خراسان/
* گويي اين روزها به شدت مشغول بازي در سري جديد «خنده بازار» هستيد؟
براي سري نوروزي اين مجموعه فشرده کار مي کنيم، چون نويسندگان بايد متن ها را به روز بنويسند. يک سري از آيتم هاي عيد را گرفته ايم. يک سري از آيتم ها هم بازيگر ثابت دارد و به طور مثال در آيتم «هشت» شهاب عباسي شخصيت گبرلو را بازي مي کند و من نقش «فراستي» را بازي مي کنم.
80 درصد آيتم هاي برنامه، بازيگر ثابت ندارد و در همان سکانس مشخص مي شود که چه بازيگراني مقابل دوربين مي روند. من در «خنده بازار» آقاي شکايتي (حکايتي)، هشت (شخصيت متفاوتي) و در آيتم حال و احوال نقش ثابت يکي از مراجعه کنندگان را بازي مي کنم.
* مجموعه طنز «خنده بازار» حسابي بين بينندگان محبوب شده و جاي خود را پيدا کرده است. بفرماييد چگونه به جمع بازيگران اين سريال آيتمي طنز پيوستيد؟
با «شهاب عباسي» دوستي ديرينه دارم و در گذشته در چند فيلم تلويزيوني با يکديگر هم بازي شده بوديم. ما در دوران دانشکده با هم آشنا شديم که شهاب نقاشي مي خواند و من بازيگري و کارگرداني مي خواندم. مدت ها بود که وقتي با دوستان نشست داشتيم از علاقه ام به کار آيتمي صحبت مي کردم، اما دوستان مي گفتند بي خيال شو، زمان کار آيتمي تمام شده است و مجوز نمي دهند. من مي گفتم چرا «ساعت خوش» که کار آيتمي بود موفق شد و چرا بيننده بايد يک سريال را هفتگي دنبال کند؟ تا اين که مسئولان خواستند کار آيتمي انجام شود، بنابراين «شهاب عباسي» با من تماس گرفت و گفت همان کار آيتمي را که دوست داشتي مي خواهيم شروع کنيم و من هم با کمال ميل پذيرفتم.
* معروف ترين نقش بدلي که تا به حال بازي کرديد شخصيت «سفارتي» (مسعود فراستي) است که آن قدر آن را بازي کرديد که او از برنامه هفت رفت!
بله، شنيده ام که از برنامه «هفت» رفته است. اتفاقاً متني را نوشته اند که مربوط به رفتن فراستي و بحث او با گبرلو است و قرار است ضبط و عيد پخش شود. اين نکته را هم بگويم «خنده بازار» را اواخر بهمن سال 89 شروع کرديم و کار به لحاظ کيفي پايين بود. فکر نمي کرديم با شرايطي که کار مي کنيم اين سريال بيننده داشته باشد چون امکانات کمي داشتيم و برنامه درجه جيم داشت و برخي از بازيگران هم حرفه اي نبودند. آن زمان پخش «خنده بازار» با برگزاري جشنواره فيلم فجر هم زمان بود و فراستي همه فيلم ها را مي کوبيد و منتظر اين بودم که روزي او را ببينم و بگويم مگر همه فيلم ها بد است که بدون استثنا همه را مي کوبي! تا اين که «شهاب عباسي» با من تماس گرفت و گفت برنامه تلويزيوني قرار است توليد کنيم و از او پرسيدم شوخي با «هفت» هم داريم و او گفت احتمال دارد داشته باشيم؛ به او گفتم اگر با «هفت» شوخي مي کنيد و شخصيت «مسعود فراستي» را به من مي دهيد من هستم.
* براي درآوردن بدل فراستي چه کار کرديد و آيا با او هم مشورت کرديد؟
حقيقتش را بخواهيد از زماني که من بدل فراستي شدم تاکنون با او ملاقاتي نداشته ام.
دوره گذشته که «خنده بازار» را ضبط مي کرديم به دليل بازي در فيلم تلويزيوني «يوسف صيادي» چند روزي مرخصي گرفتم و در «خنده بازار» نبودم و در اين مدت فراستي سر لوکيشن ضبط ما آمده بود و دنبال من مي گشت و بچه ها گفته بودند که «نيک نبرد» مشغول بازي در فيلمي تلويزيوني است.
