ايسنا/آيا توسعهي طبيعتگردي به طبيعت لطمه ميزند؟ آيا روند کنوني گردشگري خطرناک و نگرانکننده است؟ نقش راهنماهاي تور در توسعهي پايدار گردشگري چيست؟ اينها مباحثي بودند که شب گذشته در پانلي تخصصي که در حاشيهي جشن راهنمايان تور در آذربايجان غربي برگزار شده است، بررسي شدند و کارشناسان محيط زيست گردشگري با طرح ديدگاههايشان تلاش کردند اين چالشها را بررسي کنند. در اين پانل همچنين به مزاح از اينانلو و ميلاني بهعنوان افرادي نام برده شد که بهدليل معرفي طبيعت در برنامههاي تلويزيوني به مردم سبب تخريب آن شدهاند.
اين پانل تخصصي با حضور ناصر کرمي - کارشناس محيط زيست گردشگري -، محمدعلي اينانلو - کارشناس گردشگري -، اسماعيل کهرم - کارشناس محيط زيست -، هوشنگ ضيايي - کارشناس گردشگري و محيط زيست -، مديرکل ميراث فرهنگي و گرشدگري آذربايجان غربي، معاون عمراني استاندار آذربايجان غربي، رييس اتاق بازرگاني اين استان و همچنين مارچلو نتارياني - نمايندهي سازمان جهاني جهانگردي - و همچنين جمعي از اعضاي انجمنهاي صنفي راهنمايان تور در اتاق بازرگاني آذربايجان غربي برگزار شد.
بررسي نقش راهنمايان تور در توسعهي پايدار گردشگري هدف اين پانل بود که ناصر کرمي - مدير اين پانل - دربارهي آن بيان کرد: معتقدم توسعهي سفر با تور، مشکل حادي براي ايران نيست. آنچه بهعنوان تغيير ديده ميشود از جنس تصرف و آلودگي است و ترديدي نيست تداوم اين روند لطمهي زيادي به طبيعت ايران ميزند.
او افزود: يک نمونه از اين تخريبها، ناشي از سفر با اتومبيلهاي دو ديفرانسيل است که راه را براي ورود ماشينهاي معموليتر به نقاط صعبالعبور مانند بيابان باز ميکند و شرايط را بهگونهاي کرده که مثلا گردشگري کوير که در همه جاي دنيا نوعي گردشگري تخصصي است در ايران به گردشگري انبوه تبديل ميشود.
در ادامه، کرمي اين پرسش را مطرح کرد که آيا توسعهي طبيعتگردي به طبيعت ايران لطمه ميزند و سپس از کارشناسان حاضر خواست تا ديدگاه خود را مطرح کنند.
هوشنگ ضيايي - جانورشناس و کارشناس اکوتوريسم - که نخستين موسسهي توريسم را در ايران راهاندازي کرده است، گفت: ما کشور جالبي از نظر تنوع زيستي داريم، ولي متأسفانه از نظر حفاظت جزو کشورهاي آخر هستيم، چون اطلاعات زيادي دربارهي طبيعت، حيات وحش و آثار باستاني نداريم.
وي اظهار کرد: ديدگاهي بيمورد دربارهي حيوانات در ميان ايرانيها وجود دارد، چون در دوران کودکي، هميشه ما را از اين موجودات ميترسانند. بنابراين بيشتر مردم ما با طبيعت بيگانه هستند و نسبت به حيوانات احساس دشمني دارند.
او سپس ادامه داد: ما در حال حاضر مشکل گردشگري پايدار نداريم، بلکه مشکلمان از بين رفتن طبيعت و آثار باستاني است و فقط راهنمايان تور ميتوانند مردم را آموزش دهند.
ضيايي به ظرفيت پرندهنگري در استان آذربايجان غربي اشاره کرد و افزود: ترکيه سالانه هزاران گردشگر را با هدف پرندهنگري به کشورش جذب ميکند و مردمش هم با علاقه، اين طبيعت را حفظ ميکنند. در حالي که سالانه هزاران درنا به ايران مهاجرت ميکنند، اما کسي از وجود آنها خبر ندارد.
