جمشید هاشمپور با ۲ گریم متفاوت در یک فیلم؛ ناگفتههایی از «زخمی»
محمد کلهر: به تازگي ويدئويي از پشت صحنه فيلم سينمايي «زخمي» منتشر شده است، فيلمي که ۲۴ سال قبل ساخته شده و ستاره آن جمشيد هاشمپور است. او در اين فيلم نقش «يعقوب» را بازي ميکند.
هاشمپور (با نام هنري آريا در دهه ۶۰) پس از بازي در «عقابها» به دلايل نامعلوم ۴ سال ممنوعالفعاليت شد و خودش تراشيدن موهاي سر را دليل اصلي اين ممانعت ميدانست. بنابراين پس از بازگشت به سينما، از تکرار آن واهمه داشت.
عکسي از پشتصحنه فيلم سينمايي «زخمي»
اما محمدحسين فرحبخش تهيهکننده و مالک «پويافيلم»، فيلم سينمايي «قافله» را با جمشيد هاشمپور امضاء و مجابش کرد که دوباره موهاي سرش را بتراشد.
اين شروع دوباره، آغاز درخشش دوباره هاشمپور در سينماي ايران بود و اوج آنها را ميتوان در فيلمهايي همچون «افعي»، «پرواز از اردوگاه»، «نيش»، «گروگان» و «عقرب» ديد.
نفر اول از سمت راست: هاشمپور، نفر اول از سمت چپ: فرحبخش
حالا همکاري ميان هاشمپور و فرحبخش به امري هميشگي تبديل شده بود و اين سوپراستار بزن بهادر سينماي ايران پس از «عقرب» در سال ۷۵، «زخمي» را در سال ۷۶ به تهيهکنندگي مشترک فرحبخش و عبدالله عليخاني مقابل دوربين بازي کرد. فرحبخش مدير توليد و عکاس فيلم هم بود. او بعدها در مصاحبهاي گفته بود که اساساً چراغ «پويا فيلم» با جمشيد هاشمپور روشن شد و براي هميشه مديون اين هنرمند کشور هستم. اين تهيهکننده سينما همچنين گفته که با هاشمپور رفت و آمد خانوادگي دارد و به دوستي با او افتخار ميکند.
جمشيد هاشمپور با ۲ گريم متفاوت در فيلم سينمايي «زخمي»، سال ۱۳۷۶
* ۲ گريم متفاوت از هاشمپور
هاشمپور در فيلم سينمايي «زخمي» با دو گريم مقابل دوربين ظاهر شد؛ تا ميانههاي فيلم با سر تراشيده و پايان فيلم با موهاي کوتاه.
کامران قدکچيان که پيش از «زخمي» ۱۶ فيلم را مقابل دوربين برده بود و در آخرين اثرش ـ ديوانهوار، ۱۳۷۳ ـ هم سابقه همکاري با هاشمپور را داشت، در مقام کارگردان پشت دوربين قرار گرفت؛ تدوين را هم خودش انجام داد.
جالب اينکه فيلمنامه «زخمي» را محمدصالح علا نوشته است. او که در دهههاي اخير به عنوان شاعر و مجري شناخته ميشود، طي دهههاي ۶۰ و ۷۰ بيشتر با فيلمنامهنويسي و بازيگري شناخته ميشد.
خلاصه داستان اين فيلم که طرح آن براي محمدتقي ذوالقدر بود، بدين شرح است: يعقوب (باز بازي هاشمپور) براي پشتيباني از شاگرد يک قهوهخانه به نام جميل (با بازي سيروس کهورينژاد) درگير ميشود و پس از کشتهشدن او با ضربات چاقو، تا پيدا شدن قاتل اصلي، دستگير و زنداني ميشود. بعد از گذشت ۱۰ سال، يعقوب در پي عفو عمومي آزاد ميشود و به دنبال پسرش يوسف (با بازي شايان مغربي) ميرود. او در اين ميان در مييابد که بعد از درگذشت مادرش (با بازي فرخلقا هوشمند)، ستوان عزيز تازه (با بازي محمد صادقي) که حالا سرگرد شده، سرپرستي پسرش را بر عهده گرفته است و از يعقوب ميخواهد که شهر را ترک کند. ولي در يک درگيري بين نيروي انتظامي و نديم (با بازي جلال پيشوائيان) سرکرده قاچاقچيان، يوسف گروگان گرفته ميشود. همسر سرگرد عزيز (با بازي افسانه بايگان) يعقوب را از ماجرا مطلع ميسازد. او وارد گود ميشود و به نبرد با قاچاقچيان ميرود تا پسرش را آزاد کند و موفق ميشود، اما يوسف هرگز نميفهمد که يعقوب پدر واقعياش بوده است.
* نکاتي درباره «زخمي»
هوشنگ ديبائيان و پروين ميکده از جمله بازيگران «زخمي» هستند که درگذشتهاند. جلال پيشوائيان هم با ۹۱ سال، اکنون مسنترين بازيگر زخمي محسوب ميشود.
از ديگر نکات جالب اين فيلم حادثهاي، آهنگسازي «فريبرز لاچيني» براي آن است؛ هنرمندي که علاوه بر همکاري با زندهياد محمد نوري، بيشتر با آلبومهاي بيکلامش نظير «پاييز طلايي»، «بوي ديروز» و «خاطرات طلايي» و آهنگهاي آرامشبخش خود شناخته ميشود. البته او يد طولايي در ساخت موسيقي متن فيلم دارد و تا کنون براي بيش از ۱۰۰ فيلم سينمايي آهنگسازي کرده است.
«زخمي» مانند اکثر فيلمهاي اکشن و حادثهاي دهه ۷۰ در شرق و جنوب کشور از جمله يزد و بندرعباس ساخته شد و شرکت سنگآهن مرکزي بافق، شرکت ملي فولاد ايران و شرکت موتورسيکلت باسِل از جمله حاميان مالي آن بودند. البته باسل که اسپانسر فيلم قبلي هاشمپور (عقرب) هم بود، در سال ۱۳۹۵ منحل شد.
* فيلمي با ۱۱۱۱۰۰۰ هزار تماشاچي
زخمي در سال ۱۳۷۶ (با بليت ۱۷۳۹ ريالي) روي پرده رفت و توانست با ۵۱۴ هزار و ۳۱۵ تماشاچي، رتبه پانزدهم جدول فروش فيلمها را در در اختيار بگيرد. در آن سال، «مرد عوضي» با ۳ ميليون و ۷۹۲ هزار بليت فروختهشده، پرفروشترين فيلم سال شد.
زخمي سال ۱۳۷۸ هم روي پرده بود و با اينکه نسبه به سال گذشته هزار تماشاچي بيشتر داشت و ۵۱۵ هزار و ۵۵۳ بليت فروخت، اما در رتبه هفدهم جدول فروش قرار گرفت. آن سال «قرمز» با ۳ ميليون و ۶۱ هزار بليت فروختهشده، رتبه نخست گيشه را به دست آورد.
در سال ۱۳۷۹ «زخمي» همچنان به صورت محدود روي پرده بود و موفق شد ۸۱ هزار بليت بفروشد. يعني در مجموع يک ميليون و ۱۱۱ هزار بليت فروخت.