اين نکته را بگويم هنگامي که قرار بود بدل فراستي شوم زمان کمي داشتم و فيلم کوتاهي را از او ديدم و بازي کردم و بعد از گذشت چند قسمت توانستم برنامه «هفت» و فراستي را با دقت ببينم و نکاتي را مورد توجه قرار دهم.فراستي شخصيتي نيست که ويژگي رفتاري خاصي داشته باشد اما توانستم آن چه را که ديده ايد بازي کنم. اين را هم بگويم که فراستي وقتي سر لوکيشن «خنده بازار» آمده بود از بدل خودش راضي بود و تشکر کرده و گفته بود که اگر متن ها را قوي تر کنيد «حميد نيک نبرد» بهتر بازي مي کند که از او تشکر مي کنم.
* از زماني که «خنده بازار» روانه آنتن شده است شنيده ام مسئولان صدا و سيما طرح و ايده مي دهند و از آن حمايت مي کنند. فکر مي کنم دليل ماندگاري «خنده بازار» همين موضوع باشد؟
همين طور است و جا دارد از مسئولان صدا و سيما به خصوص «دارابي» معاون سيما به دليل حمايت هايش تشکر کنم. به خاطر دارم 2 سال پيش صدا و سيما همايشي برگزار کرد و من به دليل خراب بودن گوشي تلفن همراهم از اين دعوت بي خبر بودم و «شهاب عباسي» با من تماس گرفت و گفت که معاونت سيما تو را به عنوان بهترين بازيگر سريال هاي عيد نوروز معرفي کرد و از تو تقدير کردند که خيلي خوشحال شدم. حمايت هاي مسئولان سبب شد که به کار دلگرم شويم و با جديت روي کيفيت کار کنيم. فکرش را هم نمي کرديم خنده بازار به سري دوم پخش برسد و اکنون با حمايت مسئولان 2 سالي است که ساخت «خنده بازار» ادامه پيدا کرده است.
* همکاري با يک گروه منسجم چگونه است؟
خوشبختانه گروه خيلي خوبي داريم و اين را مديون «فريد شب خيز» تهيه کننده «خنده بازار» هستيم.
او با ديد خيلي عادلانه و رفاقت مندانه گروه را دور هم جمع کرده است. بارها در اين چند سال ناملايماتي پيش آمد و شايد فردي از کار ناراحت شده بود که مي خواست برود اما شب خيز با تدبيري که داشت گروه را منسجم نگه داشته و نگذاشته است حق کسي ضايع شود و بازيگرش را به دليل رنجشي از دست نمي دهد و او را حفظ مي کند.
* در پايان گفت وگو اگر سخني باقي مانده است بفرماييد؟
ابتداي امر از مطبوعات تشکر مي کنم که از «خنده بازار» حمايت کردند و نقدهاي خوبي نوشته اند. مي خواستم بگويم ما انسان ها انتقادپذير نيستيم، يعني به زبان مي گوييم انتقادپذير هستيم ولي وقتي از ما انتقاد مي شود در باطن از طرف مقابل دل چرکين مي شويم که متأسفانه اين خيلي بد است.
اميدوارم زمينه ها براي انتقادپذيري باز شود تا سبب پيشرفت جامعه شود چون وقتي انسان ضعف ها و مشکلات خود را نداند نمي تواند آن ها را رفع کند. براي اين سخنانم مثال من آقايان «فريدون جيراني» و «عادل فردوسي پور» است که بسيار انتقادپذير هستند و از آن ها تشکر مي کنم. ما هر شوخي که با آن ها در «خنده بازار» کرديم با آغوش باز پذيرفتند. اين نکته را هم به ديگر دوستان و مسئولان بگويم اگر در «خنده بازار» از آن ها انتقاد و با آنها شوخي کرديم، هيچ گونه دشمني نداشتيم، چون انتقاد دواي جامعه است و مانند زدن آمپول مي ماند. شايد ابتدا درد داشته باشد اما اثر آن مثبت خواهد بود. معتقدم مردم ما راحت نمي خندند و کار ما براي خنداندن آن ها چند برابر سخت تر است. مردم عزيز ما اين را در نظر بگيرند که ما خط قرمزهايي داريم و توقع شان را از «خنده بازار» پايين بياورند.