کارگردان «می خواهم زنده بمانم»: سریال شهرزاد را ندیدم

صبا/ شهرام شاه حسيني گفت: نزديک به دو سال از زماني که درباره «ميخواهم زنده بمانم» طرح موضوع و فکر کرديم و سه مرتبه نويسنده عوض شد. اين به آن معنا نيست که آن دوستان نويسنده که با آنها به مدت دو، سه ماه يا کم و بيش پيش رفتيم توان اين را نداشتند تا يک کار اينچنيني براي ما بنويسند، بلکه معنايش فقط اين است که ما و به خصوص من خيلي سختگيرتر شدهام.
بعد از تجربهي من با آقاي بهرام بيضايي در «سگکشي» تازه متوجه شدم که فيلمنامه يعني چه و چه زماني بايد اين کاراکتر را ببيني و چه زماني بايد از او دور شوي. درواقع اين ميزان سختگيري من بعد از کار کردن با جناب بهرام بيضايي در «سگکشي» به وجود آمد.
با محمد شايسته خيلي زود به نتيجه رسيديم که حامد بهداد بايد نقش شايگان را بازي کند. راستش را بخواهيد گزينههاي ديگري براي اين نقش روي ميز بود اما بهداد برندهي اين دوئل شد و براي اين نقش انتخاب شد. حامد هميشه وروديهاي سختي به کاردارد و اين شامل همه چيز ميشود. يعني شامل گفتوگوهاي دو نفره؛ گفتوگوهاي سه نفره بين من، او و محمد شايسته؛ گفتوگوهاي بين ما و گروه لباس با او و گروه فيلمنامه با او. براي اينکه دنيا و جهانش با ما يکي شود روزهاي پر فراز و نشيبي را بايد با هم بگذرانيم.
ما تمام و کمال به آنچه که در مورد کاراکتر شايگان ميخواستيم رسيديم. اين مساله از آنجا نشات ميگيرد که کاراکتر “بد من” فيلم يا کسي که قدرت دارد و زور ميگويد نامزد فرد ديگري را از دستش در ميآورد و او را مال خود ميکند و در واقع سو استفاده ميکند. او حرف زدن ياد گرفته و توانسته راه خيلي طولاني را در زمان کمي برود. اين کاراکتر ميتوانست به شدت با واکنش منفي تماشاچي رو به رو شود، يعني تماشاچي از شايگان به عنوان يک نيروي اهريمن و شر بدش بيايد و او را پس بزند، اما اين چيزي نبود که ما ميخواستيم.
فتحي بهترين سريال ساز در ايران است. غالبا کارهاي ايشان را ديدهام اما «شهرزاد» را متاسفانه نديدهام. خاطرم نيست که مشغول کاري بودم يا به دلايل ديگري آن را نديدم اما به هر حال تمام کارهاي ايشان به جز «شهرزاد» را ديدهام.او قصه را خيلي خوب ميفهمد، ميداند که کجا به قصه ورود کند و ميداند که چه چيزي بيننده را گير مياندازد و ميتواند او را در قسمتهاي طولاني با خود همراه ميکند.
اين را گفتم تا بگويم که مد نظر ما نبود تا «شهرزاد» الگويمان شود. حتما نويسندههاي ما يعني پويا سعيدي و مجيد مولايي «شهرزاد» را ديده بودند اما فکر ميکنم با وجود يک سال و نيم، نزديک دو سالي که دربارهي فيلمنامه حرف زديم ديگر لازم نباشد تا به «شهرزاد» مراجعه کنيم. مد نظر ما نبود تا عشق مثلثي را به شکل رايج و عرفش متصور شويم.
از دوران قاجار، قبلتر و يا بعد از آن يعني دوران پهلوي مستندات کمي وجود دارد و از طرفي چون تاريخ ما تاريخ شفاهي است و تاريخ کتبي درست و به ساماني نداريم ، از طرفي خاطرهي مردم و خاطرهي شخصي همهي افراد ياري نميکند براي اينکه احتمالا ايراد بگيرند و يا بخواهند بگويند که به اين ترتيبي که شما فيلمبرداري کردهايد نبوده و يا برعکس. نمي گويم آسان است اما ميخواهم بگويم که خيلي کار پيچيدهاي نيست اما دههي شصت سختترين دهه است يعني حتي از دههي پنجاه هم سختتر است