شمسی فضلاللهی: تلویزیون به قدری ممیزی دارد که بازیگر هنرش را از دست میدهد!

ايسنا/ شمسي فضلاللهي، پيشکسوت عرصههاي سينما، تئاتر، تلويزيون، راديو و دوبله درباره علت تمايل بيشتر هنرمندان به حضور در سريالهاي شبکه نمايش خانگي نسبت به تلويزيون ميگويد متاسفانه در تلويزيون وضعيت به گونهاي است که حتي سراغ يک تار موي آدم هم ميآيند که بايد پوشانده شود و به قدري مميزي اعمال ميکنند که بازيگران هنرشان را از دست ميدهند.
شمسي فضلاللهي، پيشکسوت عرصههاي سينما، تئاتر، تلويزيون، راديو و دوبله درباره اين که آيا دوبلاژ در اين سالها توانسته است جايگزيني مناسب براي نسل طلايي دوبلورها و صداهاي ماندگاري که ديگر در بين ما نيستند، معرفي کند يا خير، ميگويد: «بنده سالهاست که در دوبلاژ حضور ندارم و کار نکردهام که بتوانم درباره وضعيت فعلي دوبله نظري بدهم اما آن زمان که ما در دوبله کار ميکرديم و خودم نوجوان بودم و بهعنوان کارآموز فعاليت داشتم، با دقت فراواني کار ميشد و مدير دوبلاژها واقعا براي کارها وقت ميگذاشتند و بسياري از آنها افراد باسواد، باتجربه و دانايي بودند. راستش الان را نميدانم وضعيت دوبله چهطور است. آن زمان که دوبله شروع به کار کرد، عالي نبود و بعدها به مرور زمان خوب شد و به نسل طلايي تبديل شد به دليل اينکه مديردوبلاژها حساسيتهاي بينهايتي روي جزييات داشتند.»
او سپس با تاکيد بر اين که دوبله احساس ميخواهد، ادامه ميدهد: «اخيرا آقايي نمونهاي از صداي دختر ۱۳ سالهاش را برايم آورد و از من خواهش کرد تا در واحد دوبلاژ سفارش دخترش را بکنم. من وقتي صداي اين دختر را شنيدم ديدم چقدر سريع توانسته به جاي افراد صحبت کند اما به نظرم دوبله احساس ميخواهد. يک دوبلور خوب احساس دارد و فقط قرار نيست بتواند از روي چيزي بخواند يا تقليد صدا کند. گويندگان جوان ما اگر به اين حرفه علاقه دارند بايد احساس خوب و صداسازي را ياد بگيرند. به نظرم آن دوراني که دوبله به نسل طلايي تبديل شد خيلي خاص بود. برخي از گويندگان حال حاضر هم واقعا صداي خوبي دارند ولي وقت کافي براي عرض اندام ندارند. آن دوراني که ما دوبله کار ميکرديم، مدير دوبلاژ حساسيتهاي عجيبي به کار نشان ميدادند.»
اين صداپيشه پيشکسوت در ادامه به دشواري کار در شرايط کرونايي اشاره ميکند و ميگويد: «در دو سالي که کرونا آمده، واقعا همهچيز را درگير خود کرده است. به نظرم بايد فکري خاص براي اين معضل شود. ما واقعا آمادگي چنين اتفاقي را نداشتيم و تجربه کافي هم در اين زمينه نداشتيم؛ بنابراين اين دوريهايي که از کرونا حاصل شد، ممکن است نسل خوشاخلاقي را تحويل جامعه ندهد، يعني به نوعي نسل فعلي از اين بيارتباطيها خسته شدهاند. ما با وجود کرونا عصر خاصي را ميسازيم.»
فضلاللهي همچنين تصريح ميکند: «در شرايط کرونايي و دشواريهايي که براي همگان پديد آورده است، چشم اميد ما در زمينه کمکرساني علاوه بر دولت به خود مردم هم هست؛ به دليل اين که مردم واقعا شهر را آلوده ميکنند. به عنوان مثال همراه داشتن يک کيسه پلاستيکي هنگام تفريح بهقدري برايشان سخت است که زبالههايشان را در شهر رها ميکنند و همين امر موجب آلودگي ميشود. ناگفته نماند که واقعا دولت هم بايد در زمينه کرونا در بخشهايي چون بهداشت و نظافت شهر، رسيدگي در بيمارستانها، روند سريع واکسينهکردن مردم و... کمک کند تا مشکل حل شود. اگر فقط بنشينيم و دعا کنيم، هيچ اتفاقي نخواهد افتاد؛ بلکه در کنار دعا، همگان بايد سعي کنند تا مشکل را برطرف کنيم. بسياري از مردم اروپا و امريکا، خانم و آقا فرقي ندارد، زماني که براي پيادهروي به فضاي باز ميروند، با خودشان کيسههاي نايلوني و گيرههاي بلندي همراه دارند که بدون اين که به آنها بربخورد، زبالههايي چون ماسک، دستکش و... را از روي زمين جمعآوري ميکنند و اين خيلي اتفاق خوبي است که مراقب باشيم و خودمان هم به وضعيت حال حاضر کمک کنيم.»
