نماد آخرین خبر

همراه با بازیگر فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک»

منبع
ايسنا
بروزرسانی
ايسنا/ بازيگر نقش «محسن» در فيلم «پاتال و آرزوهاي کوچک» که آرزو کرده بود هرچه از بزرگ‌ترها مي‌خواهد به او نه نگويند، حالا براي خودش مردي شده و 31 سال دارد.او در دو رشته زبان انگليسي و (MBA) مديريت بازرگاني تحصيل کرده و ديگر عينک نمي‌زند و آن را به همراه دوربين عکاسي که به جاي دستمزدش براي اين فيلم گرفته به موزه سينما هديه داده است.همزمان با پخش فيلم «پاتال و آرزوهاي کوچک» در شبکه نمايش خانگي به سراغ عليرضا رئيسي، بازيگر کودک اين فيلم رفتيم. مگر ما مي‌توانيم بدون اجازه در جيب ديگران دست ببريم؟ رييسي از برخي کپي‌هاي غيرقانوني ابراز گلايه مي‌کند و ادامه مي‌دهد:«زماني که مي‌توانيم پول بدهيم و يک حلقه سي دي را خريداري کنيم چرا بايد آن را از روي اينترنت دانلود کنيم؟! مگر ما مي‌توانيم بدون اجازه در جيب ديگران دست ببريم؟ به نظرم اين کار دزدي است. اگر مي‌خواهيم به عوامل يک فيلم از بازيگران تا کارگردان تهيه کننده احترام بگذاريم بايد براي آن هزينه کنيم تا بتوانيم آن را ببينيم، بنابراين فکر مي‌کنم کساني که به صورت غير قانوني يک فيلم را کپي مي‌کنند، بايد در رفتارشان تجديدنظر کنند.» بعد از مدتي کنار گذاشته شدم رئيسي در ادامه اين گفت‌وگو به حضورش به عنوان بازيگر در عرصه سينما اشاره مي‌کند و يادآور مي‌شود: «فکر مي‌کنم جزو آن دسته از کودکان سينما و تلويزيون بودم که جلوي دوربين بزرگ شدم و تا سن 23 سالگي در اين حوزه فعال بودم. خاطرم هست که در پايان آن سالها کمي کم کار شدم و احساس کردم در اين مدت بيکاري، بهتر است که درس بخوانم بنابراين به خارج از کشور سفر کردم و در رشته زبان انگليسي و مديريت بازرگاني درس خواندم. در بين اين سالها که به ايران مي‌آمدم،کم و بيش کارهايي هم انجام مي‌دادم اما بعد از مدتي، کنار گذاشته شدم.» تاسف از مقوله اسپانسر نابازيگر در فيلم‌ها او مي‌گويد:«در دوسال گذشته هم که به ايران آمده‌ام هرچه تلاش مي‌کنم تا اين کار را ادامه بدهم، مي‌بينم که شرايط تغيير کرده است. اتفاق عجيبي در سينما و رشته بازيگري افتاده است! اين روزها که سر صحنه‌هاي برخي از فيلم‌ها مي‌روم، مي‌بينم که معقوله‌اي به نام اسپانسر نابازيگر مطرح شده است! يعني اينکه نابازيگري با پرداخت مبلغي به تهيه‌کننده و کارگردان نقشي را در سريال يا فيلمي مي‌گيرد. موردي که در اين قضيه برايم جالب است، حضور تعدادي از بازيگران در کنار اين نابازيگران است تا آن فيلم يا سريال بتواند ديده شود.» عليرضا چگونه به پروژه "پاتال" پيوست؟ در ادامه از عليرضا رييسي که بازيگري را با بازي در فيلم «پاتال و....» شروع کرده است، درباره چگونگي انتخابش در اين فيلم پرسيديم که او توضيح مي‌دهد: «يک روز آقايان کرامتي، نيکخواه آزاد و خانم طائرپور به مدرسه ما آمدند تا براي اين فيلم بازيگر انتخاب کنند، آقاي کرامتي از من خواست تا يک ديالوگ را تکرار کنم و بعد از اينکه آن را تکرار کردم گفت؛ تا حالا فيلم ديده‌اي؟ من هم که چند روز قبلش با پدرم براي ديدن فيلم «گلنار» به سينما رفته بودم، گفتم "ديده‌ام". سپس پرسيد "دوست داري فيلم بازي کني؟" من هم گفتم؛ "چطوري فيلم را بازي مي‌کنند؟" و بعد از آن وارد حرفه بازيگري شدم و خيلي خوب توانستم با اين کار ارتباط برقرار کنم.» او با اشاره به روند داستاني اين فيلم کودک به کارگرداني مسعود کرامتي و به تهيه‌کنندگي فرشته طائرپور يادآور مي‌شود: «داستان "پاتال" بسيار زيباست و زماني که اکران شد، فروش خوبي هم داشت و بعد از آن به من پيشنهاد کار بسياري شد اما سوالي که در حال حاضر در ذهنم به وجود آمده اين است که قهرمان سينماي کودک چرا و به کجا رفته‌اند؟ ما قهرمانان کودک را دوست داشتيم و از آنان الگوبرداري مي‌کرديم اما اين قهرمانان در فيلم‌هاي امروزي کمرنگ‌تر شده‌اند. کساني که براي سينماي کودک کار مي‌کردند، در حال حاضر کمتر کار مي‌کنند يا ديگر اصلا کار نمي‌کنند.» او ادامه مي‌دهد: «توليداتي که بايد در اين زمينه انجام مي‌گرفته و مراقبت‌هايي که بايد صورت مي‌گرفته، نشده است. شرايط دشواري است که يک فرد را در يک دوره خاصي بشناسند، اين براي يک بازيگر سخت است اما براي مردم هميشه يک خاطره خوب باقي مي‌ماند.» عليرضا رئيسي که با عينک متفاوتي در کارهاي کودک هميشه بازي مي‌کرد به ايسنا مي‌گويد:«از دو سالگي عينک داشته‌ام اما حالا ديگر بدون عينک به کارهايم ادامه مي‌دهم و دوستانم مي‌گويند در برخي از موارد بايد همچنان از عينک استفاده کنم.» يک درخواست بازيگر فيلم «پاتال و آرزوهاي کوچک» يک درخواست دارد و آن را اينگونه مطرح مي‌کند:«مي‌خواهم بچه‌هاي ديروز را فراموش نکنيد. برخي هستند که به سختي کار مي‌کنند و مردم هم آنها را دوست دارند.» از او مي‌پرسم اگر به گذشته برمي‌گشت، آيا دوباره بازيگري را انتخاب مي کرد؟ و او پاسخ مي‌دهد: «من براي بازيگري انتخاب شدم ، بازيگري به سراغ من آمد و چون انتخاب شدم، فکر مي‌کنم اگر به عقب برگردم، باز هم انتخاب مي‌شوم.» رييسي معتقد است که دنياي بازيگري که در کودکي آن را تجربه کرده است با دنياي بازيگري امروز بسيار متفاوت است،يادآور مي‌شود:«شرايط فني که در گذشته کار مي‌کرديم مانند شرايط امروز نيست. در آن زمان دستمزد به شکل امروزي باب نبود. همه چيز ساده اما با انرژي بالاي عوامل يک فيلم شکل مي‌گرفت. البته توفيق اجباري نصيبش شده که اولين کارهايش در سينما را با بزرگان اين حوزه شروع کرده است و مي‌گويد ياد آنهايي که نيستند گرامي و آنهايي هم که هستند خاطرشان عزيز.» پيشنهادي براي بازيگري داشته‌ايد؟ بازيگر نقش حميد در فيلم «دنياي شيرين» درباره پيشنهادهايي که اخيرا براي بازيگري داشته است به ايسنا توضيح مي‌دهد: «چند پيشنهاد کاري داشته‌ام که يا دستمزد خوبي نداشته است يا اگر دستمزدش نسبتاً خوب بوده، نقش خوبي نبوده است. دو تهيه‌کننده هم پيشنهاد دادند اسپانسر بازيگر شوم که نپذيرفتم. يک بازيگر بايد براي شروع يک کار، تمام جانبه‌ها را در نظر بگيرد. بخشي از ناراحتي‌ام از اين است که براي بازي در کار دعوت مي‌شوم، آن کار را با همه شرايط سختش انجام مي‌دهم و سرانجام مبلغي که بايد بپردازند را با کلي تاخير مي‌پردازند يا در نهايت بخشي از آن را هم پرداخت نمي‌کنند.» او با بيان اينکه «بازيگران در ايران پول زندگي نکردنشان را مي‌گيرند» در عين حال مي‌گويد:«اين بد نيست که آدمهاي جديد وارد سينما شوند اما بهتر است که اين افراد با کارشان و نه صرفا با پولشان در اين عرصه فعاليت کنند. اما بايد ديد مردم از سالهاي طلايي سينماي ايران که گذشت، راضي بوده‌اند؟ آيا از خريد فيلم‌ها که بابت آن پول پرداخت مي‌کنند، راضي هستند؟» او درباره اينکه چرا برخي از بازيگران کودک بعد از بازي و به مرور زمان از خاطرها محو مي‌شوند؟‌ مطرح مي‌کند:«سينما يک صنعت بزرگ است. هنگامي که به کشورهايي که در صنعت سينما از ما جلو هستند نگاه مي‌کنيم، متوجه مي‌شويم که تمام ستاره‌هاي سينما از بچگي جلوي دوربين بوده‌اند، کار کرده‌اند و تجربه کسب کرده‌اند و زماني که بزرگتر مي‌شوند به ستاره‌هاي بي چون و چرا تبديل مي‌شوند و مي‌توانند به خوبي کارشان را انجام دهند و هم اينکه مردم آنها را دوست دارند اما متاسفانه اين بازيگران کودک در کشور ما محو مي‌شوند و اين موضوع مي‌تواند دلايل بسياري داشته باشد.» رييسي ضمن انتقاد از مسئولان سينمايي، اظهار مي‌کند: «فکر مي‌کنم در اين سالها در حق کساني که اين کارها را انجام مي‌داده‌اند کم لطفي شده است و نسبت به اين مساله بي‌توجه بوده‌اند و اگر کمي مراقبت بيشتري در اين زمينه شود، مي‌توان بازيگر کودک و نوجوان را که سالهاي سال در اين زمينه فعاليت کرده است به يک ستاره واقعي تبديل کنند.» او صحبت‌هايش را اينگونه به پايان مي‌برد: «شايد من در بچگي با دوستانم در کوچه و خيابان فوتبال بازي نکرده باشم اما هميشه در پشت صحنه فيلم‌ها بوده‌ام. بازيگري، بازي بچگي من بود و اين حس نوستالژيک کودک درون من را با توجه به اينکه سالها کار نکرده‌ام، هميشه زنده نگه داشت. براي يک بازيگر خيلي سخت است که کار نکند به هرحال من با توجه به مشکلاتي که داشتم، سعي کردم با درس خواندن ذهن خود را مشغول کنم اما حالا که برگشته‌ام دوست دارم دوباره کارم را انجام دهم اما موقعيت حالا با گذشته بسيار متفاوت است.»