در ادامهي اين بحث، اسماعيل کهرم - کارشناس محيط زيست - با تاييد حرفهاي ضيايي لطيفهاي را تعريف کرد و گفت: يک نفر چندبار در امتحان رانندگي شرکت کرد و رد شد. وقتي خسته شد تصميم گرفت بدون گواهينامه رانندگي کند، اما چند قدم پايينتر پليس او را گرفت؛ ولي شخص معترض شد و گفت: مگر گواهينامه داديد که بگيرم. حالا ما مگر به مردم آموزش دادهايم که معترض شويم آنها به درنا علاقهاي ندارند. ما از کانالهاي تلويزيون چه بهرهبردارياي کردهايم، چقدر به مردم آگاهي دادهايم؟ او در ادامه خطاب به راهنمايان تور گفت: ميدانيد چه وظيفهي سنگيني برعهده شماست، با ارزشترين چيز، جان انسان است که اگر غفلت کنيد در معرض خطر قرار ميگيرد. بايد از هر وسيلهاي که در اختيار داريد براي افزاش آگاهي مردم نسبت به منطقه، محيط زيست، حيات وحش و عوارض طبيعي استفاده کنيد.
کهرم با بيان اينکه ما در زمينهي اکوتوريسم پيشرفت کردهايم، ادامه داد: گردشگر براي دو هدف اصلي به ايران ميآيد يا فولکلور يعني ديدن خانههاي تاريخي، تخت جمشيد، بازار وکيل و ... يا براي تماشاي عوارض طبيعي مانند درياچهي پريشان، تالاب ارژن، ميانکاله، و درياچهي اروميه که حفظ پديدهها و منابع گردشگري وظيفهي دولت و ملت است. پايههاي گردشگري طبيعي نگهداري از مواهبي است که تا به حال صحيح بهدست ما رسيده و متأسفانه ما نشان دادهايم چطور آنها را نگه ميداريم مانند درياچهي اروميه.
در ادامه، محمدعلي اينانلو با سپاس از آرش نورآقايي - مجري برپايي جشن راهنمايان تور - گفت: بهخاطر عُرضهاي که اين جوانان نشان دادند تشکر ميکنم، چون ما وقتي نميتوانيم يک تيم 11 نفره را در زمين فوتبال هدايت کنيم، راهنمايي، حفظ و انسجام 800 نفر کار بزرگ است.
او سپس در پاسخ به ايرادي که اسماعيل کهرم از تلويزيون گرفت، اظهار کرد: اين موضوع را قبول دارم که از همهي کانالهاي تلويزيون واقعيت را به مردم منتقل نکردهاند، هميشه هم به اين موضوع اعتراض کردهام. وقتي شبکهي مستند را راهاندازي کردند خوشحال شدم، ولي اين شبکه هم مستندهاي خارجي را پخش ميکند. پس چطور مردم با حيات وحش ايران ميتوانند آشنا شوند.
وي سپس از متولي فرهنگسازي در طبيعت، يعني سازمان حفاظت محيط زيست ايراد گرفت و گفت: سالهاي طولاني است که در اختلاف با آنها هستيم و نشان دادهاند که همواره با بگير و ببند نميتوانند موفق باشند. البته حفظ و نگهداري فقط در وظيفهي اين سازمان نيست. حفاظت آنچنان که در اصل 50 قانون اساسي آمده، وظيفهي تکتک ماست.
اينانلو نقش راهنماهاي تور را علاوه بر رسانهها، در اطلاعرساني و آموزش گردشگران مفيد دانست و افزود: همان کسي که روي سنگنگارههاي ساساني با رنگ مينويسد، شخصي است که شاخهي سوسن چلچراغ را ميشکند و شکم خرس را پاره ميکند. راهنما ميتواند با آموزش، رفتار درست را به اين افراد ياد دهد.
کرمي در ادامه، اين پرسش را مطرح کرد که وضعيت موجود محيط زيست ناشي از توسعهي گردشگري، چقدر نگرانکننده و خطرناک است که ضيايي در پاسخ گفت: مردم به طبيعتگردي علاقهمند شدهاند و خيلي اميدوارم در آيندهي نزديک، آنها به آگاهي لازم دربارهي حفاظت از طبيعت برسند.
کرمي در اين ميان اظهار کرد: اگر کاري کنيم که مردم با تور سفر کنند سفرها کنترلشدهتر خواهد بود و حتا روي عوارض ويلاسازي و زمينخواري هم تأثير مثبت خواهد گذاشت.
ضيايي در عين تأييد اين سخنان، بيان کرد: ما مرنجاب را تبليغ کرديم، اما حالا به زبالهداني تبديل شده، آنهايي که خارج از تور ميآيند سبب اين آلودگي هستند تنگهي واشي هم يکي از همين جاهاست.
کهرم نيز درباره اين بحث اعلام نگراني کرد و گفت: فکر ميکنم گردشگر ناپخته خيلي به طبيعت خسارت ميزند. ما تا کنون هرجا را معرفي کردهايم مملو از جمعيت شده است و ديگر از اين کار واهمه داريم.
در اين ميان، اينانلو و کهرم با اشاره به ايرج ميلاني که در اين همايش حضور داشت، به مزاح گفتند که او در اينباره مقصر است.
