روزنامه کیهان: هرکس از سریال گاندو انتقاد کند خائن است

کيهان/ «گاندو» روايتگر بخشي از رشادتها و مجاهدتهاي پاسداراني است که شبانه روز در راه پاسداري و صيانت از امنيت و استقلال و بقاي نظام جمهوري اسلامي تلاش ميکنند.
داستانهاي اين مجموعه، جملگي برگرفته از پروندههاي امنيتي و قضايي است و اغلب شخصيتهاي آن داراي مابهازاي بيرونياند که بنا بر مصالح و ملاحظاتي با نام و چهرهاي ديگر به نمايش گذاشته شدهاند. در اين اثر تلويزيوني، تماشاگر – برعکس آثار هاليوودي- شاهد نظاميان و ماموران اطلاعاتي و امنيتي تنومند و افسانهاي نيست.
تماشگر با صحنههاي رويايي و دور از واقعيت و محصول جلوههاي ويژه روبرو نميشود. قهرمانان از جنس مردم عادي اما مسلح به سلاح باور و مقيد به تکليفاند. برتريها و موفقيتهاي نظامي و اطلاعاتي اين ماموران نه مانند رمبو و مانند آن؛ که مبتني بر خرد و دلاوري برآمده از ايمان و حس تکليف، شکل ميگيرند.
گاندو تا اندازهاي موفق است که دشمنان داخلي و خارجي را برافروخته ميسازد هرچند که اين بدخواهان، مانند سفير انگليس در تهران - سايمون شرکليف - بکوشند خود را خونسرد جلوه دهند و براي القاي دروغ بودن مجموعه؛ در فضاي مجازي ادعا کنند:« از گاندو لذت ميبرم»!
با پخش گاندو، چنانکه پيشبيني ميشد؛ پادوهاي رسانهاي – در بستر مطبوعات و خبرگزاريها و فضاي عفن مجازي- شروع به هياهو کردند و در پوشش حمايت از دولت دوازدهم، به مجموعه تاختند.
برخي مانند وزير خارجه – محمد جواد ظريف – اثر ياد شده را سراسر دروغ توصيف کرد و برخي هم به بهانههايي چون «رويکرد ضد اصلاحات» تاختند و هتاکي نمودند. مهاجمان هتاک در واقع مستندات امنيتي و قضايي را به شکلي وقيحانه کتمان ميکردند.
در حالي که بخشي از همين مستندات، پيشتر در سطح رسانهها منتشر شده بود. مثل بازداشت برخي افراد منتسب به شخص رئيسجمهور دوازدهم ، معاون وي و برخي عناصر نفوذي در تيم هستهاي کشورمان! عناصري که اخبار و اطلاعات لازم درخصوص فعاليت و تصميمهاي مهم هستهاي را بيشرمانه، در کف دست دشمن قرار ميدادند.
حالا جاي پرسش نيست که، آيا برخورد با مفسدين و جاسوسان و خيانتکاران را براحتي ميتوان در پوشش «رويکرد جناحي و گروهي» تحريف نمود و به تحميق مخاطب دل سپرد؟ قطعا خير...! به قطع و يقين؛ برخي رسانههاي داخلي مهاجم و سياسيون ايستاده در پشت سر آنان؛ به کل؛ رويکرد و دغدغه گروه و جناحي ندارند. اگر چه هم، ممکن است تابلوي يک حزب و جناح را هم بر سر دست گرفتهاند. آن «برخي» بيترديد پياده نظام و پادوهاي دشمناناند. اينان؛ براي تصحيح ذهن مردم نسبت به ام آي سيکس و دولت فخيمه انگليس(!)؛ مسئله و موضوع گاندو را به مسائل و آدمهاي داخلي و جناحهاي سياسي درون مرزي تقليل ميدهند.
اينان بواقع؛ پادوهاي دشمناند که در گاه ضرورت، به ميدان ميآيند و در نقش وکيل مدافع پنهان دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي اجنبي ظاهر ميشوند.
اين مدافعان اگر چه سزاوار برخورد اميتي و قضايياند اما پاسخي بهتر و برخوردي کاريتر هم وجود داد: ادامه گاندو و ادامه رسوايي خائنان به دين و ميهن!...شناخت مخالفان گاندو در واقع شناخت خائنان است!
گفتني است برخلاف ادعاي کيهان، يکي از روزنامه نگاران اصولگرا، داستان سازي براي اين سريال را کار دو سرکرده منافقين ساکن در غرب دانسته است.