نماد آخرین خبر

شرح حالی از باربارا استرایسند به مناسبت سالروز تولدش

منبع
باني فيلم
بروزرسانی
شرح حالی از باربارا استرایسند به مناسبت سالروز تولدش
باني فيلم/  باربارا استرايسند 24 آوريل سال 1942 در بروکلين متولد شد. او از نژاد روس  اوکرايني و مذهبش يهودي است و پدربزرگ و مادربزرگ پدري اش سال ها قبل از شوروي به آمريکا مهاجرت کرده بودند. باربارا فرزند خانواده اي فرهنگي بود. پدرش دبير و مادرش منشي دبيرستان بودند؛ با اين حال او استعداد خوانندگي را از مادر به ارث برده بود زيرا مادر به صورت غيررسمي خواننده اي خوش صدا و تعليم ديده بود. پدر باربارا وقتي که او تنها يک سال داشت بر اثر بيماري عفونت مغزي درگذشت و مرگ او خانواده را با بحران هايي اساسي رو به رو ساخت که مشکلات مالي اصلي ترين شان بود. مادر باربارا، خيلي زود با مردي ديگر به نام لوئيس کايند ازدواج کرد که ناپدري نسبتاً مهرباني براي باربارا بود. آنها صاحب دو فرزند شدند که رزالين کايند (خواننده) خواهر کوچکتر باربارا يکي از ثمره هاي اين ازدواج بود. باربارا تحصيلات متوسطه خود را در مدرسه يهوديان بروکلين به پايان رساند و همواره عضو ثابت گروه هاي نمايش و موسيقي مدرسه بود. او پس از پايان دبيرستان، به عنوان خواننده در کلوب هاي شبانه مشغول به کار شد و از سال 1959 به واسطه توانايي خوانندگي اش توانست نقش هايي کوچک را هم در نمايش هاي موزيکال برادوي به دست آورد. باربارا به کمک نامزدش باري دنن که ترانه سرا، بازيگر و آهنگساز بود، به مرور به کلوب هاي بهتري راه يافت و حتي توانست در کاباره هاي «بون سواق» و «فرشته آبي» نيويورک برنامه اجرا کند. او در سال 1961، در برنامه «تونايت شو» به بازي در چند آيتم مشغول شد و سپس در چند برنامه تلويزيوني ديگر نيز ظاهر شد. باربارا، در سال 1963، اولين آلبوم موسيقي خود را به بازار ارائه کرد، آلبومي که اميد چنداني به موفقيتش نمي رفت، اما در کمال تعجب همگان اين ستاره نوظهور، دو جايزه گرمي را براي همان آلبوم از آن خود کرد و آلبومش با استقبال بي بديلي از سوي تماشاگران رو به رو گرديد. سال 1964، او باز هم به برادوي بازگشت و در نمايش مشهور «دختر بامزه» در تئاتر وينتر گاردن بازي کرد.بازي خوب او براي وي اولين نامزدي جايزه «توني» اش را به ارمغان آورد که اين افتخاري بزرگ براي ستاره 24 ساله بود. در راستاي موفقيت اين نمايش، او به مدت دو سال در اين نمايش در يکي از سالن هاي مشهور لندن روي صحنه رفت. دهه 1970 براي باربارا دهه موفقيت آهنگ هايش بود. آلبوم هاي او عموماً جزو آلبوم هاي پرفروش قرار مي گرفتند و در اين دهه 10 آهنگ او در رده هاي اول تا سوم جدول پرفروش ها قرار گرفتند که اين افتخاري بزرگ براي ستاره اي جوان در موسيقي پاپ به شمار مي رفت. اين موفقيت در دهه 1980پايان نيافت، بلکه او با انتشار يکي از محبوب ترين ترانه هايش با نام «زن عاشق» توانست ثابت کند که هم چنان يکه تاز ميدان است. اين ترانه که در آلبوم «گناهکار» قرار داشت به مدت 10 هفته در رده اول جدول پرفروش ها قرار