کهرم سپس ادامه داد: ما اين رفتار را نداريم که به پوشش گياهي و جانوري يک منطقه دست نزنيم. ما نگران اين رفتار هستيم که مناطق را افشا نکنيم، چون ميدانيم از زباله انباشته ميشود. خود آقاي اينانلو در شناساندن جنگل ابر به ايرانيها چه کرده است؟ الان جنگل ابر را ببينيد که کف آن با زباله فرش شده است.
کرمي هم به مزاح گفت: پس بگوييد آقاي اينانلو قاتل ابر است.
کهرم بيان کرد: من آقاي اينانلو را از اين جهت مقصر دانستم که او آقاي ميلاني را مقصر دانست؛ ولي خواستم بگويم دست ما هم در اين زمينه تميز نيست.
او در ادامهي سخنانش، راهنما را معلم يک مدرسه دانست که با رفتارش، ناهنجاريهاي اعضاي گروه را اصلاح ميکند.
در ادامهي اين بحث، محمدعلي اينانلو گفت: من نگران اين نيستم که گردشگر به طبيعت لطمه بزند چون هنوز گردشگري در کشور ما شکل نگرفته است. آنچه به طبيعت ما لطمه ميزند گردشگران غيرواقعي هستند. راه حل رفع اين مشکل نيز تلاش مسئولان و رسانهها براي هدايت مردم به سفر با تور است. اين شکل سفر کردن هزينه، آلودگي، مصرف سوخت و تصادفات جادهيي را کم ميکند.
کرمي پس از اين سخنان، دربارهي تخريب جنگل ابر توضيح داد: اگر اين جنگل خراب شده بهخاطر گسترش موج علاقهمندي به سفر به مقاصد جديد است. قطعا براي کنترل، بهتر است مسافر در زمان و مقاصد گستردهتري به سفر برود.
در ادامهي اين بخش، يکي از راهنمايان اکوتوريسم به معضل انباشت زباله در مناطق طبيعي اشاره کرد و گفت: فکر ميکنم اين جشن سبب توليد 28هزار قطعه ظرف يکبار مصرف و وارد کردن 140 کيلوگرم زباله به شهرستان اروميه شده باشد. در حالي که شعار ما توليد نکردن زباله بود.
او از مدرسان اکوتوريسم که در اين نشست حضور داشتند گلايه کرد که چرا بخشي آموزشي را با موضوع زباله بهعنوان سرفصل به راهنمايان تور اختصاص ندادهاند.
کرمي در اينباره توضيح داد: اين مسأله بهخاطر فشرده شدن مباحث درسي است.
او سپس اضافه کرد: متوسط استاندارد توليد زباله در همه جاي دنيا توسط يک شهروند، نيم کيلوگرم و در ايران يک کيلوگرم است. همه جاي دنيا 70 درصد زبالهها خشک و 30 درصد آنها تر است؛ ولي در ايران اين موضوع برعکس است اين يعني اسراف شديد مواد غذايي در کشوري که متوسط دريافت جوي آن يکسوم کرهي زمين است و براي توليد غذا مناسب نيست.
در اين بين، يکي از روزنامهنگاران متذکر شد که با اين حجم توليد زباله توسط گردشگران غيرواقعي گمان نميکنم آنقدر وقت داشته باشيم که آموزش دهيم تا اين مشکل حل شود.
اينانلو نيز اين فوريت را به رسميت شناخت و گفت: فکر ميکنم رسانهها در اينباره نقش مهمي دارند و بايد زودتر اين کار را شروع کنند.
او سپس از انجمن صنفي راهنمايان تهران خواست که يک طرح آموزشي بنويسد تا در تلويزيون مطرح شود.
در ادامهي اين نشست، مارچلو نتارياني - نمايندهي سازمان جهاني جهانگردي - گفت: اين بحثها در کشور من (ايتاليا) به دورهي قبل مربوط ميشود؛ ولي ميتوان مثالهايي براي شما آورد که راه حل باشد. مثلا در کشور کاستاريکا که دنبال توسعهي گردشگري روستايي بود از انواع روشهاي بازاريابي براي جذب نوعي گردشگر متناسب با اين هدف بهرهبرداري شد. بنابراين آنها با بخشهاي مختلف زنجيرهي گردشگري ارتباط گرفتند و نقشها را براي آن تعريف کردند. اين استراتژي پس از 10 سال، کاستاريکا را به کشور نمونه در گردشگري طبيعي تبديل کرد.
کرمي در اين بين گفت: در يک فصل سند ملي طبيعتگردي به اين موضوع پرداخته شده، ولي مشکل ما اکنون گردشگري انبوه است که تخريب وارد ميکند.