«پیشگو» با اجرای پژمان جمشیدی هم تاک شوی موفقی نشد!

سينما نوين/ نماوا برنامههاي خود را با ستارگان دنياي سينما پيش ميبرد و تا الان هر سه باري که اين کار را کرده در نهايت خروجي ضعيفي از آن بيرون آمده؛ خروجي که به خاطر عدم انتشار آمارهاي شفاف مشخص نيست آيا توانسته لااقل از منظر بيننده بازخورد بگيرد يا نه؟
خوشبختانه برنامه پيشگو فقط به دنبال يک سوژه نميچرخد و خصوصاً بخش دوم برنامه بسيار خلاقانه طراحي شده و اينکه مهمان و مجري شروع به پيش بيني آينده مهمان کنند جالب است اما اين گيميفيکيشن به شرطي جذاب ميشود که مهمان برنامه بتواند آن را خوب بازي کند
اما مهمترين دليل موفقيت يک تاکشو به شخص مجري مربوط است. نه گلزار ميتواند هفت خان را نجات دهد و نه شهاب حسيني تا امروز توانسته همانطور که در دنياي بازيگري ميدرخشد در همرفيق کارش را خوب پيش ببرد. پژمان جمشيدي نيز در قامت مجري پيشگو از هر دو موردي که ذکر شد هم بدتر است.
همانطور که شهاب حسيني در همرفيق توانست کمي، بر مشکلات اجرايش فائق بيايد و به دوران مجريگري خودش برگردد؛ پژمان جمشيدي تقريباً در خارج از چارچوب است. او استرس دارد، نميداند بايد چطور با مهمان صحبت کند، خشک و رسمي است و با اينکه ميخواهد شوخ طبعي کند ولي جوکهاي بيمزهاي برايش تدارک ديده اند و تنها به شرطي ميتوان روزنه اميدي به اين برنامه داشت که مهمان برنامه خودش بتواند همه چيز را کنترل کند.
در قسمت دوم پيشگو، باران کوثري برنامه را دستش ميگيرد. کوثري نشان ميدهد که رسماً ميتواند يک مجري جذاب باشد و طوري فرمان را از جمشيدي ميگيرد که او فقط با «عجب عجب» گفتن ميتواند همپاي او بيايد.
در قسمت چهارم برنامه با ژاله صامتي، ترکيب اين زوج هنري در پيشگو اصلا رنگ و بوي ترکيب سريال را نميدهد يا حتي سردار آزمون که از دنياي فوتبال آمده و بايد وجه مشترکي بين مجري و او باشد اما اين اشتراک راه به جايي نميبرد.
مهران مديري يا رامبد جوان وقتي به دنياي مجري گري شدند، فاز مجري گري را با فاز دنياي بازيگريشان تفکيک نکردند و اين دو فاز را مانند دو خط موازي پيش گرفتند.
جمشيدي در حال نقش بازي کردن در قامت مجري پيشگو است در حالي که ميتواند به راحتي خودش باشد و ميدان را از آن خودش کند.
جمشيدي شايد اگر چندين بار به عنوان مجري پيشگو جلوي دوربين قرار بگيرد، هاله يخي دور و برش نازکتر شود اما نياز دارد تا آن را خودش با دستان خودش بشکند. اين موضوع تنها راه نجات پيشگو است؛ برنامهاي که ميخواهد خلاقانه پيش برود و پتانسيل خوبي دارد که حيف است با اجراي ضعيف به باد برود.