اين هنرمند پيشکسوت در بخشي ديگر از صحبتهايش درباره تکگويي گويندگان در واحد دوبلاژ به دليل شرايط کرونايي و نبود تعامل صدا ميان گويندگان بيان ميکند: «به نظرم چارهاي نيست و کار خوبي ميکنند که رعايت ميکنند. متاسفانه تا به حال کرونا کم کشته نداده است؛ بنابراين هر راهي که بشود سلامت مردم و هنرمندان حفظ شود، نبايد از آن دريغ کرد. متاسفانه ما خيلي از هنرمندان عزيز و بزرگمان را به خاطر کرونا از دست داديم که واقعا براي هنر کم کسي نبودند. اگر در تکگويي کارها، مشکلاتي هم پديد ميآيد اما اشکالي ندارد. بايد اجازه دهيم زمان بگذرد و رعايت کنيم، چون کرونا يک اتفاق جهاني است که همه را درگير کرده است.»
او همچنين در زمينه فعاليتش در حوزه دوبله و راديو ميگويد: «همانطور که اشاره کردم مدتهاست ديگر در راديو و دوبله فعاليتي ندارم. در حال حاضر فقط در منزلم از طريق اينستاگرام شاهنامه فردوسي را بهطور شخصي ميخوانم که خوشبختانه بينندگان خودش را داشته و مخاطبان کارم را دوست دارند. فردوسي کار بزرگي برايم است.»
اين هنرمند در عين حال اظهار ميکند: «براي بازي در تلويزيون هم گاهي پيشنهادهايي ميشود اما شرايطي دارند که براي من جالب نيست و دوست ندارم قبول کنم. اخيرا در سريال «خسوف» مازيار ميري بازي داشتم که نقشم به تازگي در اين مجموعه به پايان رسيده است. «خسوف» براي شبکه نمايش خانگي در حال ساخت است و بازيگراني چون امين تارخ، فريبا خادمي و ديگر هنرمندان در آن حضور داشتند. از کار کردن در اين مجموعه لذت بردم و کار را دوست داشتم؛ چراکه همه چيز از قبيل رسيدگي و نظافت در شرايط کرونايي واقعا درست پيش رفت؛ ضمن اين که نقشم هم در اين کار خيلي متنوع و خوب بود.»
او سپس درباره حضور هنرمندان در سريالهاي شبکه نمايش خانگي و اين که فکر ميکند چرا اين روزها بيشتر هنرمندان به حضور در اين شبکه علاقه بيشتري نشان دادهاند، تصريح ميکند: «متاسفانه در تلويزيون وضعيت به گونهاي است که حتي سراغ يک تار موي آدم هم ميآيند که بايد پوشانده شود و به قدري مميزي در کارها اعمال ميکنند که هنرهايشان را در تلويزيون از دست ميدهند؛ اين در حالي است که اين حرفه پر از خلاقيت و تخيل است که نبايد گرفته شود. به نظرم اين اتفاقات به خاطر بيسليقگي رخ ميدهد؛ بنابراين بيشتر هنرمندان تمايلي به همکاري با تلويزيون ندارند. متاسفانه در قراردادهايي که تلويزيون با هنرمندان ميبندد، سعي ميکنند با مبالغ کمتر باشد و دوم اينکه از هنرمندان انتظار ميرود متعهد بدون حقوق باشند، يعني منِ بازيگر در سريالي ايفاي نقش دارم و کارم را انجام ميدهم، به عنوان مثال چندين سکانس از کارم باقي مانده که به من ميگويند آزاد هستم اما در اصل نميتوانم کار ديگري قبول کنم و بايد متعهد بمانم؛ در حالي که هنوز با من تسويه حساب نکردهاند.»
فضلاللهي در عين حال تاکيد ميکند: «وقتي خلاقيت از هنر گرفته شود، مسلما مخاطبانش را هم از دست ميدهد. به عنوان مثال وقتي از تجربه ما قديميها استفاده نميشود و براي نظر دادن به حساب نميآييم، نتيجه خوبي هم نخواهيم داشت و هيچکس با ديگري ارتباط دلي برقرار نميکند.»
اين هنرمند پيشکسوت در پايان گفتوگوي خود براي جوانان آرزوي موفقيت ميکند و ميگويد: «آروزي سلامت و سعادت ملت ايران را دارم. اميدوارم همه به بهترين شکل زندگي کنند، به خصوص جوانان ما که فرزندانمان هستند، انشاءالله که موفق باشند.»