نقدی و بررسی فیلم سینمایی متری شیش و نیم

فيليموشات/ نيمه اول فيلم متري شيش و نيم نمونهاي جذاب از يک فيلم پر تعليق دزد و پليسي است. اگر اغراق نباشد، شايد حتي بهترين اثر سينماي ما در بين اينگونه فيلمهاست. بعيد ميدانم در نيم ساعت، سهربع اول تماشاي فيلم، کسي به ساعتش نگاه کرده باشد.
قصه از جايي تقريباً دور از يکي از شخصيتهاي محورياش شروع ميشود؛ وقتي ما و پليسها هيچکدام حتي در حد اسم هم سرنخي از او نداريم و بعد قدمبهقدم، از آن آدم مرموز و قدرتمند که ميخواهند به دامش بيندازند (ناصر خاکزاد) پرده برميدارد. سردسته باهوش يک باند قاچاق مواد مخدر، که هيچوقت هيچجا ردي از خود بهجا نگذاشته و دستگيرياش غيرممکن به نظر ميرسد. اين حس دور از دسترس بودن ناصر، در موقعيتهاي گوناگون داستان بهدرستي به بيننده القا ميشود. توجه به جزئيات حقوقي و قضايي پرونده هم از تحقيقي دقيق براي نگارش فيلمنامه خبر ميدهد. مثلاً اينکه پليس چطور ميتواند با يک تغيير کوچک در گزارش انتظامي (اينکه کار موادفروشان خردهپا را، تشکيل باند، بداند يا يک قاچاق معمولي ساده) همهچيز را براي متهمان زيرورو کند؛ يا چگونه بدون ضرب و شتم و توهين و شکنجه غيرقانوني، ميتوان مطلعي را که براي تحقيقات به آگاهي احضار شده، اما از گفتن حقيقت سرباز ميزند (الهام با بازي پريناز ايزديار)، تحتفشار روحي قرار داد و آرامآرام مقاومتش را شکست.
پيچ و مهرههاي درام براي اين جستوجوي گامبهگام، بهدقت طراحي شدهاند. معدود سهلانگاريهايي هم اگر در پيش بردن قصه هست، به لطف اجراي درجهيک آن، ناديده گرفته ميشود و چندان به چشم نميآيد. سعيد روستايي براي کارگرداني متري شيش و نيم، در هيچ سکانسي کم نگذاشته است. اين را از همان فصل نفسگير آغاز فيلم ،که خودش بهتنهايي ميتواند فيلم کوتاه مستقلي باشد، ميشود فهميد. سکانسي که حتي وجودش در قصه، ضرورت دراماتيک ندارد و ميشد با حذف يا خلاصه برگزار کردنش، فيلمنامه را طور ديگري پيش برد. کارگردان دستکم در ۲ سکانس ديگر (دستگيري فلهاي معتادان در لابهلاي لولهها و بعد فرستادن بازداشتيها به سلولهاي زندان)، قدرت خيرهکنندهاش را در اجراي صحنههاي شلوغ، پرحرکت و پر جزئيات به رخ ميکشد. سکانسهايي که غير از تحت تأثير قرار دادن بيننده، نشان ميدهند که حاصل اعتماد تهيهکننده به کارگردانش، نترسيدن از هزينه و سختي براي توليد و پرهيز از خلاصه کردن همهچيز، چقدر ميتواند ديدني و ماندني شود.
درنهايت هنگام بررسي و نقد فيلم متري شيش و نيم به اين نکته ميرسيم که نيمه دوم اين اثر، با فصل قوي و اثرگذار دستگيري خاکزاد در خانهاش، به پايان ميرسد و جايزه آن همه صبر مخاطب براي مواجهه با ناصر را به شکلي درخور به او ميدهد. تعليق و تنش فيلمنامه تا دقايقي بعد از اين بازداشت نيز همچنان در اوج ميماند؛ با تلاشهاي ناصر براي تطميع صمد و بعد فهميدن اينکه ناصر قبلاً يکبار تا پاي اعدام رفته اما توانسته با تغيير هويت و رشوه از مهلکه بگريزد. تا اينجا همهچيز در قالب يک درام پليسي به خوبي جلو آمده؛ قصه در بستر يک روايت پويا بدون حشو و زوائد، آدم بدها و آدمخوبهايش را به ما شناسانده و حالا با اين گرههاي تازه، ما را در انتظار نقشه ناصر براي فرار از زندان و تلاشهاي صمد و همکارانش براي فرستادن او بهپاي ميز محاکمه و مجازات نگه ميدارد.
اما تقريباً از ميانههاي فيلم متري شيش و نيم، کمکم ورق برميگردد و لحن روايت تغيير ميکند. حالا بهجاي پيشروي طولي، با فيلمنامهاي روبهرو هستيم که ميخواهد روي شخصيتهايش عميق شود و براي اين کار بعد از متوقف (Pause) کردن قصهاش، چيزي جز حرف تحويلمان نميدهد. تعليق رسيدن به رضا ژاپني و رفقايش، با انفجار در کارگاه بهسادگي مختومه ميشود و بينندهاي که از صحنه دستگيري ناصر به وجد آمده را نااميد و سرخورده ميکند. بهواقع از ميانه متري شيش و نيم، انگار با فيلم تازهاي مواجهيم که آن نيمه اول، تنها مقدمهاي طولاني (و جذاب) براي بيان تحليلهاي بهظاهر جدي و مهم، اما پيشپاافتاده و تکرارياش، بوده است. اينکه ناصر خاکزاد (سردسته باند مخوفي که نبودنش ميتواند قيمت شيشه در پايتخت را يکسوم گرانتر کند)، بچه معصوم بيکسوکاري بوده که از خاکيها شروع کرده و آرزويي جز رهايي از نکبت فقر براي خودش و خانوادهاش نداشته است. حرفهايي که از قول ناصر در قالب نطقهايي اثرگذار در جلسات دادگاه يا خطاب به خانوادهاش بيان ميشوند.
خلاصه داستان فيلم متري شيش و نيم
اين داستان درباره يک افسر پليس مبارزه به نام صمد است که فرماندهي يک تيم مبارزه با مواد مخدر را به عهده دارد. فرزند يکي از اعضاي اين تيم پليسي، توسط خلافکاران تحت امر يک فروشنده ماده مخدر شيشه در پايتخت به نام ناصر خاکزاد ربوده شده و بعد هم به صورت دلخراشي به قتل مي رسد. به همين دليل، صمد و اعضاي تيم پليس مواد مخدر تشنه پيدا کردن خاکزاد هستند. و اين روزها هر کسي که توسط تيم آنها دستگير مي شود، يک سرش به خاکزاد گره مي خورد…
عوامل و بازيگران فيلم متري شيش و نيم
کارگردان: سعيد روستايي
تهيهکننده: سيد جمال ساداتيان
نويسنده: سعيد روستايي
آهنگساز: پيمان يزدانيان
مدير فيلمبرداري: هومن بهمنش
بازيگران:
پيمان معادي
نويد محمدزاده
پريناز ايزديار
فرهاد اصلاني
هومن کيايي
مازيار سيدي
به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد