وقتی مفهوم «نظارت» و «سانسور» خلط میشود؛ نمیدانیم مسئول کیست!

مهر/ محمدمهدي عسگرپور با تفکيک دو مفهوم «نظارت» و «سانسور» در فرآيند توليد فيلم و سريال، خلط اين دو مفهوم را موجب ايجاد بيمسئوليتي در اين عرصه دانست.
محمدمهدي عسگرپور کارگردان و تهيه کننده، مهمان برنامه «پرانتز باز» راديو نمايش بود و توضيحاتي را درباره نظارت بر سانسور ارايه کرد.
در ابتداي گفتگو نيما رئيسي مجري برنامه ضمن اشاره به فعاليت عسگرپور در حوزه مديريتي و کارگرداني، نظر او را در رابطه با نظارت و سانسور جويا شد.
عسگرپور پاسخ داد: اين بحث طولاني و دامنه دار است و در طول چند دهه گذشته خيلي راجع به آن صحبت شدهاست. اساساً قبل از انقلاب هم مشخصاً در محدوده سينما، کمي تئاتر و بقيه حوزهها اين بحثها وجود داشت. اما در چند دهه گذشته بعضي از اين مفاهيم يک مقدار با همديگر مخلوط شدهاند. يعني بحث نظارت يک بحث و بحث سانسور يک چيز ديگر است که ما در حال حاضر اين ۲ را مترادف هم گرفتهايم و اساساً مترادف هم شدهاند.
نظارت دولت به نيابت از مردم
وي افزود: همه معتقد هستند و ميدانند که نظارت در تمام کشورها روي محصولات فرهنگي، توسط دولتها به نيابت از مردم صورت ميگيرد اما اين مفهوم ممکن است در هر کشوري به يک چيزي تبديل شود. مثلاً در يک کشور نظارت تبديل به شورايي ميشود که درجه بندي سني را انجام ميدهد و در بعضي کشورها دامنهاش گستردهتر ميشود به همين ترتيب يک سري بايد و نبايد ديگري شکل ميگيرد و تبديل به دفترچه و کتابچه ميشود.
عسگرپور ادامه داد: مدلهاي مختلف در دنيا تجربه شده است؛ آن چيزي که من متوجه شدم اين است که در کشورهايي که اساساً مسئوليت به عهده سرپرست يک مجموعه بوده که در روزنامه ما مدير مسئول و سردبير را ميشناسيم و در سينما و تلويزيون هم تهيهکنندهها ميتوانند مسئول تلقي شوند؛ مادامي که اين مسئوليت کامل به آنها واگذار نشود انگار يک جريان ديگري بايد به نيابت از آنها بيايند و اين کار را انجام دهند. انگار همه ما پذيرفتيم که اين مسئوليت ديگر تقسيم و بخشي از آن در دولت تعريف شده، بخشي در نهادهاي ديگر تعريف شده و بخشي هم توسط تهيه کننده است.
عسگرپور: شما اگر به تهيه کنندگان سينما بگوييد که نظر شما درباره برداشته شدن پروانه ساخت از سينما چيست؟ ميبينيم که در فضاهاي مطبوعات همه موافق هستند و ميگويند که بايد برداشته شود اما من در عمل بارها با اين موضوع مواجه شدهام که خيلي از همکاران ما در سينما با اين موضوع مخالف هستند، البته دليل هم دارند وي تأکيد کرد: ما فعلاً از اين ناحيه لطمه ديدهايم، يعني شما اگر به تهيه کنندگان سينما بگوييد که نظر شما درباره برداشته شدن پروانه ساخت از سينما چيست؟ ميبينيم که در فضاهاي مطبوعات همه موافق هستند و ميگويند که بايد برداشته شود اما من در عمل بارها با اين موضوع مواجه شدهام که خيلي از همکاران ما در سينما با اين موضوع مخالف هستند، البته دليل هم دارند. ميگويند که شما وقتي اين لايه نظارتي را برميداريد ما با يک چيزي مواجه ميشويم که آمادگي آن را نداريم و زيرساخت آن وجود ندارد. يعني براي مثال با قوه قضائيه مستقيم مواجه ميشويم، بنابراين انگار ترجيح ميدهند که دولت در اينجا در حداقل ۲ سطح يعني پروانه ساخت و بعد هم در سکوي آخر يعني پروانه نمايش حضور داشته باشد.