داشت و جايزه گرمي بهترين ترانه و آلبوم سال را از آن خود کرد. استرايسند ضمن موفقيت در عرصه موسيقي، بازيگري را فراموش نکرد. او همواره از بازيگري به عنوان يکي از علايق اصلي زندگي اش نام مي برد. اين گونه بود که سال 1968، در فيلم «دختر مسخره» به کارگرداني ويليام وايلر ظاهر شد که اقتباسي سينمايي از پروژه تئاتري او تحت همين عنوان بود. او براي همين اولين هنرنمايي سينمايي اش برنده جايزه اسکار شد که البته ماجراي بردن اين جايزه اسکار نيز به اندازه ستاره شدن يک شبه او در سينما جالب است. باربارا تنها برنده اين اسکار نبود و اين جايزه را با کاترين هپبورن (بزرگ ترين بازيگر زن آن زمان) شريک شد. اين اتفاق پيش تر در آکادمي رخ نداده بود و تا به امروز نيز تکرار نشده است؛ اتفاقي که باربارا را خوشحال و خاطرکاترين را بسيار مکدر کرد. هپبورن که پيش بيني مي کرد ستاره جوان برنده جايزه اسکار شود آن شب به مراسم نيامد و اين در حالي بود که آن دو به همراه هم برنده شده بودند. تجربه هاي بعدي استرايسند در زمينه بازيگري سينما نيز فيلم هايي موزيکال بودند، مثل «سلام دالي» (1969) و «جغد و گربه ي ملوس» که براي فيلم دوم در سال 1971 نامزد جايزه گلدن گلوب شد. در آن دهه عليرغم آن که او از همسر بازيگرش اليوت گولد پس از 10 سال زندگي مشترک و داشتن پسري 4 ساله جدا شد اما در زندگي هنري اش با موفقيت هاي بسياري رو به رو شد. او در فيلم هاي پر سر و صدايي مثل«چه خبر دکتر؟!» (1972)، «محض خاطر پيت» (1973) و «آن طور که بوديم» (1974) بازي کرد؛ فيلم هايي که هر يک به نوبه خود بخشي تازه از توانايي هاي او را به منصه ظهور گذاشتند و در ضمن، وي را به شهرتي بيشتر در زمينه بازيگري رساندند. باربارا براي بازي درخشانش در کنار رابرت ردفورد در فيلم «آن طور که بوديم» براي بار دوم نامزد جايزه اسکار شد. سال 1976 سال خوش شانسي دوباره استرايسند بود. او در آن سال در يکي از به يادماندني ترين فيلم هاي خود يعني «ستاره اي متولد مي شود» بازي کرد، نقشي که برايش دو جايزه اسکار (بهترين موسيقي و بهترين بازيگر نقش اول زن) را به ارمغان آورد. چنين موفقيتي ضربه اي به او در زمينه موسيقي وارد نکرد و او در همان سال برنده دو جايزه گرمي و نامزد سه جايزه ديگر گرمي هم شد. استرايسند سال 1972 به همراهي استيو مک کوئين و پل نيومن يک کمپاني خصوصي توليد فيلم را تأسيس کردند که اولين فيلم آنها فيلمي بود با بازي خود استرايسند به نام «بالاي جعبه شن» که فيلمي نيمه سوررئاليستي و مرتبط با جريان هاي خلاقانه سينماي هنري اروپا بود که شايد به سبب موضوع حساسيت برانگيزش با سانسورهايي رو به رو و اکران آن در برخي کشورها با مشکل رو به رو شد. باربارا در همان زمان با نامزد جديدش جون پيترز آشنا شد که ابتدا آرايشگر او بود و به مرور به مدير برنامه هايش تبديل و تا سال ها نيز در اين سمت باقي ماند و هنوز هم خود و فرزندانش رابطه اي صميمانه با استرايسند دارند. در دهه 80، باربارا تمرکز خود را بر خوانندگي معطوف کرد و تصميم گرفت براي مدتي از بازيگري کناره بگيرد. اين اتفاق پس از شکست فيلم «در طول شب» (1981) رخ داد که اثري کمدي بود و جين هکمن، ديان لد و دنيس کوايد ديگر بازيگرانش بودند. گويا ديگر بازيگري به خودي خود وي را ارضا نمي کرد و باربارا ترجيح مي داد در کنار بازيگري به کارگرداني نيز بپردازد. سال 1983، او فيلم «ينتل» را با سرمايه شخصي خويش و به کارگرداني خود جلوي دوربين برد. فيلم يکي از بهترين فيلم هاي استرايسند از آب درآمد. فيلم که اقتباسي از يک نمايشنامه است، داستان زندگي زن جواني به نام ينتل مندل در اوايل قرن بيستم ميلادي را روايت مي کند که پس از مرگ پدر در لباس مردانه ظاهر مي شود تا بتواند در مدرسه علوم ديني به تحصيل مشغول شود. باربارا براي بازي در فيلم نامزد جايزه گلدن گلوب شد و توانست عنوان اولين زني را به خود بگيرد که جايزه گلدن گلوب بهترين کارگرداني را به دست آورده است. همچنين فيلم «ينتل» جايزه بهترين فيلم کمدي موزيکال گلدن گلوب را نيز از آن خود کرد. در سال 1988 او در فيلم «خُل» بازي کرد؛ حضور او فيلم را به يکي از پرفروش ترين آثار سينمايي سال تبديل کرد و او باز هم نامزد جايزه گلدن گلوب بهترين بازيگر زن نقش اول شد. در سال 1991، باربارا باز هم به سراغ کارگرداني رفت و فيلم «شاهزاده جزر و مد» را بر اساس رماني از پت کونوري جلوي دوربين برد. اين فيلم يکي از موفق ترين کارهاي باربارا از آب درآمد و استعداد او در کارگرداني را بار ديگر به طرفدارانش و منتقدان نماياند. «شاهزاده جزر و مد» با 7 نامزدي جايزه اسکار يکي از موفق ترين فيلم هاي سال 1991 شد که البته هيچ يک از جوايز را به دست نياورد. فيلم همچنين يک نامزدي بهترين کارگرداني و بازيگري گلدن گلوب ديگر براي او به ارمغان آورد. موسيقي هاي فيلم و برخي ترانه هاي آن از ترانه هاي مشهور سال شدند و باربارا نامزد چند جايزه گرمي نيز شد. سال 1992، او جايزه ويژه گرمي را از آن خود نمود و در سال 1994 و در سن 50 سالگي يکي از جوان ترين خوانندگان برنده ي جايزه افتخاري «گرمي» شد. باربارا يکي از ثروتمندترين ستارگان هاليوود در دهه 90، در همان سال اعلام کرد با آندره آغاسي تنيسور مشهور نامزد کرده است، اين درحالي بود که آغاسي 29 سال کوچکتر از باربارا و حتي کم سن و سال تر از پسر او بود! اين رابطه نه توسط آغاسي بلکه توسط خود استرايسند در سال 94 به پايان رسيد زيرا او معتقد بود چنين رابطه اي سرانجام موفقي در پي نخواهد داشت و تنها به وابستگي هرچه بيشتر آن دو به يک ديگر خواهد انجاميد. سال 1996، استرايسند، يکي از به يادماندني ترين فيلم هايش تحت عنوان «آينه دو چهره دارد» را جلوي دوربين برد که خودش هم نقش اصلي را در آن بازي کرد. داستان فيلم درباره ازدواج زن و مردي ميانسال (با بازي او و جف بريجز) است که در زندگي زنانشويي با بحران هايي عجيب و در عين حال بامزه رو به رو مي شوند. فيلم نامزد دو جايزه اسکار (بهترين بازيگر نقش مکمل - زن لورن باکال- و بهترين موسيقي اوريجينال) شد. فيلم در گلدن گلوب نيز نامزدي بهترين کارگرداني و بهترين موسيقي اوريجينال را براي باربارا و جايزه بهترين بازيگر نقش مکمل زن را براي لورن باکال به همراه آورد. او براي ترانه «بالاخره يکي رو پيدا کردم» اين فيلم، که آن را با برايان آدامز اجرا کرده بود نامزدي جايزه ي گرمي را نيز به دست آورد. سال 1998، استرايسند 56 ساله با جيمز برولين بازيگر و کارگردان آمريکايي آشنا شد و چند ماه بعد در روز اول جولاي با او ازدواج کرد. در دهه 2000، استرايسند در سري فيلم هاي «فوکرها» ظاهر شد که صرفاً فيلم هايي تجاري و نه هنري بودند و حتي او يک بار به خاطرشان نامزد جايزه زرشک طلايي نيز شد. استرايسند سال 2000 جايزه افتخاري سيسيل ب دوميل را از گلدن گلوب دريافت کرد. سال 2009 او به بازي در فيلم پرستاره «Nine» دعوت شد، اما به سبب تعداد زياد بازيگران زن و در حاشيه بودن کاراکتر لافلور، از بازي در آن سربازد و نقش به جودي دنچ رسيد. سال 2011 نيويورک پست اعلام کرد استرايسند قصد کارگرداني پروژه اي جديد به نام «کولي» را دارد. تهيه کننده پروژه بعدتر اعلام کرد که استرايسند تنها قرار است بازيگر اصلي پروژه باشد اما با مرگ او پروژه به تعويق افتاد و حالا نسخه اي جديد از فيلمنامه آن مشغول نگارش است. «سفري با حس گناه» در سال 2011 يکي از آخرين و موفق ترين فيلم هاي استرايسند بود که در آن نقش مادر ست روگن را بازي کرد. فيلم اثري کمدي رمانتيک درباره رابطه مادر و پسري طي يک سفر است. «سفري با حس گناه» در دسامبر سال 2012 اکران شد و با آن که تصور مي شد بتواند نامزدي بهترين بازيگري فيلم کمدي-موزيکال گلدن گلوب را براي استرايسند به همراه آورد، اما اين اتفاق رخ نداد. سال هاي 2011 و 2012 باربارا مکرراً نامزدي دريافت جايزه گرمي بهترين آلبوم موسيقي را به دست آورد. باربارا در صدد ساخت نسخه موزيکال از فيلم کلاسيک «همه چيز درباره ايو» (1951) است و قصد دارد در صورت مهيا شدن شرايط ساخت فيلم، خود نقش بت ديويس را در آن ايفا کند. او سال 2009، کتاب زندگي نامه خود را منتشر کرد که در آن از سختي هاي دوران کودکي اش، مردان زندگي اش و تجربيات شخصي اش سخن گفته است و اين کتاب به يکي از پرفروش ترين کتاب هاي زندگي نامه اي سال مبدل شد. استرايسند از چهره هاي فعال سياسي آمريکا و از طرفداران حزب دموکرات آمريکاست. او با خانواده کلينتون رابطه اي صميمانه دارد. همچنين وي هر ساله کمک هاي بسياري به بنيادهاي نيکوکاري، سازمان هاي حمايت از زنان، سازمان هاي حمايت از کارگران و ... مي کند. در سال 2012 باربارا به همراهي همسرش يک مرکز مجهز بيماري هاي قلبي زنان را به نام خود تأسيس کرد. کنسرت هاي باربارا تا به امروز از پرطرفدارترين کنسرت ها در سراسر دنيا بوده اند و او همچنان در 72 سالگي در برگزاري کنسرت هايش فعال است. استرايسند به جهت بداخلاقي و بي حوصلگي در برخورد با طرفدارانش شهرت دارد و برخوردهايي تند با پاپاراتزي ها مي کند. در عين حال از حضور در برنامه هاي عامه پسند و همه گير تلويزيوني آمريکا مثل «رقص با هنرمندان» و ساير تاک شوها ابايي ندارد و سعي مي کند همواره در انظار عمومي ظاهر شود.