باري! به قول حضرتش «زان يار دلنوازم شکريست با شکايت»، تعداد عاشقان پير و جوان تئاتر و هنر نمايش کم  نيست. 


صبح روز گذشته وقتي خبر رسيد بيژن افشار، بازيگر کهنه‌کار و نجيب تئاتر بر اثر ابتلاي مجدد به ويروس کرونا چشم از جهان فرو بست، پيش از هزار افسوس و آه، بي‌درنگ تصوير انساني از ذهن من گذشت که علاوه بر عشق به هنر نمايش، همواره در فعاليت‌هاي صنفي و تشکيلاتي و حمايت از همکارانش کوشا بود. به همين دليل اينکه بشنويم يا از زبان همکارانش بخوانيم هنرمندي چنين تلاشگر و کار بلد براي بستري شدن در بيمارستان و دريافت مراقبت‌هاي ضروري با اما و اگرهايي مواجه بوده، چون نمک است بر زخم که رنج فقدان او را دوچندان مي‌کند. 


با اين‌ حال بايد قدردان بعضي اعضاي انجمن بازيگران «خانه‌تئاتر» و تصميم‌گيران اين تشکيلات بود که به ياري‌اش شتافتند و تا لحظه آخر کنارش ايستادند. يکي از دوستان بيژن افشار به رسانه‌ها گفته «بيمارستاني براي بستري کردن ايشان ۹۰ ميليون تومان خواسته بود» و من درک عمق تلخي ماجرا را واگذار مي‌کنم به شما. يا همين روزها در خبر آمد «اتفاقي تلخ براي قاسم آهنين‎‌جان/ بيرون کردن شاعر خوزستاني از بيمارستان به خاطر فقر».  شنيدن و ديدن چنين رخدادهايي ناگوار است. 


غرض اينکه بيژن افشار و قاسم آهنين‌جان و هر انسان ديگري که عمري براي فرهنگ و هنر اين سرزمين تلاش کرده، مستحق چنين وضعي نيست. حتي آن هنرجوي جوان تئاتر نيز نبايد چنين آشفته‌حال زندگي کند. هنرمند، چه اهل تئاتر و چه شاعر که در حالت عادي و معمول قدر نديده زيست مي‌کند، اما شنيدن اينکه به هنگام سختي هم نظم و قاعده‌اي براي مراقبت از او وجود نداشت، پذيرفتني نيست. قبول کنيد ۹۰ ميليون تومان پول هنگفتي است. افشار عزيز تا وقتي در قيد حيات بود که دست از مطالعه، آموختن، آموزش دادن و انتقال تجربه بر نداشت - يعني به وظيفه‌اش عمل کرد- هميشه هم در مسائل صنفي پيشگام بود و پيگير. آهنين‌جان و آهنين‌جان‌ها هم تمام عمر خود را صرف تراشيدن کلمه کرده‌اند و خوش ساختن دم و دنياي مردم، پس چرا شاهد اين نباشيم که انجمن‌ها و اصناف فرهنگي و هنري گوناگون با اقتدار بيشتري حقوق حقه اعضاي خود را استيفا  مي‌کنند؟ 


اينکه  يک عضو پيوسته «خانه تئاتر» با مشکلات بستري در بيمارستان مواجه شود يا براي يک شاعر ما در شهرستان چنين مشکلي به وجود آيد، بايد همه ما را به فکر فرو برد که هنوز کارهاي نکرده‌ زيادي باقي است. کرونا چهره مرگ را در برابر چشم‌هاي ما گرفته، ولي نبايد بپذيريم سرمايه‌هاي کشور به همين سادگي يکي‌يکي پرپر شوند. جامعه تئاتر ماه‌هاست که با بيکاري دست و پنجه نرم کرده‌ است؛ اين وضعيت عادي شده. روزانه بيش از سيصد انسان بر اثر ابتلا به کرونا چهره در نقاب خاک مي‌کشد و در مقابل انگار مسوولان به اين اعداد عادت کرده‌اند.

نويسنده: بابک احمدي/روزنامه اعتماد

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره