«درباره الی»؛ نگاهی به یک پایان بندی حرفه ای و شوک آور
فیلم امروز/ از امروز، منتخبی از پایانهای برگزیدۀ پروندۀ این شماره به همراه یادداشت برخی از شرکتکندگان در نظرسنجی را با شما به اشتراک میگذاریم.
شهرام جعفرینژاد:در فرجام اخلاقی اثر و در حالی که ظاهرا کشمکش مرکزی داستان از دید شخصیتها پایان یافته، کوشش همگان برای بیرونراندن سواری قرمز از ماسههای ساحلی در نمای دور با ترکیب صدای امواج و موسیقی محزون آندرهآ بائر، گویی همان سه نقطۀ عنوان فیلم است.
مهدی یزدانیخرم:نمایی بهیادماندنی. فرو رفتن. دستوپازدنی برای گریز. برای بازگشت و برای ترک مکانی که مرگ و فروپاشی و وحشت و البته غیاب الی در آن رقم خورده و ناتوانی. ناتوانیای که شوخطبعانه است. آب و ماسهای که مرموز تلاش میکنند بقیه را هم به سمت خود بکشند یا حداقل اجازه ندهند بهسرعت از وجدانی که در فیلم تصویر شده بگریزند. البته اگر گریزی وجود داشته باشد. ترسیم یک گور سیال و بزرگ که دست زن مرده از آن بیرون مانده و اجازه نمیدهد دیگران بگریزند...
مهرزاد دانش: فرورفتگی سپیده در خودش در اتاق و فروماندگی خودرو کنار ساحل با تلاش نافرجام دیگران برای درآوردنش: غرق الی در دریا برای نجات دیگری و غرق همراهانش در خشکی برای نجات خود.
مصطفی جلالیفخر:...جسد غریقی در سردخانه است. آیا جسد الی است؟ ما فقط نصف صورت جسد را با موهای خیس میبینیم. شاید اصلا الی نباشد. اما نامزد الی میگوید «خودشه»، شاید بهدروغ و برای تمام شدن نامزدی که به او وفادار نبوده. شاید هم الی باشد و او به خودش حق میدهد که از مرگ نامزدی سستپیمان، چندان اندوهگین نشود. و حتی حاضر نیست مسئولیت خبر دادن به خانوادۀ الی را بپذیرد. در حالی که احتمال مرگ الی بیشتر است، به تماشاگرش مجال میدهد که بر اساس ذهنیت غالب خود، به گزینۀ دیگری فکر کند. نمای آخر، از جنس روزمرگیست. مردان در حال تلاش برای بیرون کشیدن اتومبیل خوشرنگ و فرورفته در شنهای ساحلی هستند. نوای موسیقی با صدای امواج دریا درهم آمیخته؛ دریایی که بیشترین ظرفیت خیر و شر همزمان را دارد. یک پایان باز غمگین.