جوان ايراني/ فروردين ماه سال جاري بود که در چند رسانه، خبري منتشر شد مبني بر اينکه شرکت ديجيتالي «بيپ تونز» سورپرايزي براي هواداران «علي لهراسبي» خواننده موسيقي پاپ کشورمان در نظر گرفته است. اين سورپرايزدر قالب يک قرعه کشي و پس از آن گذراندن يک ميهماني ويژه با حضور افتخاري اين خواننده صورت مي گرفت. اين حرکت في الوقع، قدرداني و تشکري بود از مخاطبان اين خواننده، پس از استقبال گرم و قابل توجهشان در خريد اينترنتي جديدترين آلبوم وي با عنوان «روبات» و هدفي بود براي گسترش اينگونه ارتباطات و نقل و انتقال هاي قانوني اينترنتي. خريدهايي که با دسترسي به اينترنت اما کاملاٌ قانوني صورت مي گرفت. در اصطلاحي واضح تر، رعايت قانون کپي رايت.
اين برنامه تحقق يافته و بنابر قرعه کشي هاي انجام شده، قرعه به نام آقاي عباس قريب مي افتد و او نيز ميهماني ميز شام را در کنار خواننده محبوبش سپري مي کند.
حمايت از موسيقي و هنرمندان و رعايت کپي رايت هميشه دغدغه اهالي فرهنگ بوده است. هنوز در سرتاسر دنيا افراد زيادي وجود دارند که دانلود و کپي غير قانوني آثار فرهنگي را نه تنها اشتباه و امري ناپسند نمي دانند بلکه آن را امري کاملا عادي و عرف مي پندارند. اتفاقي که در پس گسترش اين عادات به وقوع مي پيوندد چيزي به جز به حاشيه رفتن استعدادها و عدم حضور سرمايه گذاران در اين حوزه نخواهد بود.
سامانه بييپ تونز که زماني از حضورش در بازار ديجيتال ايران مي گذرد همچنان اميد دارد که گامي مثبت در جهت حمايت از موسيقي ايراني و گسترش فرهنگ کپي رايت بردارد و در همين راستا هنرمندان و حاميان نيز در اقدامات متفاوتي حمايت خود را از اين فعاليت به نمايش مي گذارند.
طي ضيافت دوستانه اي مراسم ميز شام با ميزباني بييپ تونز و علي لهراسبي برگزار گرديد و دو نفر از خريداران آلبوم روبات که به قيد قرعه مهمان اين مراسم بودند شبي به ياد ماندني را در کنار هنرمند مورد علاقه شان سپري کردند.
به گفته عباس قريب برنده قرعه کشي و همراه ايشان، اين حرکت فرهنگي باعث آشنايي هر چه بيشتر ايشان با موسيقي مجاز ايران و همچنين هنرمند مورد علاقه شان گرديد.مراسم ميز شام در رستوران گردان برج ميلاد برگزار گرديد.
همسر آقاي قريب، انتظار چنين نتيجه اي را نداشته و فکر مي کرده اين هم تبليغي بوده مانند خيلي از تبليغ هاي ديگر. اما اين بار نتيجه خوشايند بوده و مثبت. اوبه همراه همسرش در اين ميهماني حضور داشته است و با يادداشتي ما را در جريان آن شب خاطره انگيز قرار داده که در ادامه پيوست مي شود.
«وقتي چند هفته پيش عباس ايميل را نشانم داد گفتم: «سادهاي ها!باور نکن از اينها روزي ده تا هم براي من مياد تازه از جاهاي معروفتر از بيپتونز و با پيشنهادهاي خيلي جذابتر. در بهترين حالت اگر باهاشون تماس بگيري ميگن ما به جاش به شما يک کارت هديه ميديم همونقدر که خرج داره يک شام در برج ميلاد.» عباس هم قبول کرد و پرونده اين بحث بسته شد تا اينکه چند روز بعد باز هم همان ايميل آمد: «جناب آقاي قريب، شما به ميهماني شام با آقاي علي لهراسبي دعوت شدهايد. از ميان همه خريداران آلبوم ربات از سايت بيپتونز شما برنده اين شام رويايي شدهايد. ميتوانيد با يک نفر همراه در مراسم حاضر شويد…» فرداي آن روز هم با ما تماس گرفتند و براي 19 خرداد قرار شام را گذاشتند و ما هم کمکم باورمان شده بود که گويا اين بار قضيه جدي است.
کاملا آماده بوديم تا ببينيم که آيا وعدهاي که بهمون داده شده عملي ميشه يا نه! زنگ در به صدا در اومد. زمانيکه از در خونه خارج شديم خيلي با احترام و گرمي با ما رفتار شد و تا برج ميلاد رو بدون هيچ گونه استرسي تا خود برج رفتيم. در راه هنوز هم گمان نميکردم اين مهماني شام همانطور که قول داده بودند برگزار شود. به برج ميلاد رسيديم و بچههاي بيپتونز استقبال خيلي گرمي از ما کردند. صداي دوربين عکاسي قطع نميشد و من احساس خيلي خوبي داشتم که در مقابل در ورودي برج دارند از من و عباس با اين همه شوق عکاسي ميکنند. آقاي علي لهراسبي بعد از مدت زمان کوتاهي وارد شدند. با ايشون احوالپرسي کوتاه ولي گرمي داشتيم. زمانيکه از پلهها و آسانسور بالا ميرفتيم، با خودم فکر ميکردم که البته اين بار متفاوتتر از دفعات قبلي که ما به برج ميلاد اومده بوديم.
با عباس، علي لهراسبي و بچههاي بيپتونز گپ ميزديم و هرچه زمان ميگذشت سنگيني فضا کم ميشد و صميميت جمع ما بيشتر. از موسيقي گفتيم و خيلي چيزهاي ديگر. حرفهامان گل انداخته بود و در من آن احساس جديد و غريب کمکم جايش را به حس آشنايي و نزديکي ميداد: انگار پشت موسيقي افرادي از جنس خودمان نشستهاند.
خيلي خوش گذشت. شب خيلي خودماني و به ياد ماندني بود. يک عکس سه نفره با آقاي لهراسبي انداختيم و کمکم آماده ميشديم که خداحافظي کنيم. آنچه که اين مهماني پيش از همه براي من به ارمغان داشت، اين بود که احساس و ديد مرا به موزيکهاي داخلي کشور تغيير داد. فکر ميکنم که از اين پس، خودم براي خريد آلبومهاي مورد نظرم به بيپتونز مراجعه کنم و از عباس نخوام که اين کار رو برايم انجام بده. در ضمن هيچوقت تصور نميکردم که کار خوانندگان عزيز کشورمون تا اين اندازه دشوار باشه!»