اين تهيهکننده سينما ادامه داد: مسائل اينچنيني هم معمولاً در دولتها با توجه به نوع مسئوليت بعضي از مديران که ممکن است خوش سليقه باشند يا بد سليقه، شکلهاي مختلفي پيدا ميکند. ما در همين سينما و در همين چند دهه گذشته دورههايي را تجربه کرديم که مسئولان وقت دفترچه دادند و توصيههايي را مشخص کردند که حتي پلانها را چگونه بگيريد. حتي راجع به زاويه دوربين و لنز هم نظر دادند و مميزي تا اين حد جلو رفت که قطعاً به شکل جدي آسيب زننده بود البته از همه مهمتر مسئوليتها سلب شد، يعني الان اگر شما بگوييد مدير مسئول در سينما کيست، هيچکس نميتواند پاسخ دهد.
وي افزود: من هميشه اين را مطرح ميکردم که ما اگر به عنوان يک شغل به موضوع سينما دقت کنيم، تهيه کننده و کارگردان مراتبي را طي و پروانهاي را دريافت ميکند که صلاحيت کار دارد مثل پزشک جراحي که بخواهد جراحي کند. آيا جراح براي هر عمل جراحي بايد مجوز بگيرد؟ يا يک مجوز دارد و ميتواند که جراح باشد و اگر خطا کرد آن زمان به خطايش رسيدگي شود. درواقع شما براي ادامه فعاليت، مسئوليت را به اين شکل متوجه آن شخص کردهايد اما در اين شکلي که ما داريم زندگي ميکنيم هر کسي ميتواند مسئول هر چيزي باشد و فيلم اگر شکست هم بخورد طبيعتاً تهيه کننده اين شکست را متوجه خودش نميداند. متاسفانه ما با اين وضعيت زندگي کرديم و مفهوم نظارت و سانسور هم در دل همديگر رفتهاند.
در ادامه فرانک آرتا يکي از کارشناسان «پرانتز باز» با اشاره به گستره فعاليتها، پستهاي مديريتي و دولتي عسگرپور در سينما، پرسشي را با اين مضمون مطرح کرد که به عنوان دبير جشنواره با فيلمهاي خارجي که در اين جشنواره به نمايش درآمدند چه برخوردي داشتيد و نگاه شما در اين مورد چيست؟
کن، ونيز و برلين هم محدوديتهايي براي اکران دارند
عسگرپور گفت: در اين دورهاي که بنده مسئوليت داشتم و حتي در چند دوره گذشته هم اين اتفاق افتاده که باتوجه به مقتضيات کشور، ما بعضي از فيلمها را اساساً نميتوانيم نمايش دهيم که البته راستش را بخواهيد اين مساله در کشورهاي ديگر با شکل ديگري دارد اتفاق ميافتد. يعني براي مثال در جشنوارههاي برلين، کن و ونيز هم اينطور نيست که هيچ نوع محدوديتي وجود نداشته باشد. در آنجا هم در بعضي از موضوعات سياسي محدوديت وجود دارد، به خصوص جشنوارههايي که با وزارت خارجههاي آن کشور ارتباط مستقيم دارند بيشتر اين را بايد مراعات کنند اما فيلمهاي آنها يک ظاهري دارد که ما وقتي با آنها رو به رو ميشويم احساس ميکنيم که هيچ محدوديتي وجود ندارد.
در جشنواره جهاني فجر، هم امسال و هم چند سال اخير اگر فيلمي بود که ميدانستيم آن فيلم ميتواند قابل نمايش باشد اما يک نکاتي در موردش وجود دارد، با صاحب اثر وارد گفتگو ميشديم، به او توضيح ميداديم که ما يک يا دو پلان شما را نميتوانيم نمايش دهيم و حتي مشخصاً آن پلانها را به آنها ميگفتيم وي ادامه داد: در کشور ما به هر حال اين وضعيت وجود دارد، اساساً نه در کشور ما که در کشورهايي اسلامي در اطراف ما، اين محدوديتها وجود دارد البته در کشور ما متاسفانه دامنهاش يک مقدار عجيب و غريب شده و اين را همه ما ميفهميم. منتها در جشنواره جهاني فجر، هم امسال و هم چند سال اخير اگر فيلمي بود که ميدانستيم آن فيلم ميتواند قابل نمايش باشد اما يک نکاتي در موردش وجود دارد، با صاحب اثر وارد گفتگو ميشديم، به او توضيح ميداديم که ما يک يا دو پلان شما را نميتوانيم نمايش دهيم و حتي مشخصاً آن پلانها را به آنها ميگفتيم.
دبير جشنواره جهاني فيلم فجر تأکيد کرد: از طرفي، نماينده فياپف به اينجا ميآمد، جشنواره را ارزيابي و سعي ميکردند تا در بيشتر سالنها حضور داشته باشد چون به هر حال يکي از پارامترهايي که باعث ميشد يک جشنواره درجه بگيرد همين بود. آنها ميديدند که ما رضايت صاحبان آثار را هم براي پلانهايي که بايد حذف شود گرفتهايم. ولي واقعيت همين است که شما ميگوييد، يعني بعضي از فيلمها از ابتدا ممکن است که به همين دليل انتخاب نشود چون حجم اصلاحات ممکن است به گونهاي باشد که ما نتوانيم آن را نمايش دهيم.
آرتا در ادامه واکنش صاحبان اثر را جويا شد که عسگرپور در پاسخ گفت: در طول حدود چهار دهه گذشته تقريباً بيشتر نهادهاي سينمايي که در اروپا و آمريکا وجود دارند و با سينماي ما ارتباط داشتهاند ديگر اين فضا را ميشناختند. يعني بعضي از کمپانيها وقتي ميخواهند به ما فيلم پيشنهاد دهند، بعضي فيلمها را پيشنهاد نميدهند چون ما را ميشناسند! به همين دليل اين اتفاق افتاده و وقتي ما به آنها بعضي مميزيها را اعلام ميکنيم با اين فضا کاملاً آشنا هستند. منتها يک چيزي را هم در نظر داشته باشيد که در جشنواره جهاني فجر اساساً فضا يک مقدار بازتر از آن چيزي است که در اکران فيلمهاي خارجي اتفاق ميافتد. به اين دليل که جشنواره است، مخاطب جشنواره مخاطب خاصي است و ما سعي کرديم تا حدي درباره اين موضوع با مقامات ذيربط به تفاهم برسيم.
وي افزود: البته گاهي اوقات سخت است و گاهي اوقات هم شکل نميگيرد. ميدانيد که در حوزه فرهنگ هم متاسفانه تنها يک نهاد وجود ندارد، ما نهادهاي زيادي داريم که همهشان دلواپس هستند و بايد نظارت کنند. متاسفانه اين مشکلي است که وجود دارد اما عکسالعمل آنها عکسالعمل عجيب و غريبي نيست و تقريباً ما را ميشناسند.
اشتباهي که در سينما کرديم، در وياوديها تکرار نکنيم
در ادامه برنامه نغمه دانش ديگر کارشناس برنامه درباره مميزيهاي ساترا پرسشي را مطرح کرد که عسگرپور پاسخ داد: قبل از اينکه من با دوستان همکار شوم اين بحث در اين صنف وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. يک مجموعه جلساتي هم در مجلس دارد منعقد ميشود که من هم سه، چهار جلسه در آن حضور داشتهام. چون بحث قانون اداره صدا و سيما قرار است در مجلس مطرح شود که يکي از موضوعات آن وي او دي هاست. من آنجا هم گفتم که ما در سينما چهار دهه است که جلو رفتهايم و الان تا حدي متوجه شديم که ايکاش اين ديوار از اول يک جور ديگر چيده ميشد؛ شما دقيقاً همان تجربه را داريد يک جور ديگر و با آسيبهاي بيشتر مرتکب ميشويد که يکي از اين آسيبها همان نکتهاي است که به آن اشاره کرديد و از عجايب هم هست که براي مميزي پول دريافت ميشود. من فکر ميکنم يکي از مفاسدي که در اين حوزه در پيش خواهد بود اتفاقاً در همين بخش است.
حتي دوستان در خود پلتفرمها هم شايد دقيقاً ندانند که سه يا پنج سال آينده اين موضوع چه شکل و قيافهاي پيدا ميکند. ما بايد مطالعه کنيم و نهادي براي مطالعه اين موضوع به وجود آيد. گاهي نهادي به وجود ميآيد و ميگويد که من ميخواهم مطالعه کنم اما اول يک راست به سراغ سانسور ميرود. چرا که راحتتر هم هست وي افزود: من اين مسائل را به دوستان هم گفتم و قرار شد ما هم متوني را به عنوان پيشنهاد آماده کنيم که در اين حوزه چگونه بايد نظارت شکل بگيرد. به هر حال اين يک حوزه نوظهور است و نظارت آن اگر بخواهد بر قاعده آن چيزي که در سينما و تلويزيون اتفاق افتاده انجام شود، حتماً اشتباه است چون اينجا مخاطب خاص دارد و اسمش video on demand است يعني مردم انتخاب ميکنند. بنابراين فرق دارد با اينکه شما تلويزيون را روشن ميکنيد و لاجرم برنامهاي را ميبينيد يا در سينما هم بليت ميخريد و انتخاب ميکنيد. اي بسا شما قوانيني را براي نظارتش طراحي ميکنيد و مينويسيد که با رشد تکنولوژي يک اتفاق ديگري ميافتد و اساساً مميزيهاي شما کنار ميرود.
عسگرپور ادامه داد: من حتي يک مثال زدم؛ يکي از سايتهاي خبري تيتري مبني بر اين زدند که «پيش بيني مشکوک فلاني». منظور من فقط نتفليکس و امثال آن نبود که البته راستش را بخواهيد اينها هم ميتواند باشد؛ من درواقع گفتم که اگر وي او ديهاي خارجي، بخواهند در حوزه ايران فعاليت کنند شما بر آنجا چطور ميخواهيد نظارت کنيد؟ چون من خبردار شدم که ممکن است اين اتفاق بيفتد. ميخواهيد اول فيلتر کنيد، بعد وي پي ان ميآيد و… آيا فکر نميکنيد که بايد در تمام اين حوزهها مدير مسئول تعريف کنيم؟ نه اينکه مدير مسئول بگويد که من به مقدار زيادي راش تحويل ميدهم، کساني که مميزي را انجام ميدهند هم خسته ميشوند و بالاخره چانه هم ميزنيم، چرا که ما در تلويزيون اين را ديدهايم و در پلتفرمها هم اين موضوع اتفاق افتادهاست. براي مثال هفده مورد اشکال ميگيرند، چانه ميزنند و به سه مورد کاهش ميدهند. بنابراين آن چهارده مورد انگار الکي گفته شدهاست!
عسگرپور در پايان گفت: من به دوستان هم گفتم که ما اين پديده را اول بايد بشناسيم. به نظر من ابعاد اين پديده هنوز شناخته شده نيست و حتي دوستان در خود پلتفرمها هم شايد دقيقاً ندانند که سه يا پنج سال آينده اين موضوع چه شکل و قيافهاي پيدا ميکند. ما بايد مطالعه کنيم و نهادي براي مطالعه اين موضوع به وجود آيد. گاهي نهادي به وجود ميآيد و ميگويد که من ميخواهم مطالعه کنم اما اول يک راست به سراغ سانسور ميرود. چرا که راحتتر هم هست، يعني براي آنها راحتتر قابل فهم و اين مساله متاسفانه آسيب زننده است، در حال حاضر اين بخش متولي ندارد و به عنوان يک موضوع مطالعاتي بايد به آن توجه شود. شما وقتي مطالعه ميکني خود به خود ميتواني نظارت هم در آن پيدا کني اما همانطور که گفتم متاسفانه با اين علاقه وافري که به مميزي در کشور وجود دارد معمولاً کار خودش را ميکند.
«پرانتز باز» به سردبيري و تهيهکنندگي مارال دوستي که در گروه برنامههاي مستند و ترکيبي نمايشي راديو نمايش توليد ميشود، از موزه سينما به صورت زنده و هفتگي ساعت ۲۱:۰۰ تا ۲۳:۰۰ پخش ميشود.
بهمن فرمان آرا، داريوش مهرجويي، علي نصيريان، مهران مديري، رضا کيانيان، عليرضا خمسه، محمود پاکنيت، فرشته صدر عرفايي، ميلاد کيمرام، علي سرتيپي، محمدحسين فرحبخش، مجيد واشقاني محمود ديني، جواد نوروزبيگي، مهدي يزداني خرم، محمود حسينيزاد، سجاد نوروزي، محسن سوهاني و … تاکنون در اين برنامه حضور داشتهاند.